گزارشی از سرنوشت مشترک تمام حکام دست نشانده

قذافی، بن علی، عبدالله صالح، حسنی مبارک و سایر دیکتاتورهایی که تاریخ مصرفشان به پایان رسید و به زباله دان تاریخ پیوستند را می توان نمونه های حی و حاضری از اعتماد به چوپانانی دانست که ادعای کدخدایی می کنند.
کد خبر: ۴۶۹۳
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۴ - 17October 2013

گزارشی از سرنوشت مشترک تمام حکام دست نشانده

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، قریب 34سال پیش صدام در تلویزیون عراق حاضرشد و قرارداد الجزیره را مُلغی اعلام و آن را جلوی چشم میلیون ها بیننده پاره کرد و با قاطعیت گفت که جشن پیروزی را هفته آینده، در تهران برگزار می کنیم. اما آیا صدام به خودی خود توان و جرأت بیان چنین سخنی را داشت؟!

باکمی تحقیق و آگاهی می توان به این نکته دست یافت که شخصیتی چون صدام هرگز با اتکای به خود توان بیان اینگونه از حرف ها را ندارد. اما چه چیز یا چه کسی به این دیکتاتور چنین جرأتی می دهد؟

کمک های اطلاعاتی،نظامی و امنیتی بیش از 60کشور دنیا از جمله ابرقدرت های آن زمان، ایالات متحده آمریکا و شوروی که براساس آمار و ارقام منتشرشده قریب به بیش از 15میلیارد دلار می باشد تنها بخشی از پشتیبانی های این کشورها از دیکتاتورعراق می باشد. نشریه آمریکایی فارین پالیسی در گزارشی که مدتی پیش منتشر نمود، از بخشی از کمک های آمریکا به صدام پرده برداشت و اعلام کرد که آمریکا در بدترین حمله شیمیایی تاریخ، صدام را همراهی نمود. 

این نشریه آمریکایی نوشت: اسناد و پرونده های سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نشان دهنده کمک کاخ سفید به صدام در حملات شیمیایی مکرر درجریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ومردم حلبچه است.

اما عاقبت، صدام با تمام قدرت نمایی های پوشالی و حمایت های فراوان ابرقدرت های دنیا، به خاک کسانی به سجده درآمد که روزگاری لبخندهای پر زکینه و آغوش های فریبنده شان هوش از سر موجودی طمع کار چون صدام ربود و خود را آلت دست آنانی قرار داد که بعدها به جرم استفاده از سلاح هایی که خود به وی داده بودند و به اتهام استفاده از سلاح های کشتارجمعی به دارانتقام آویخته شد.

صدام، تنها نمونه ای از دیکتاتورها و مستبدانی است که به خیال حمایت و پشتیبانی کدخدایانی چون آمریکا! و برای جلب نظر او پشت به مردم و اعتقادات خود نمود و شد آنچه که شد.

محمدرضا پهلوی از دیکتاتورها و سرسپردگان قرن اخیر که دلدادگیش به ساکنان خیابان پنسیلوانیا زبانزد عام و خاص بود و حتی اگر بگوییم آب بدون اجازه آنان نمی خورد خیلی بی راه نگفته ایم؛ یکی دیگر از دیکتاتورهای صده اخیر است که او نیز در کمال ناباوری مورد قهر و غضب اربابان خود قرار گرفت.

دستورهای کاخ سفید به فرزند رضاخان میرپنج مبنی بر عزل و نصب ها، کشتار مردم، تغییر فرهنگ و آیین ایران اسلامی و موارد متعدد دیگر، همه و همه جزء دستورات و فرمانهایی بود که همواره از سوی ایالات متحده به دیکتاتورایران دیکته می شد و او نیز بی چون و چرا و به هر قیمتی درصدد انجام آن برمی آمد. مجال بیان همه آنها در این گزارش کوتاه نیست لیکن تمام این گزاره ها، واقعیت های دردناک تاریخی است که انکار آنها موجب تحریف تاریخ خواهد گردید.

ورود بی اجازه مسئولین و رئیس جمهور آمریکا به کاخ محمدرضا و دعوت از سران برخی کشورهای دیگر و برگزاری جلسات محرمانه در کاخ پادشاه ایران بدون حضور و اطلاع صاحب خانه و نفراول مملکت و تصمیم گیری برای آینده کشور، خود گواه سرسپردگی این جیره خوار به ظاهر ایرانی است.

قذافی، بن علی، عبدالله صالح، حسنی مبارک و سایر دیکتاتورهایی که تاریخ مصرفشان به پایان رسید و به زباله دان تاریخ پیوستندرا می توان نمونه های حی و حاضری از اعتماد به چوپانانی دانست که ادعای کدخدایی می کنند.

آمریکا و هم پیمانانش، همواره در طول تاریخ سراسر جنگ و خونریزی خود، کشورهای غیرقابل اعتمادی بوده اند که به محض درخطرافتادن منافع شیطانیشان، تمام صحنه بازی را برهم زده و حتی به دوستان خود نیز رحم نمی کنند. لذا ارتباط با این کشوری که بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) از او به عنوان شیطان اکبر یاد می کند، همواره دارای شک و تردید و احتیاط است.

نظر شما
پربیننده ها