سردار سرتیپ دوم پاسدار «کوروش آسیابانی» فرمانده وقت تیپ مقداد کرمانشاه (در آزادسازی اسرا در مرز خسروی) با تشریح ورود آزادگان و چگونگی تبادل اسرا در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در کرمانشاه، اظهار داشت: در زمان آزادی آزادگان، هم فرماندهی تیپ زرهی بلال و هم فرماندهی تیپ مقداد را بر عهده داشتم هنوز با هم ادغام نشده بودند، ولی قرار بود با هم ادغام شوند شب آقای نکویی، استاندار وقت کرمانشاه، با من تماس گرفت و گفت: بیا استانداری، آقای قربانی هم این جاست. به استانداری رفتم آقای استاندار به من گفت: برادر آسیابانی! میتونی تا فردا شب یک اردوگاه برای ده هزار نفر آماده کنی؟ گفتم:چه طور آقای نکویی ده هزار نفر؟! قربانی گفت: اسرا قرار است آزاد شوند.
سردار آسیابانی ادامه داد: قبول کردم و بلافاصله همان شب بچهها را فرا خواندم تا ساعت شش صبح، ادارهی برق و گردان مهندسی را با حدود چهل خودرو و تدارکات مورد نیاز در محلی بیرون از قصرشیرین مستقر کرده و بلافاصله ساخت اردوگاه را شروع کردیم تا شب بیشتر کارها انجام شد. دوباره خبر دادند، اسرا دو سه روز دیگر می آیند. از جبههی ما در قصرشیرین تا مرز خسروی کاملاً مین و موانع بود. عمق عجیبی هم داشت خیلی دلواپس پاکسازی آن بودیم. مسیر جاده را پاک کردیم در قسمتی از کار، عراقیها هم کمک کردند و جاده را پاک کردند.
فرمانده وفت تیپ مقداد افزود: فرماندهی سپاه دوم نیز آمده بود. من مرتضی قربانی هم رفتیم. یک مترجم عرب همراه ما بود و یک مترجم فارس هم با آنها آمده بود. در منظریه بودیم که عراقیها غذا آوردند. ناهار را در آنجا خوردیم. آقا مرتضی به من گفت: به بالگردها بگو بیایند در خاک عراق بشینند. بالگردها مستقیم داخل منظریه و خاک عراق فرود آمدند. البته دو فروند بالگرد کبری پشت سر آنها بود. عراقیها به ما گفتند: فردا اولین گروه از اسرا را آزاد میکنیم.
وی در خصوص آرادگی اولین گروه اسرا در مرز خسروی گفت: اولین گروهی که آمد خیلی حزن آور بود. حتی وقتی قدم از مرز به این طرف گذاشتند باورشان نمی شد آزاد شده اند. روی خاک ها افتاده بودند و گریه می کردند. قیافه هایشان نحیف و لاغر بود و خیلی خسته و مضطرب به نظر می آمدند. دوران خیلی سختی را پشت سر گذاشته بودند. اسرا همین که از اتوبوسهای عراقی پایین می آمدند و نیروهای خودی را می دیدند با اینکه هنوز داخل خاک عراق بودند، فریاد الله اکبرشان بلند می شد. روی خاکها می افتادند و گریه می کردند.
سردار آسیابانی در ادامه بیان داشت: آنها را می آوردیم به اردوگاهی که درست کرده بودیم. یکی دو ساعتی آنجا می ماندند تا استراحتی بکنند. پیش از هر چیز با آبمیوه و خوراکی پذیرایی می شدند. خانوادههای آنها از شهرستانهای مختلف آمده بودند و از قصرشیرین تا پادگان اسلام آباد صف کشیده بودند.
وی متذکر شد: ۲۶ مرداد سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی ایران یادآور بهترین و زیباترین لحظات تاریخی کشور است. اسرایی که سالهای سال در اسارتگاه و زندانهای مخوف رژیم بعثی عراق زیر شکنجههای دشمن صبورانه مقاومت کرده بودند و سرافرازانه به وطن بازگشتند؛ این روز مهم نماد و سنبل آزادگی مردانی از جنس غیرت و حماسه است که با عزت و افتخار اقتدار نظام را در خاک دشمن بعثی حفظ کردند و در تاریخ ماندگار شدند.
انتهای پیام/