به گزارش خبرنگار
دفاعپرس از کرمان، شامگاه جمعه 11 مرداد، سالگرد شهادت سردار علیاکبر بختیاری فرمانده محور لشکر 41 ثارالله در دوران دفاع مقدس است.
علیاکبر بختیاری سال 1334 در روستای سرآسیاب فرسنگی کرمان به دنیا آمد؛ دست تقدیر او را در پنج سالگی تحت سرپرستی مادر قرار داد، حاصل دسترنج مادر در کار قالیبافی، لقمه حلالی بود که بر سفره میگذاشت تا علیاکبر را پرورش دهد. علیاکبر در سال 1360 ازدواج کرد که ثمره این ازدواج سه فرزند به نامهای حسین، محمدمهدی و زهرا است.
خاطرات زیادی از رشادتها و شجاعتهای این شهید نقل میشود از جمله اینکه کارنما مسئول روابط عمومی سپاه ثارالله کرمان به نقل از شهید میرحسینی میگوید: در عملیات والفجر ۸ که برای انجام موفق این عملیات شهید بختیاری حدود شش ماه در منطقه کار کرد و تلاش زیادی برای نیل به اهداف آن داشت، جهت بازدید از محورهای عملیاتی رفته بودیم و حاج قاسم سلیمانی نیز در منطقه حضور داشتند، در همین موقع بیسیم چی به ما خبر داد از بین گرد و غبار منطقه کسی به ما نزدیک می شود کمی جلوتر که آمد بیسیم چی گفت این شخص پابرهنه است!
نزدیکتر که رسید دیدیم شهید بختیاری است که پابرهنه و خسته به ما نزدیک می شود و این برای ما عجیب نبود چرا که خیلی اوقات بچه های بسیجی در عملیاتها و یا هر جای جبهه بودند کفششان که خراب می شد وی کفشهایش را به آنها می بخشید خود پابرهنه تردد می کرد.
یاوری محرومین
شهید علی اکبر بختیاری به اتفاق دوستانش هیات «محبان قائم آل محمد» را در سرآسیاب فرسنگی راه انداختند و بسیاری از جوانان را که در فرهنگ غربزده طاغوت گرفتار بودند، نجات داد و در همین هیات بود که افراد متمکن را شناسایی و فقرا را به آنها معرفی میکرد تا گوشهای از مشکلات آنها را برطرف کند، خودش هم در این رابطه از تعمیر خانههای نیازمندان تا هر کار دیگری برای کمک به همنوعان نیازمند دریغ نداشت.
محرم که از راه میرسید، علیاکبر برای برپایی مجالس عزای حسینی سر از پا نمیشناخت و تمام هم و غمش خدمت به اهل بیت (ع) بود، در این مسیر شهید عبدالمهدی مغفوری یار و همراه همیشگی او بود، از طرفی در ایام جشن میلاد اهل بیت (ع) هم سنگ تمام میگذاشت، جشنهای نیمه شعبان سرآسیاب از جهت شکوه و زیبایی، زبانزد بود.
راوی: شهید حاج قاسم سلیمانی
در ارتفاعات قلاویزان با گروهی از بچه ها نشسته بودیم و مشغول بحث بودیم که دیدیم شهید بختیاری خسته و عرق ریزان در حالی که بریده بریده نفس می کشید بالا آمد. دلیل خستگی اش را پرسیدیم گفت: اسیر عراقی به شدت مجروح بوده با خودم آوردم که مداوا شود. وقتی اسیر عراقی را دیدیم از دیدن هیکل بسیار درشت وی تعجب کردم و گفتم: علی اکبر حق داری نفس نفس بزنی این بنده خدا که دو برابر تو وزن دارد.
وی در چندین عملیات شرکت داشت تا سرانجام وارد کادر لشکر پیروز 41 ثارالله شد و سرانجام به عنوان فرمانده محورهای عملیاتی لشکر پیروز ثارالله در عملیات کربلای یک (فتح مهران) تیرماه سال 1365 در عملیات کربلای یک مسئولیت فرمانده محوری را به عهده داشت که با اصابت ترکش به ناحیه سر مجروح و روانه بیمارستان شد در بیمارستان طی تماس با همسرش سفارش کرد «اگر اتفاقی برایم افتاد، طلبکار انقلاب نباشید و از کسی چیزی نخواهید».
این جراحت پس از مدتی در تاریخ 11 مرداد 1365 منجر به شهادتش در بیمارستان نمازی شیراز شد.
قسمتی از وصیتنامه شهید
در همه دعاها امام زمان (عج) را فراموش نکنید و برای سلامتی وجود مقدسشان دعا کنید و در همه امور از حضرتش استمداد بطلبید.
خانواده محترم در هوای زیبای انقلاب انشاءا… میتوانید گامهای ارزندهای در جهت حفظ دست آوردهای آن بردارید، من که همیشه از خودم نا امید هستم و احساس می کنم نتوانستم هیچگونه خدمتی به اسلام و انقلاب کنم، اما امیدوارم بتوانیم فرزندانمان را آنچنان تقویت کنیم که نیروی قوی و مناسب برای اسلام عزیز باشند.
انتهای پیام/