«عملیات بازی دراز» صحنه پیکار با دشمنان اسلام بود

حوادث کردستان و «عملیات بازی دراز» به‌عنوان آغاز سفر بی‌پایان علیرضا موحددانش به صحنه پیکار با دشمنان اسلام و ایران بود. در «عملیات بازی دراز» که به‌عنوان جانشین عملیات حضور داشت، دستش را به پیشگاه حق تقدیم کرد.
کد خبر: ۴۷۰۰۰۵
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۲ - 04August 2021

«عملیات بازی دراز» صحنه پیکار با دشمنان اسلام بود

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «علیرضا موحددانش» نخستین فرزند خانواده «موحد» در سال ۱۳۳۷ در تهران به دنیا آمد. وی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۵ وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی برق تحصیل کرد.

زمانی که مبارزات انقلابی مردم اوج گرفت، علیرضا نیز به جمع مبارزان پیوست و ادامه تحصیل را به آینده موکول کرد. با شکفتن شکوفه‌های جمهوری اسلامی ایران، او در کمیته انقلاب، اولین فعالیت‌هایش را در ایران اسلامی آغاز کرد و پس از آن در سال ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران پیوست و حراست از بیت حضرت امام خمینی را به عهده گرفت.

حوادث کردستان و «عملیات بازی دراز» به‌عنوان آغاز سفر بی‌پایان علیرضا به صحنه پیکار با دشمنان اسلام و ایران بود. در «عملیات بازی دراز» که به‌عنوان جانشین عملیات حضور داشت، دستش را به پیشگاه حق تقدیم کرد و پس از شرکت در عملیات‌های «فتح‌المبین» و «بیت‌المقدس» به‌عنوان فرمانده «گردان حبیب بن مظاهر» به لبنان سفر کرد و مدتی را در آنجا همپای برادران مسلمان به مبارزه با صهیونیست پرداخت.

سرانجام سردار علیرضا موحد دانش در «عملیات والفجر۲» و در حالی که فرماندهی «تیپ ۱۰ سیدالشهدا» را بر عهده داشت، سیزدهم مرداد سال ۱۳۶۲ به شهادت رسید.

وصیت‌نامه شهید علیرضا موحددانش

«بسم‌الله الرحمن الرحیم

اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمد رسول الله (ص)، اشهد ان علی، ولی الله

سلام علیکم

در زمانی قلم به نیت وصیت بر کاغذ می‌لغزانم که هیچ‌گونه لیاقت شهادت را در خود نمی‌بینم. وقتی به قلبم رجوع می‌کنم غیر از سیاهی و تباهی و معصیت چیزی نمی‌یابم و به همین دلیل است که از پروردگار توانا عاجزانه می‌خواهم که تا مرا نیامرزیده است از دنیا نبرد.

پروردگارا با گناهی زیاد از تو که لطف و کرمت را نهایتی نیست، تقاضای عفو و بخشش دارم. الهی بنده‌ای که تحمل از دست دادن یک دست را ندارد چگونه بر آتش دوزخت توان دارد. خدایا توبه‌ام را بپذیر و از گناهانم بگذر که غیر از تو کسی را ندارم و غیر از تو امیدی ندارم.

مردم، بدانید راهی را که در آن گام نهاده‌ایم همانا راه حسین (ع) است و به اختیار انتخاب کرده و تا آخرین نفس و آخرین رمقی که به تن داریم در سنگر رضای خدا خواهیم ماند و به دشمن زبون کافر خواهیم فهماند که ملتی که پشتیبانش خداست و پیشاپیشش امام زمان (عج) در مقابل تمامی متحدان کفر خواهد ایستاد و ان‌شاءالله پیروز خواهد شد.

پدر و مادر عزیزم همانگونه که در شهادت برادرم صبر کردید و استقامت ورزیدید، اکنون نیز صبر پیشه کنید. در حدیث است که هرگاه پدر و مادری در مرگ دو فرزندشان استقامت کنند خداوند کریم اجری عظیم (بهشت) نصیبشان می‌کند.

شما خوب می‌دانید که شهید عزادار نمی‌خواهد، رهرو می‌خواهد. برادرم شما هم با قلم و قدم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید.

مادر عزیزم به مادران بگو مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی‌توانید جواب زینب (س) را بدهید که مصیبت ۷۲ شهید را تحمیل کرد.

پدر و مادر عزیزم، به خاطر تمام بدی‌ها و ناسپاسی‌هایی که به شما کردم مرا ببخشید و حلالم کنید و از همه برای من حلالیت بخواهید. از همسرم که امانتی است از من نزد شما خوب محافظت کنید که مونس آخرین روزهایم بود.

برادران عزیز، برادری داشتم که در راه خدا فدا شد. قبلاً در وصیت‌نامه‌ام با او صحبت و درد و دل می‌کردم. اکنون به شما توصیه می‌کنم که برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی‌تفاوتی بمیرید که علی‌اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.

پدر و مادر و همسر عزیزم، مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند. در زنده بودنمان که نتوانستیم بر آن‌ها اثری بگذاریم، شاید در مرگمان فرجی باشد و بر وجدان بی‌انصافشان اثر گذارد.»

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار