دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

اولین کشوری که به طالبان مشروعیت بین‌المللی داد

مذاکره آمریکایی‌ها با طالبان در دوحه به‌نوعی به آن‌ها مشروعیت بین‌المللی داد؛ چون آمریکایی‌ها حضور دولت مرکزی و قانونی افغانستان را در مذاکرات صلح کم رنگ کردند و در این میان تلاش کردند به طالبان مشروعیت سیاسی بدهند که استراتژی شتاب زده‌ای بود.
کد خبر: ۴۷۴۲۱۴
تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۳:۲۸ - 30August 2021

اولین کشوری که به طالبان مشروعیت بین‌المللی داد/ آمریکایی‌ها پشت اشرف غنی را خالی کردندگروه بین‌الملل دفاع‌پرس: در حدود سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۳ میلادی و در جریان جنگ‌های داخلی زمزمه تشکیل گروهی متشکل از طلبه‌های دینی در مدارس تحت حمایت عربستانی‌ها و پاکستانی‌ها شنیده شد که این گروه نام تحریک اسلامی طلبا (جنبش اسلامی طالبان) بر خود گذاشت. این گروه با تبلیغ شعار‌های دینی مانند «جهاد» با «شرک» و «کفر» پیروان زیادی از کشور‌های افغانستان و پاکستان پیدا کرد و در سال ۱۹۹۵ میلادی به بزرگترین پیروزی خود در آن زمان دست و موفق شد ولایت هرات را در مرز ایران و ترکمنستان به تسلط خود در بیاورد.

در ادامه این گروه در سال ۱۹۹۶ میلادی نیز توانست کابل پایتخت افغانستان را تصرف کند و به محض ورود به کابل «عبدالعلی مزاری» رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان، «محمد نجیب‌الله احمدزی» رئیس‌جمهوری پیشین افغانستان و برادرش «شاهپور احمدزی» را کشت و جنازه‌هایشان را در چهارراه «آریانا» در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان به نمایش گذاشت.

طالبان بعد از اینکه به قدرت رسید، نام حکومت خود را «امارت اسلامی افغانستان» نامید؛ کشور‌های مثل «پاکستان»، «امارات متحده عربی» و «عربستان سعودی» سه کشوری بودند که در آن زمان طالبان را به رسمیت شناختند.

    بیشتر بخوانید:

   رویکرد ایران در قبال طالبان

در سال ۱۹۹۸ میلادی و در پی بمب‌گذاری شبکه القاعده در دو سفارت آمریکا در شرق آفریقا بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا دستور داد کمپ‌های آموزشی القاعده در ولایت خوست افغانستان هدف حمله هوایی قرار گیرد؛ حمله‌ای که آسیبی به اسامه بن لادن و دیگر رهبران القاعده نرساند. در سال ۲۰۰۰، فشار‌های ایالات متحده به طالبان برای تحویل دادن رهبران القاعده که طالب‌ها به آن‌ها پناه داده بودند، شدت یافت و سازمان ملل متحده این گروه را تحریم کرد.

این گروه تا سال ۲۰۰۱ بر افغانستان با قدرت حکومت کرد؛ اما بعد از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر ورق برگشت؛ چون ایالات متحده آمریکا گروه تروریستی القاعده را مسئول این حملات معرفی کرد و از طالبان خواست تا در اولین فرصت اسامه بن‌لادن رهبر این گروه تروریستی را تحویل دهد؛ اما طالب‌ها به هیچ‌وجه حاضر به تحویل بن لادن نشدند و ایالات متحده آمریکا به همین بهانه حمله به طالبان را در دستور کار خود قرار داد و در نهایت هفت اکتبر سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد و با همکاری مخالفان طالبان این گروه را شکست داد و «حامد کرزای را به‌عنوان رئیس جمهور موقت افغانستان سر کار آورد.

اما طالب‌ها دست از تلاش برای تسلط بر افغانستان بر نداشتند و مجددا در سال ۲۰۰۶ اعلام موجودیت کرده و با حاکمیت افغانستان شروع به مخالفت کردند و به بیشتر قسمت‌های جنوب افغانستان به‌ویژه «زابل»، «قندهار» و «هلمند» نفوذ پیدا کردند و طالب‌ها در غیاب ارتش افغانستان برای خود اسلحه و مهمات فراهم کردند؛ البته ناتوانی مقامات افغانستان در بازسازی کشور، فساد حکومتی در بین مقامات این کشور و تبلیغات گسترده نیز موجب سرخوردگی افغان‌ها شد و گرایش به سمت این نیرو را دوباره افزایش داد و در نهایت طالب‌ها در سال ۲۰۲۰ میلادی بعد از نزدیک به دو دهه جنگ با آمریکایی‌ها با حضور «زلمی خلیل زاد» نماینده آمریکایی‌ها در امور افغانستان و «ملا عبدالغنی بردار» معاون سیاسی طالبان در دوحه قطر توافق‌نامه صلحی را امضا کردند که رسانه‌ها از آن با عنوان «توافق تاریخی» یاد می‌کنند؛ بنابراین در پی توافق‌نامه صلح دوحه میان دولت ایالات متحده آمریکا با طالبان که منجر به خروج اغلب سربازان آمریکایی و ناتو از افغانستان شد، طالبان حملات گسترده‌ای را علیه دولت مستقر افغانستان آغاز کرد و توانست در عرض دو هفته تسلط خود را بر افغانستان کامل کند و قدرت را در دست بگیرد.

اما سوالی که ذهن افکار عمومی را درگیر کرده این است که نقش آمریکا در قدرت گرفتن طالبان چقدر است؟ و آیا آمریکایی‌ها با مذاکره با طالبان بدون حضور دولت افغانستان یا سایر گروه‌های افغانستانی به این گروه مشروعیت بین‌المللی داد؟ خیلی از تحلیلگران بین‌المللی معتقدند که خارج شدن نیرو‌های آمریکایی از افغانستان موجب شد برگ برنده در مذاکره با طالبان، یعنی حضور نیرو‌های نظامی آمریکا در افغانستان، پیش از آمدن به سر میز مذاکره از دست برود و روحیه‌ی طالب‌ها برای تسلط بر افغانستان تقویت شود؛ در واقع مذاکره آمریکایی‌ها با طالبان در دوحه به‌نوعی به آن‌ها مشروعیت بین‌المللی داد؛ چون آمریکایی‌ها حضور دولت مرکزی و قانونی افغانستان را در مذاکرات صلح کم رنگ کردند و در این میان تلاش کردند به طالبان مشروعیت سیاسی بدهند که استراتژی شتاب زده‌ای بود.

رصد تحولات افغانستان نشان می‌داد تحولاتی که در این کشور اتفاق می‌افتاد، توسط آمریکایی‌ها مدیریت می‌شد، چون آمریکایی‌ها شرایطی را ایجاد کرده بودند تا بر اساس آن میدان برای طالبان باز شود؛ به‌گونه‌ای که طالب‌ها بتوانند به خواسته خودشان برسند.

آمریکایی‌ها نمی‌خواستند رویکرد صلح در اولویت قرار گیرد، طالبان با چراغ سبز آمریکایی‌ها حرکت می‌کرد، دولت اضرف غنی نیز با فشار آمریکایی‌ها بدون کوچک‌ترین مقاومتی افغانستان را تحویل طالبان داد. البته قدرت‌های منطقه‌ای (چین، روسیه، هند و پاکستان) در جریان قدرت‌گیری طالبان منفعل بودند و در میدان آمریکا بازی کردند.

اما سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات افغانستان و دولت آینده این کشور همان سیاستی است که چند روز گذشته از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دیدارهیأت دولت سیزدهم به صراحت اعلام شد؛ امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص بیان کردند: «متاسفانه قدرت‌های منطقه‌ای در طول ماه‌های گذشته منفعل بودند، روسیه، چین، هند و پاکستان در میدان آمریکا بازی کردند بدون اینکه آمریکا را تحت فشار قرار دهند.»

به هر حال قضاوت در مورد آینده دولت افغانستان سخت است، و نمی‌شود با قاطعیت گفت که طالبان تعدیل یافته است و افغانستان را با مشارکت تمام اقوام و احزاب سیاسی اداره خواهد کرد، یا نه؛ و به خروج همه‌جانبه آمریکا از افغانستان نیز نمی‌توان خوش‌بین بود.

انتهای پیام/ ۴۱۱

نظر شما
پربیننده ها