به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، «سید مصطفی مجتهدی حائری» سال ۱۳۴۶ در شهرستان مراغه دیده به جهان گشود. وی از همان دوران کودکی همواره احترام پدر و مادرش را نگه میداشت و کمک کردن به مادرش را خیلی دوست داشت؛ بهطوریکه حتی در کارهای جزئی هم یار و یاور مادرش بود.
«سید مصطفی» علاقه وافری به روحانیت و معارف اسلامی داشت؛ بنابراین سال ۱۳۶۱ با ورود به حوزه علمیه، بُعد دیگری از زندگی ایمانیاش را شکل داد.
با آغاز جنگ تحمیلی، «سید مصطفی» با وجود سن و سال کم، ولی اصرار داشت که به جبهه برود؛ بنابراین از طریق حوزه علمیه قم با مسئولیت رزمی تبلیغی به جبهه جنوب اعزام شد؛ اما رفتهرفته به پای ثابت عملیاتها تبدیل شد و همچون سایر رزمندهها با دشمن بعثی جنگید و سرانجام ۲۴ بهمن سال ۱۳۶۵ در عملیات «کربلای ۵» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید «سید مصطفی مجتهدی حائری»
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
پس از عرض سلام، امیدوارم خداوند یک نظر خاصی به ما بیندازد. مخصوصا به شما پدر و مادرم.
پدر عزیز! این نامه را بیشتر به خاطر شما مینویسم. اگر تقدیر خداوندی چنین بود که برای بنده، در جبهه پیش آمدی بیاید و احیاناً مجروح یا شهید بشوم، از شما ملتمسانه میخواهم مبادا کلامی زشت درباره امام بگویید. مبادا حرفی بزنید که روح بنده را اذیت کرده و دشمن را شاد کنید. صبر کنید، از خداوند میخواهم صبر عنایت کند و اگر کمی با دقت نظر کنید، باید شکر کنید که… فکر نکنید خون ما و امثال ما هدر رفته. نه، والله یقینا این عالم خلقت، خالقی دارد و همه را روزی جمع خواهد فرمود و به حساب همه رسیدگی خواهد فرمود. اگر میبینید خیانتکاران را که خون من و امثال من را نادیده گرفته و قدرت دست گرفتند و آنچه میخواهند، میکنند، صبر کنید و این آیه را برای خود بخوانید و نیرو بگیرید که مضمون آیه چنین است. «مبادا فکر کنید ما اینها را تمکن دادیم و این تمکن چیز خوبی برای آنهاست. نه، ما آنها را مهلت میدهیم تا گناهانشان زیاد شود و در نتیجه عذاب الهی نیز زیاد گردد که فردای قیامت عذاب زیادی بچشد» و فکر نکنید که ما ضرر کردیم نه والله که اجر ما با خدا است، شما برای خدا صبر کنید. روزی را در پیش داریم که خدا از دشمنان انتقام خواهد گرفت، انشاءالله. امیدوارم خداوند به شما و مادرم صبر عنایت کرده و جزای خیر بدهد.
اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین
هر کس یک سرمایه (عمر) بیشتر ندارد. سعی کنید که این سرمایهتان را در راه خدا بگذارید و در راه انقلاب بگذارید که این انقلاب الهی است.
شما ظاهر را ننگرید. خائنین در اطراف شما زیادند و شما فکر میکنید انقلاب منحرف شده نه، این انقلاب اصلش درست است و خدا نظر خاصی دارد، لکن خائنین هم امتحان میشوند و درست از امتحان در نمیآیند در راه خدا و انقلاب از جان خود بگذرید که به اجر بزرگی رسید؛ و بالاخره همه خواهیم مُرد، چه بهتر که در راه خدا بمیریم، گر چه کمی زودتر.
انتهای پیام/