دفاع مقدس در آیینه ی مطبوعات (1)

آزمایش دی‌ان‌ای پلاک تشخیص شهداست

در روز‌های گذشته بازگشت پیکر 175 غواص شهید پس از 30سال دل بسیاری را به درد آورد.
کد خبر: ۴۷۴۴۴
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۵ - 30May 2015

آزمایش دی‌ان‌ای پلاک تشخیص شهداست

به گزارش دفاع پرس، شهدایی که در عملیات کربلای4 با دستان بسته توسط نیروهای بعثی به شهادت رسیده و برخی بدون هیچ جراحتی زنده به گور شده بودند. انتشار خبر نحوه شهادت این عزیزان موجی از نفرت نسبت به جنایات رژیم بعث عراق را برانگیخت. اما صرفنظر از حواشی موجود، شناسایی 175 خانواده چشم به راه و رساندن پیکرها به آنها نکتهی است که همواره پس از تفحص پیکر پاک شهدا موضوعیت مییابد و توجه مسئولان امر را به خود جلب میکند. از این رو برای آشنایی با روند تفحص تا تجهیز و شناسایی شهدا به سراغ سرهنگ ابراهیم رنگین، مسئول معراج شهدا و دکترمحمود تولایی، مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علومپزشکی بقیهالله(ص) رفتهایم که ماحصل این دو گفتوگو پیش رویتان قرار دارد.

 

سرهنگ ابراهیم رنگین

من معرفی خودتان بفرمایید از چه زمانی کار شناسایی شهدا را آغازکردهاید؟من ابراهیم رنگین هستم. مسئول ستاد معراج شهدای مرکز. من از سال 1362 با عنایت خداوند و لطف شهدا، سعادت پیدا کردم که در زمینه شناسایی شهدا جهاد نمایم.

آقای رنگین از چگونگی و روند شناسایی پیکر شهدا تا تحویل به خانوادههایشان برایمان بگویید.

ما در معراج شهدا سه کار عمده انجام میدهیم؛ شناسایی، تجهیز و اعزام شهدا. زمانی که شهدا در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس تفحص میشوند به معراج شهدا اعزام میگردند تا کار شناسایی انجام شود. مرحله اول کار ما همان شناسایی پیکر شهداست.

ابتدا باید بررسی کنیم که چه چیزهایی از یک شهید باقی مانده است. مثلاً اتیکت، پلاک شناسایی یا اینکه چه مشخصات دیگری از شهید وجود دارد، اسم یا نامی روی لباس یا پوتین، همه اینها را بررسی میکنیم. بعد منطقهای که پیکر تفحص شده را شناسایی کرده و آمار مفقودین را استخراج میکنیم. به طور نمونه درمورد پیکر شناسایی شده «شهید امرالله معروفوند» باید مشاهده کنیم که چند امرالله در آن منطقه تفحص شده بودند که پیکرشان بازنگشته است.

این امرالله مربوط به کدام یگان بوده، مربوط به کدام سازمان رزمی نظیر سپاه، ارتش، ژاندارمری و کمیته بوده است. همه این اقدامات که انجام شد و بررسیها و تحقیقات لازم به عمل آمد، نام شهید مشخص میشود. در صورت شناسایی پیکر، مراتب را به یگان و سازمان مربوطه نظیر بنیاد شهید، سپاه، ارتش و... اطلاع میدهیم تا پیگیریهای لازم انجام شود و پیکر شهید به استان مربوطه اعزام میشود.

اگر پیکر شهید هیچ شناسه یا مشخصات هویتی نداشته باشد، چطور کار شناسایی ادامه پیدا میکند؟

زمانی میشود که شهید هیچ مشخصهای ندارد، نه پلاکی، نه مشخصه و نه هویتی. یعنی هر چه تجسس کردهایم به نتیجهای دست پیدا نکردهایم. همه این بررسیها باید دقیق انجام شود. البته همه این تحقیقات و تجسسها زمانبر خواهد بود. لباس بچهها بسیار فرسوده شده وگاهی پلاک شناسایی همراه آنها نیست، در نهایت در صورت عدم وجود هیچ مشخصهای، پیکر مطهر شهید برای انجام آزمایش دیانای به مرکز ژنتیک اعزام میشود تا نمونه دیانای گرفته و شهید شناسایی شود و خانواده شهید گمنام از نگرانی و انتظار بیرون آید.

به طور مثال 14 شهید در منطقه فاو تفحص شدند. بعد از بررسیهای انجام شده متوجه شدیم که این شهدا مربوط به رزمندگان لشکر 92 زرهی اهواز هستند که در تک دشمن در فاو شیمیایی شده و همه آنها با هم شهید شدند.

ما از این 14 شهید نمونهگیری کردیم و بعد هم از خانواده شهدایی که فرزندانشان در این لشکر بوده و در این منطقه مفقود شدهاند، نمونه دیانای گرفتیم. 18 خانواده بودند که به لطف خدا 14 شهید بعد از انجام آزمایش، به آغوش خانوادههایشان بازگشتند. گاهی هم پیش میآید که ما آزمایش دیانای از پیکر شهید انجام میدهیم اما منطقه عملیاتی به قدری گسترده است که نمیتوان یگان مربوطه را شناسایی کرد. این مرحله تا شناسایی شهید بسیار زمانبر و طولانی خواهد بود، چون نمیتوان با یک نمونه به نتیجه مطلوب رسید و به خانواده شهید دست یافت.

پس شناسایی شهدا یک پروسه زمانبری است، در مورد شناسایی پیکر شهید امرالله معروف وند که یک مورد مصداقی است چگونه به نتیجه قطعی دست یافتید؟

شهید امرالله معروف وند در تاریخ 16 تیرماه 1367 متولد و در سن 15 سالگی در خیبر در منطقه عملیاتی مجنون مفقود شده بود. وقتی پیکر این شهید برای شناسایی به معراج آورده شد، چند عدد عکس همراهش بود و یک برگه کاغذ که روی آن نوشته شده بود، امر الله. باقی نوشته پاک شده بود و فقط نام امرالله باقیمانده بود.

ابتدا منطقهای که پیکر تفحص شده را مورد شناسایی قرار دادیم، شهید در جزیره مجنون تفحص شده بود. بعد بررسی کردیم چند امرالله در این منطقه مفقود شده است؟ منطقه عملیاتی محور رزمندگان 27 محمد رسول الله بود. سپس بررسی کردیم که چند امرالله، در لشکر 27 محمد رسولالله مفقود شده است؟

در نهایت خانواده شهید امرالله معروف وند شناسایی شد و به خانواده اطلاع دادیم. یکی از برادران شهید به معراج آمد و عکسهای شهید را که همراه همرزمان و دوستانش بود، ملاحظه کرد. اما آنها را نشناخت. ابتدا صرف نام امرالله آنها را قانع نکرد که پیکر متعلق به امرالله معروفوند باشد. برای همین از مادر شهید و برادر نمونهگیری دیانای انجام شد. الحمدلله پیکر شهید بعد از 11 ماه شناسایی شد.
 
 
 
دکتر محمود تولایی
 
دکتر محمود تولایی از اولین نفراتی است که طرح شناسایی شهدا با روش شناخت از روی «دیانای» را در کشور ارائه داده است. برای آشنایی با شیوههای علمی تفحص شهدا گفتوگوی ما را با او بخوانید.

آقای دکتر تولایی شناسایی شهدا با دیانای از کجا شروع شده و بر چه اساسی شکل گرفته است؟

به طور کلی از سال 1381 در این اندیشه بودم که بتوانیم به پدیده انتظار در بین خانواده شهدای گمنام پایان دهیم و پاسخی برای انتظار آنها داشته باشیم. از همان زمان هم پیشنهادم را در قالب طرحی تهیه و به مجموعه کمیته جستوجوی مفقودین و بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس ارائه کردم. این طرح با فراز و نشیبهایی که به خاطر ناشناخته بودن داشت، مورد استقبال قرار گرفت. در نهایت با حمایت سردار باقرزاده کار شروع شد.

اما مدتها قبل از طرح من کمیته جستوجوی مفقودین با سازمانهای تخصصی کشور مثل پزشکی قانونی، مجموعههای مرتبط با وزارت بهداشت در این راستا در تلاش بودند. در نهایت تقاضا کردم اجازه دهند تا نمونههایی از این پیکرها در اختیار ما قرار بگیرد تا کار پژوهشی و تحقیقاتی این موضوع را آغاز نماییم. تقاضای من همزمان شد با تبادل خلبانهای شهیدی که از طریق مرز عراق به ایران تحویل داده شدند. در حقیقت آغاز کار ما هم با تحویل پیکرهای این شهدا رقم خورد.

پس اولین اقدام شما در تشخیص هویت به طریق دیانای از خلبانان شهید آغاز شد؟

شهید دوران، شهید افشین آذر، شهید ذوقی و خلبانهای شهید دیگر در گروه اول بودند و به لطف خدا امروز شهدای گمنام ما باعث رشد تکنولوژی و پیشرفت در ارائه خدمات مرتبط با این زمینه و دیگر عرصههای تخصصی در کشور هم شدند. تقریباً حدود سه، چهار سال ما با ابعاد مختلف این موضوع طرحهای پژوهشی زیادی را اجرا کردیم و همزمان هم پاسخگویی به خانوادهها را در دستور کار داشتیم. منتها خب در ابتدا تا دستیابی به روشهای بهینه بسیار زمان صرف شد و زیادتر طول میکشید ولی خب رفتهرفته تسلط ما بر همه روشها و تکرار کار با بافتهای سخت و نمونههای آسیبدیده و استخوانی فراهم شد و کمکم بر سرعت پاسخگویی و ارائه خدمات ما هم افزوده شد.

اگر امکان دارد از روند کار برایمان بیشتر توضیح دهید.

به طورکلی اولین اقدام در شناسایی شهدا، فعالیتهای گروه تفحص در مناطق عملیاتی است که کار بسیار پر مشقتی محسوب میشود. بازکردن میادین مین، برداشت خاک ولایههای سطحی، خنثی کردن مهمات در منطقه و ... پس از آن بر مبنای اطلاعاتی که نیروهای عملیاتی از روی مطالعه نقشههای عملیاتی دوران دفاعمقدس به دست میآورند و همچنین تجاربی که از حضور در مناطق عملیاتی در زمان جنگ داشتهاند، محل تفحص شهدا مشخص میشود. کار بسیار سختی بر عهده جستوجوگران نور است و در حقیقت جهاد اصلی به دوش نیروهای تفحص در کمیته جستوجوی مفقودین است. در نهایت بعد از اتمام فعالیت گروه تفحص، بررسیها و شناساییها توسط معراج شهدا صورت میگیرد و در نهایت همه پیکرهایی که فاقد علائم شناسایی هستند از معراج شهدا در اختیار مرکز ما قرار میگیرد.

متخصصان آنتروپلوژی و آناتومی ما بررسیهای دقیقی را انجام میدهند و اطلاعات ویژه آناتومی شامل اندازههای استخوانها، ویژگیهایشان، شکستگیها و هر چه از اندیسهای آناتومی به دست میآید ثبت و سن فرد تخمین زده میشود. مجموعه این اطلاعات ثبت شده، تصویربرداری و از آن فیلم تهیه میشود و در آرشیو مرکز ژنتیک قرار میگیرد. ما نمونههای تفحص شده را از سال 1381به بعد در اختیار داریم. نمونه کوچکی از استخوان و دندان برداشته و در مراحل آزمایشگاهی تبدیل به پودر میشود. پودر تهیه شده به وسیله فرآیندهای هضم، آنزیمی و مواد مختلفش نظیر کلسیم، فسفر و مواد معدنی آن جدا میشود. در مراحل بعدی اجزای مواد آلی و همین طور پروتئینهای احتمالی جداسازی میشود تا بتوانیم غشای سلولی را کشف کنیم و دسترسی به هسته سلول امکانپذیر شود.

متعاقباً با روشهای آزمایشگاهی باید غشای هسته سلول هضم شده تا نهایتاً ماده اصلی ژنتیک استخراج شود. باقی مراحل آزمایشگاهی برای تشخیص هویت و ژنتیک از اینجا آغاز میشود. مجموعه اطلاعات ژنتیکی پدر و مادر شهدا را «طرحواره» میگوییم. طرحواره حاصل مجموعه اطلاعات ژنتیکی والدین شهداست. هر فرزند نیمی از اطلاعات را از پدر و نیمی دیگر را از مادر به دست میآورد.

بعد از اتمام شناسایی ژنتیکی روی نمونههای استخوانی این اطلاعات و اندیسهای به دست آمده در نرم افزارهای بسیار قابلی که آن هم به وسیله متخصصان بیانفورماتیک کشورمان طراحی شده و مورد استفاده قرار گرفته، وارد میشود. عیناً همان نقاط که روی نمونههای استخوانی مورد بررسی قرارگرفت، روی نمونه خون اخذ شده از خانوادههای مفقودین هم صورت میگیرد. بنابراین زمانی که طرحواره اختصاصی مادران و پدران در بانک اطلاعات ژنتیکی وجود داشته باشد، این نرم افزار قادر است بر مبنای بررسی تشابهات ژنتیکی خانوادههای محتمل و دارای تشابه ژنتیکی را به ما معرفی کند. اما اگر پدر و مادرشهید در قید حیات نباشند و شهید ازدواج کرده باشد، میتوانیم از نمونه خون همسر و فرزندان استفاده کنیم اما کار در اینجا خاتمه پیدا نمیکند. بعد از این مرحله که ما بر مبنای قرابتهای ژنتیکی به شناسایی اولیه دست یافتیم، مجدداً بررسی و مقایسه اطلاعات، شواهد منطقه عملیاتی، شواهد انتساب به لشکر و یگان مربوطه مورد بررسی مجدد قرار میگیرد. در صورتی که مورد مغایری پیدا نشود، نتیجه به دست آمده به عنوان تشخیص قطعی تلقی میشود. پیکر شهید از طریق دیانای شناسایی میشود.

اگر شهیدی والدین یا همسر و فرزند نداشته باشد، از چه طریقی آزمایش دیانای انجام خواهد گرفت؟

در این صورت این رشته زنجیر بدون پاسخ خواهد ماند. این ردیابی بر مبنای پدیده انتقال صفات بین نسلی است، بنابر این تنها راه همین است. البته ما به عنوان اینکه یک مرکز تحقیقاتی هستیم هر روز یافتهها و روشهای خود را با جدیدترین یافتههای علمی همراه میکنیم. مواردی هم وجود دارد که ممکن است پدر یا برادر باشد، اما مادری در اختیار نباشد یا بالعکس مادر و خواهر در دسترس باشد اما پدر یا برادر نباشند برای هر کدام از اینها ما دانشهای خود را توسعه دادیم و امروز قادر هستیم قسمت اعظمی از این تراژدی و این مسئله را پوشش دهیم. اما متأسفانه مواردی هم هستند که هیچ وقت این گره باز نشده و به شناسایی پیکر شهید دست نیافتیم. آزمایش دیانای پلاک هویت شهداست.

آقای تولایی! برای شهدای گمنامی که قبل از انجام آزمایشات، تدفین شدهاند برنامهای دارید؟

فعلاً آنچه در اولویت بررسی ما قرار دارد شهدایی هستند که تفحص میشوند. ما پیش از دفن شهدا تمرکز بیشتری داریم. از طرفی این فرآیند، یعنی بررسی و شناسایی کار زمانبری است.

البته محدودیتهایی هم وجود دارد که سرعت پاسخگویی ما را کمتر میکند. بنابر این ما فرصت پیدا خواهیم کرد نمونههایی که تاکنون دفن نشدهاند را مورد بررسی قرار دهیم. در ادامه به سراغ شهدایی میرویم که دفن شدهاند، زیرا همه آنها دارای یک شناسنامه و یک کد گمنام هستند که مشخص است هر شهیدی در کجا دفن شده است.

چه مشکلاتی سر راه شما برای شناسایی شهدای گمنام وجود دارد؟

اولین مشکل برقراری ارتباط با خانوادههاست. اگر ما به سراغ خانوادههای شهدایی که بیش از 30 سال از شهادت فرزندشان گذشته برویم و بگوییم ما برای تکمیل بانک اطلاعات شهدای گمنام، میخواهیم نمونه بگیریم طبیعتاً این انتظارکه به سرعت پیکر فرزندشان شناسایی و به آنها تحویل داده شود، احیا شده و تماسهای مکرر خانوادهها شروع میشود. این استرس وارده به سلامت والدین شهدا ضرر خواهد رساند. برای همین مصلحت نیست. همین دلیلی شده تا دستیابی ما به بانک اطلاعات و نمونهگیری دچار محدودیت و مشکلات عدیده شود. انتظار ما این است که خانواده شهدایی که فرزند جوانتری در خانوادهها دارند مثلاً خواهر یا برادر شهید، تحت عنوان طرح پایش سلامت و انجام آزمایشات متداول نظیر قند، چربی و... از والدین چند سیسی خون گرفته و در اختیار مرکز قرار دهند تا شاید در پروسه شناسایی، به پیدا شدن شهیدشان کمک کند. این امر در کم شدن استرس خانوادهها و از بین بردن نگرانی ناشی از شوق پیدا شدن گمشدهشان، کمک میکند.

دومین مشکل این است که بحث ژنتیک، عرصه کاملاً به روز و علمی است. از این رو پیشرفت و اکتشاف در این عرصه، نیازمند حمایتهای ویژه مالی و تجهیزاتی است. طبیعتاً مایه حیات یک مرکز تحقیقاتی، حمایتهای مالی مناسب است که متأسفانه ما در محدودیتهای اعتباری و مالی قرار داریم. به نظرم لازم است سازمانهای مربوطه که مأموریت آنها کمک به خانوادههای شهداست، به یاری و حمایت مرکز ژنتیک بپردازند که اگر بیشتر مورد حمایت قرار بگیریم سرعت پاسخگوییمان به خانواده شهدا بیشتر میشود.

آیا روزی فرا خواهد رسید که به جرئت بتوانیم بگوییم ما دیگر شهید گمنام یا شهید شناسایی نشده، نداریم؟

شاید رسیدن به این نقطه به صورت مطلق امکانپذیر نباشد ولی به طور نسبی مسیری که ما در پیش گرفتیم برای این است که به انتظار خانوادهها پایان بدهیم. بسیاری از این شهدای گمنام هستند که پدر، مادر یا یکی از اینها در قید حیات نیستند، بنابراین آن ماده اصلی که به عنوان شاخص استخراج میکنیم به دست نمیآید. نکته دوم اینکه هر شهیدی که در تفحص به دست میآید متعلق به یکی از 500 شهر کشور یا همان 31 استان کشور است اگر ما بخواهیم با سرعت بیشتری به تشخیص شهدا و شناسایی آنها اقدا م کنیم باید آمار کاملی از خانوادههای دارای فرزند مفقودالاثر و نمونه کاملی از آنها در سراسر کشور داشته باشیم.

نکته سوم این است که برخی از خانوادههایی که نمونه به مرکز ما تحویل دادند یا در فرآیندهای نمونهگیری قرار گرفتهاند، ممکن است پیکر فرزندانشان درهمان سالهای اولیه پس از جنگ در یکی از یادمانهای مربوط به شهدای گمنام تدفین شده باشند و نمونه پیکر آنها در دسترس نباشد. بنابراین با مجموعه این محدودیتهایی که وجود دارد همه عزم و تلاش همکاران این است که هر چه زودتر در نهایت تلاش و با وجود امکانات موجود، به این انتظار پاسخ مثبت دهند.

 

منبع: روزنامه جوان

نظر شما
پربیننده ها