شهید «غلامرضا انوری»:

انقلاب اسلامی با ترور رهبران مذهبی و ملت به بن‌بست نمی‌رسد

شهید «غلامرضا انوری» در فرازی از وصیت‌نامه خود نوشته است: نگذارید سنگر‌های شهیدان خالی بماند تا دشمنان خدا شاد شوند و به کوردلان بگویید: «ما از کشته شدن نمی‌ترسیم، اگر شما با ترور رهبران مذهبی و ملت بی‌دفاع می‌خواهید این انقلاب را به بن‌بست برسانید، کور خوانده‌اید».
کد خبر: ۴۷۴۵۰۰
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۱:۵۲ - 02September 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اراک، استان مرکزی شش هزار و ۲۰۰ شهید را تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است که از این تعداد شهدا، عده کثیری از شهدای بزرگوار عملیات «محرم» هستند. «غلامرضا انوری» از جمله این شهداست که در سن ۱۹ سالگی، در عملیات «محرم» در منطقه «زبیدات - عراق»، از خاک به افلاک پر کشید.

زندگی‌نامه شهید «غلامرضا انوری»

«غلامرضا انوری» در پنجمین روز از آغاز سال ۱۳۴۲ در روستای «قورچی‌باشی» از توابع شهرستان «خمین» در خانواده‌ای اهل‌دل، ساده و بی‌ریا پا به عرصه وجود گذاشت. وی اهل ادب و درس بود، تا جایی که دانشگاه قبول شد؛ ولی به‌خاطر کمک به مردم و حضور در بسیج و رفتن به جبهه، ترک تحصیل و از دانشگاه رفتن صرف‌نظر کرد؛ چراکه برای هدف بزرگ باید از آمال و آرزو‌ها گذشت؛ بنابراین درس و دانشگاه و پیشرفت‌های علمی و شغلی را رها کرد و قصد مسیری دیگر کرد که از ابتدا در سرش بود و برای این هدف ساخته شده بود.

روز‌ها را در امور کشاورزی به پدر کمک کرده و شب‌ها نیز برای آموزش نظامی به مردم خمین فعالیت می‌کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس سپاه پاسداران، به جمع سبزپوشان این نهاد انقلابی پیوست تا بتواند خوب ادای دِین کرده و به‌معنای واقعی کلمه سربازی کند؛ بنابراین لباس سبز پاسداری را بر قامت خود پوشید تا هم خود و هم دیگران بدانند که این لباس، لباس سربازی است و می‌توان با این لباس، تا سربازی امام عصر (عج) هم پیش رفت.

انقلاب اسلامی با ترور رهبران مذهبی و ملت به بن‌بست نمی‌رسد

«غلامرضا انوری» در گردان «روح‌الله» معاون فرمانده گروهان بود؛ شبی برای عملیات حرکت می‌کنند، اما وقتی هوا روشن می‌شود می‌فهمند که در محاصره دشمن افتاده‌اند؛ بنابراین وی برای نجات دوستان خود به‌تنهایی شروع می‌کند به تیر‌اندازی به سوی دشمن و به دوستانش می‌گوید که شما عقب‌نشینی کنید تا آسیبی نبینید. همه همرزمانش عقب‌نشینی می‌کنند؛ البته یکی دو نفر هم اسیر می‌شوند؛ اما تنها کسی که در این عملیات به شهادت رسید، «غلامرضا» بود؛ به‌طوری‌که پیکرش مدت‌ها در منطقه برجای ماند و در سال ۱۳۷۷ توسط گروه‌های تفحص شهدا، شناسایی و در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد.

وصیت‌نامه شهید «غلامرضا انوری»

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‏ خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» سوره عصر، آیات ۱ الی ۳.

با سلام بر مهدی موعود (عج) و نایب بر حقش امام خمینی، سلام بر شهیدان گلگون‌کفن ایران خصوصاً بهشتی، رجایی و باهنر.

پدر و مادر گرامی! سلام عرض می‌کنم. امیدوارم سلام گرم مرا از جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بپذیرید و مرا ببخشید که به بخشش و دعای شما احتیاج دارم. سعادت آن را داشتم که همراه با سربازان روح‌الله در لشکر الله بجنگم. امیدوارم که در شهادت من گریه نکنید و توکل به خدای بزرگ کنید. این زندگی ما به‌خاطر خداست و چه بهتر این‌که به‌خاطر خدا شهید شوم؛ چنانچه ائمه اطهار (ع) ما، همگی در راه اسلام و قرآن شهید شدند. ما هم افتخار می‌کنیم که در راه اسلام و قرآن شهید شویم.

برادران خواهران! سلام گرم مرا بپذیرید، امیدوارم که همگی شما از یاوران روح‌الله باشید و همگی ادامه‌دهنده راه شهیدان باشید. پیام آن‌ها را به تمام جهانیان برسانید. در نمار جمعه و دعا‌های اسلامی و دعای توسل و کمیل شرکت کنید. امام را در صحنه تنها نگذارید که پیام همه شهدا این است که امام را حمایت کنید، به تمام پیام‌ها و اطلاعیه‌های امام عمل کنید.

انقلاب اسلامی با ترور رهبران مذهبی و ملت به بن‌بست نمی‌رسد

چرا آمریکای تجاوزگر می‌خواهد انقلاب ما را از بین ببرد؟ زیرا می‌خواهد منافع خود را در منطقه حفظ کند، تا بهتر بتواند ملت‌های مظلوم و مستضعف جهان را غارت کند. آمریکا با هر حیله‌ای که بود، وارد شد و شکست خورد تا این‌که نوکر دست نشانده‌اش، صدام را بر سر کار آورد. با سلاح‌های گوناگون مجهزش کرد تا به ایران حمله کند و شهر و روستا‌های کشور اسلامی ما را با خاک و خون یکسان کند. مرد و زن و پیر و جوان و کودک ما را شهید کرد. به خیال شوم خود با کشتن مردم بی‌دفاع، می‌تواند انقلاب ما را از بین ببرد؛ ولی رزمندگان شجاع و جوانان پرشور و غیرتمند ما چنان جواب نیرو‌های صدام آمریکایی را دادند که دیگر قادر به حرکت نیستند.‌

ای ملت شهید پرور ایران! پیام ما رزمندگان غیور و شجاع به شما این است که با کوشش هرچه تمام‌تر در سنگر جبهه یا در سنگر کشاورزی و در سنگر علم بکوشید. همیشه سنگر‌های شهیدان را پر کنید و نگذارید سنگر‌های شهیدان خالی بماند تا دشمنان خدا شاد شوند و به کوردلان بگویید: «ما از کشته شدن نمی‌ترسیم اگر شما با ترور رهبران مذهبی و ملت بی‌دفاع می‌خواهید این انقلاب را به بن‌بست برسانید، کور خوانده‌اید. انقلاب ما وابسته به شخصی نیست هرچه شما ملت و رهبران ما را بکشید، ملت ما بیدارتر می‌شود. شما اگر مرد جنگ هستید با رزمندگان ما بجنگید، اگر هم مرد نیستید سر جایتان بنشینید».‌ ای ملت شهیدپرور! شما چنان با مشت گره‌کرده خود بر دهان این کوردلان از خدا بی‌خبر بزنید که دیگر از جایشان نتوانند برخیزند.

پدر و مادر! اگر من شهید شدم غمگین نباشید. من در راه خدا شهید می‌شوم. اگر جنازه من به دست‌تان نرسید، نگران نباشید. برای من گریه و عزاداری نکنید و هرموقع دلتان برای من تنگ شد بر مزار شهدا بروید، آن‌وقت دل‌تان آرام می‌گیرد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها