به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، نقش محوری و خلق حماسه بینظیر سردار عارف و مجاهد نستوه دکتر مصطفی چمران که به رغم بر عهده داشتن مسئولیت معاونت نخستوزیر در امور انقلاب، نمایندگی امام راحل در شورای عالی دفاع و نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، بلافاصله با صدور فرمان حضرت امام خمینی (ره)، به شهر پاوه شتافته و با فرماندهی مجاهدان و رزمندگان همراه خویش و هدایت و سازماندهی پاسداران اعزامی و سایر نیروهای مردمی و بومی با بروز شجاعتی بینظیر و برگرفته از تجارب جنگهای چریکی در الجزایر، مصر و لبنان و با هجوم غافلگیرانه، دشمنان را با شکستی مفتضحانه مواجه و وادار به فرار و تسلیم کرد و شهر پاوه این قطعه مهم ایران اسلامی با مردمانی مهربان و سلحشور و وفادار به اسلام را از لوث کثیف خودفروختگان داخلی و ایادی خارجی پاک کرد.
ستاد مرکزی راهیان نور در این مورد و در خصوص مشکلاتی که نیروهای شهید چمران در نبرد با نیروهای ضدانقلاب در پاوه با آن دست و پنجه نرم کردند، فیلمی را منتشر کرد.
مشروح سخنان شهید چمران در این فیلم به شرح زیر است:
«از مصیبتهایی که در این روزهای بحرانی به ما رسید، نخستین آنها سقوط هواپیمای فانتوم بود که برای کمک آمده بود و به چه دلیل فنی یا هر چیز دیگری با کوه اصابت کرد و دو خلبان مبارز و فداکار به شهادت رسیدند.
بزرگترین آن و دومین آن، شهادت ۲۵ نفر در بیمارستان پاوه بود که عدهای از آنها مریض ومجروح بودند اما این بیمارستان به دست دموکراتها افتاد و آنها مردم در بیمارستان را با فجیعترین وضعی کشتند و حتی مجروحین را قتل عام کردند.
مصیبت سوم که شاید دردناکترین آن مصیبتها بود، هنگامی بود که بعضی از خلبانان هوانیروز که در جریان پاوه واقعاً فداکاریهای خیلی زیادی کردند، حاضر شدند زیر رگبار گلوله به ما مهمات برسانند.
هنگامی که یک هلیکوپتر به ما مهمات میرساند، بر زمین نشست و ما عدهای از کشتهها و مجروحین را در هلیکوپتر قرار دادیم، از آنجا که راه باریکی را کنار تپه برای فرود هلیکوپتر پیشبینی کردهبودیم، هنگام صعود، پروانه هلیکوپتر با تپه برخورد کرد و شکست.
هلیکوپتر مثل فنر بلند میشد و بر زمین مینشست و هر باری که از جای خود بلند میشد و بر زمین مینشست، پروانهاش کسی یا کسانی را بر زمین میانداخت و میکشت.
تقریباً تمام نیروی ما در آنجا متمرکز بود و عدهای از بهترین دوستان ما و فداکارترین مبارزین در همان لحظه به شهادت رسیدند و دو خلبان هلیکوپتر هم به شهادت رسیدند.
این حادثه، فاجعه دردناکی بود که هیچ کس نمیتوانست آن را تصور کند و آنقدر در روحیه پاسداران تأثیر گذاشته بود که عدهای سرشان را به دیوار میکوبیدند، خود را کتک میزدند و یا لباس خود را پاره میکردند و آنجا شاید مصیبتبارترین لحظاتی بود که بر ما گذشت در حالیکه مورد محاصره بودیم و گلوله از هر طرف بر ما میبارید و بهترین دوستان ما در مقابلمان به شهادت رسیده بودند.
در مقابل این شهادت و اجساد تکه تکه شده، حالتی عارض شده بود که کنترل این نیروها بسیار سخت و مشکل بود اما با قدرت یا تکیه بر ایمان توانستیم این بچهها را جمع کنیم، نیروها را متمرکز کنیم و کشتهها را داخل پتو قرار دهیم که افراد را منقلب نکنند و اجساد را داخل ببریم تا از نظرها پنهان بمانند و قطعات هلیکوپتر را جمع کنیم و آن مهماتی را که آورده بود به جای امن دیگری ببریم و یک مقدار به خودمان سروسامان بدهیم.»
انتهای پیام/ 118