شور و شعور حسینی در وصیت‌نامه شهدای مازندران

وصیت‌نامه شهدای مازندران با موجی از شور و شعور حسینی و معرفت الهی به نگارش درآمده است که برای همگان درس‌آموز است.
کد خبر: ۴۷۲۸۲۰
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۵ - 21August 2021

شور و شعور حسینی در وصیتنامه شهدای مازندرانبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، وصیت‌نامه شهدا را که ورق می‌زنی موجی از شور و شعور حسینی و معرفت الهی را در لابه‌لای سطور عارفانه و عاشقانه‌شان می‌بینیم که برای همگان درس‌آموز است. شهدا انسان‌های آزاده‌ای بودند که در مکتب سرخ اباعبدالله الحسین (ع) درس آزادگی آموختند و عزت آفرین شدند. در ادامه فراز‌هایی از وصیتنامه شهدای استان مازندران که با موضوع امام حسین (ع) و حماسه حسینی به نگارش درآمده است، از نظر می‌گذرانیم.

شهید غلامرضا آقاجانی

به قول امام حسین (ع) که در صحرای کربلا فرمود: اگر به خدا و روز قیامت ایمان ندارید لااقل در این دنیا آزاده باشید. اگر به این انقلاب اسلامی که با هزاران شهید به ثمر رسیده ایمان ندارید. لااقل برای رها سازی این مملکت از یوغ غارتگران و متجاوزان مبارزه کن و مملکت را از چپاول گران شرق و غرب که هر روز در فکر غارت به زیر ستم قرار دادن امتان محروم هستند و رهاساز که وجدانت کمی راحت باشد.

شهید علی اکبر بالوئی

یا حسین (ع) عاشورای تو تنها یک شب و کربلایت مکان بود، اما بنگر که هر شب ما عاشورا و هر جای ما کربلاست.‌ ای حسین (ع) منتظر آن روزی هستیم تا کربلایت از چنگ دشمن آزاد شود و با کاروان عاشقان همراه با مادرا شهید داده برادران معلول (شهیدان زنده) بسویت آئیم و کودکان یتیم را بر سر مقبره ات بنشانیم و با اشک‌های چشمهایتان صحن مطهرت را شستشو دهیم و پرچم سرخ شهادت را بر فراز بارگاهت به اهتزاز در آوریم.

شهید رجبعلی شعبانی

امت شهیدپرور ایران هر خدمتی الان به این جامعه می‌کنید یاری به اسلام و امام حسین (ع) است و من حقیرانه با خلوص قلب یک جمله به عنوان یادآوری صحنه کربلا به امام حسین (ع) می‌گویم‌. ای حسین جان در کربلا هر یک شهیدی که به خونش می‌غلطید می‌آمدی بر بالین آن‌ها و بوسه بر گونه اش می‌زدی من نیز یکی از فدائیان علی اکبر توام، آنگاه که در زمین تفدیده جنوب در خون خود می‌غلتم آرزو دارم بیایی و دست مبارکت را بر روی قلب سوخته ام بگذاری و عطش عشق مرا نسبت به خدا و پیامبر و اهل بیت ببینی و با اصالت این عطش جانسوز را آرامش بخشی.

شهید عیسی رضائیان

از خداوند می‌خواهم که من و تمام شهیدان جبهه حق علیه باطل را در صف شهدای کربلا قرار دهد، چون یکی از اهداف ما باز کردن راه کربلا حسنی است هر چند تا زنده بودم آرزوی زیارت قبر شش گوشه حسین دوست دارم در شب حمله روزه باشم یا تشنه بمیرم که مثل مولایم حسین با لب تشنه شهید شوم و پس از شهادت سه روز بدنم در صحرا بماند که مثل مولایم غریب باشم.

شهید علی اکبر ابراهیمی

حسین جان وقتی در صحرای کربلا تنها بودی و بی یار و یاور جنگیدی و کسی نبود فریاد هل من ناصر ینصرنی تو را لبیک بگوید امروز سعادت پیدا کردیم به جبهه آمدیم و ندای هل من ناصر ینصرنی تو را لبیک بگوییم و امیدواریم روزی راه بسته شده کربلا به دست رزمندگان اسلام به روی خانواده‌های شهدا و اسلام باز شود.

شهید ابوالقاسم روحی

مادر راهی که من رفتم راهیست که امام حسین (ع) و یارانش در این راه شهید شده‌اند و جان شیرین خود را تقدیم اسلام کرده‌اند و با این عمل مرا راهنمایی و فداکاری را به ما آموختند و به همین دلیل و پیروزی از امام خود به جبهه حق علیه باطل رفته ام تا نگذارم که هیچکس به میهن و ناموس ما تجاوز کند و تا آخرین قطره خون راه امام حسین (ع) را ادامه خواهم داد.

شهید عباس یحیی زاده

مادر و پدر جانم ان‌شاءالله من پسر خوبی برای شما بودم مادرم هر وقت می‌خواهی بر سر قبرم گریه کنی به یاد صحرای کربلای حسینی باش که روز عاشورا چه یارانی شهید می‌شوند. مگر علی اکبر نبود که پدرش حسین آمد، بر سر نعشش علی اکبر را به هوا پاشید؛ و گفت خدایا، من حتی پسرم را در راه تو دادم مگر عباس نبود که دو دست را از بدن جدا کردند مگر علی اصغر شیرخواره بود و پس که آن‌ها هر چند از ما بزرگوار بودند و پس ما یک گناهکار بودیم.

شهید ابراهیم یوسفی

این مکتب انسان ساز و مجاهد پرور اسلام بوده است که در طول تاریخ انقلابات عظیمی را رهبری نموده است. مثل قیام ابراهیم علیه جباری به نام نمرود، و موسی علیه فرعون، و محمد (ص) علیه بت پرستان قریش، قیام علی (ع) در برابر معاویه، و خوارج امام حسین (ع) در برابر ستم کاری به نام یزید، و تا به قرن اخیر یعنی قیام‌های تنباکو مشروطیت جنگل و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی مکتب انسان ساز و مولد اسلام در انقلاب اسلامی و اخیر نقش حساسی را بازی کرده است. امت مسلمان را، چون در خط مسیر وحدت ایدئولوژیک اعتصام به حبل الله با هم جمع آمده بودند به هیچ وجه استعمارگران نتوانستند این پیوند را از  هم بگسلند.

شهید مهران درویشی

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین یا حسین شهید به سوی تو پر کشیدم بالهایم را شکستند به سوی تو دویدم پاهایم را بریدند قلبم را با یاد تو پیوند دادم، ولی با آماج رگبار گلوله‌ای شیطانی قلبم را سوراخ کردند و صورتم را متلاشی ساختند به طوری که جایی برای بوسه مادرم باقی نگذاشتند. السلام علیک ایها الشهید به سوی تو می‌آیم تا در کنار تو باشم می‌آیم، تا آزاد شوم تا زنده شوم پس هوشنگ برادرم از خدایت بخواه تا هدیه روز تولدم بهشت برین باشد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار