به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، انتشارات مرز و بوم در صفحه ایتستاگرامی خود خاطره رزمنده جانباز، حمید حکیمالهی (امیر کعبی) از حضور در اولین عملیات در سن هفده سالگی را روایت کرد که در ادامه میخوانید.
«۱۲_ ۱۰ روز به عملیات ۲۵ فروردین ۶٠ جبهه شوش مانده بود که مجید بقایی صدایم زد و گفت: «شیرینی چی به من میدی که یه خبر خوب بهت بدم. گفتم: «حالا خبر رو بده، بعد من شیرینی بهت میدم.» گفت: «قول دادی؟» گفتم: «آره.» گفت: «به عنوان بیسیمچی میفرستمت توی عملیات.» شوکه شدم. گفتم: «مسخرهم میکنی؟» گفت: «نه. به جون تو! جدی میگم. خودت رو آماده کن.» مثل بچههایی که هدیه ارزشمندی گرفتهاند در پوست خود نمیگنجیدم. بالا و پایین میپریدم و توی سروکلهی خودم میزدم.
اولین بار بود که در عملیات شرکت میکردم. بوی گوگرد و آتش و خاک با هم مخلوط شده بود و دود همه جا را گرفته بود. مدام هم بالای سرمان چیزهایی منفجر میشد. در همان اوضاع پرسیدم: «اینا چیه دارن منفجر میشن؟» بشیر رفیعی گفت: «اینا خمپاره زمانیه.» گفتم: «خمپاره زمانی دیگه چیه؟» گفت: «اینا تو آسمون منفجر میشه.» گفتم: «عراقیا میخوان ما رو بترسونن؟!» بشیر بعد از اینکه کلی خندید گفت: «اینا رو میزنن تا ما ترکش بخوریم.» گفتم: «یعنی چی ترکش بخوریم؟» گفت: «وقتی خمپاره بغلت منفجر میشه اگه بخوابی، ترکش نمیخوری. ترکشاش رد میشن. اما خمپاره زمانی ترکشش عمودی پایین میآد. راه مقابله با اینا اینه که سرپا بایستی.» گفتم: «اگه سر پا بایستم که بقیه ترکشا بهم بخورن.» گفت: «آره دیگه. این کار رو میکنن تا هر تحرکی رو ازت بگیرن.»
من در حین عملیات دفترچه کد رمزم را گم کردم و ناچار پشت بیسیم خیلی راحت صحبت میکردم و میگفتم: «تانکا دارن میآن. هلیکوپتر اومده. به توپخونه بگید آتش بریزه.» در همین حال مجید پشت خط بیسیم آمد و به گویش بهبهانی گفت: «امیر حواسِ خوتت بو» (امیر، حواست به خودت باشه) فکر کردم منظورش این است که حواسم به ترکشها باشد. گفتم: «مجید، جای من امنه. تو شیار نشستم.» گفت: «جات تَه سرت بِخو. میگم حواسِ حرف زدنت بو. میکُدِت نی؟» (جات توی سرت بخوره. میگم حواست به حرف زدنت باشه. مگه کد نداری؟) گفتم: «مجید لام که» (مجید گمش کردم) مجید جواب نداد. پرسیدم: «خب الان تانک داره میآد من بگم چی؟ آقا بگم چی داره میآد؟» مجید واقعا عصبانی شده بود. به جهت پیش آمدن همین مشکلات و آمدن عراقیها روی فرکانس ما، فرمانده به من گفت که سریع به عقب برگرد و از سنگر فرماندهی موضوعی را حضوری پیگیری کن و بیا.»
انتهای پیام/ ۱۴۱