به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، محمود رعیت نژاد رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس و یکی از ۲۳ نفر نوجوان اسیر در بند رژیم بعثی عراق بود که در عملیات بیت المقدس به اسارت درآمد. به تازگی خاطرات این آزاده در کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» به چاپ رسیده است.
وی در سخنانی با تعدادی از اعضای گروه فرهنگی دوستان شهدایی به نکاتی در خصوص روزهای اسارتش اشاره کرد و اظهار داشت: ۳۱ سال پیش از یک زندگی دیگر به نام اسارت متولد شدم و مانند نوزادی دوباره آغوش مادر یعنی وطن را احساس کردم. آخرین روزهای سال ۱۳۵۹ خانه مدرسه و شهرم را ترک کردم و خود را به تپههای الله اکبر رساندم و پس از ۱۳ ماه در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس به اسارت نیروهای دشمن درآمدم.
اولین شکنجه اسرا از دست دادن عزتشان بود
رعیت نژاد تصریح کرد: وقتی یک فرد اسیر میشود در ابتدا معنی و طعم اسارت را نمیچشد و یا متوجه نیست که اسیر شده تا وقتی که اولین سیلی یا ضربه را از دشمن به شدت و ناجوانمردانه دریافت میکند و هیچ کس در مقابل این ضربه از او حمایت نمیکند. آن لحظه است که میفهمد دیگر مجال آزاد زیستن از او سلب شده است. عزت اولین نیاز هر انسان برای زندگی است و اسیر وقتی که این عزت از او سلب میشود احساس فقدان عجیبی میکند، اینکه یک سربازی یا یک بچه و زنی حتی یک دختر بچهای میتواند به اسیر که شخصیت بالایی هم دارد توهین کند و دست دراز کند. یعنی بچه دو ساله هم میتواند محکم در گوش یک افسر عالیرتبه بزند و او دیگر هیچ نوع دفاعی حتی در قبال بچه دو ساله ندارد. این عزت وقتی از دست میرود بدترین فقدان و بدترین عارضه اسارت است که اسیر به آن مبتلا میشود، سختتر از اینکه در سلول باشد یا غذا نخورد یا جای خوابش مرتب نشود.
وی تصریح کرد: مردم همیشه از وضع غذا و آزادی و بهداشتی اسرا میپرسند. اینها مهم است، مخصوصا برای مردم آزاد، اما کسی که اسیر میشود فقدان عزت اولین شکنجه است که بیش از هرچیزی اسیر را آزار میدهد تا روزی که دوباره به کشور و آغوش وطن بازمیگردد.
این آزاده دوران دفاع مقدس گفت: مورد دیگر در اسارت که مهم است نداشتن اطلاعات و اخبار است. وقتی اسیری آزاد میشود نمیگوید آب و غذا بدهید، اولین چیزی که در لحظات اول آزادی به آن میاندیشد این است که بی خبریها را جبران کند. از مادرش میپرسد، از اینکه پدرش زنده است؟ برادرش داماد شد؟ امام چه میکند؟ وضع فامیل و شهر چطور است. بی خبری برای اسرا تلخ است و دشمن تلاش میکند اسیر خود را در بی خبری نگه دارد. برخی اوقات یک خبر برای اسیر بی خبر مثل ضربان مجدد یک قلب از تپش ایستاده است و ارزش دارد. تمام این حالات در روز ۲۶ مرداد برای ما با آزادی دوباره به وجود آمد، یعنی تولد مجدد عزت و آگاهی و سربلندی دوباره بود.
رعیت نژاد گفت: اگر اسیر بتواند با وجود این فقدانها یعنی فقدان عزت و خبر، آگاهی و اطلاعات فشارهای دشمن را تحمل کند و روحیه خود را در این شرایط حفظ کند، میتواند از ارزشهایی که داشته دفاع و آن را حظ کند و با همان ارزشها به آغوش وطنش بازگردد.
اسرای ما بعد بازگشت به کشور مورد احترام و اعتماد بودند
آزاده دفاع مقدس در ادامه به نکته مهمی در خصوص اسارت اشاره کرد و افزود: در تمام دنیا وقتی کسی اسیر میشود و دوباره بعد از چند سال اسارت به آغوش وطن بازمیگردد گرچه مورد احترام و محبت قرار میگیرد، ولی مورد اعتماد قرار نمیگیرد. یعنی تمام دنیا اینطور است به کسی که اسیر شده و دوباره به کشور بازگشته اعتماد نمیکنند اما اسرای ایران بعد از ۱۰ سال که به کشور بازگشتند نه تنها چیزی از دست نداده بلکه مورد توجه و اعتماد مجدد و بیشتر مردم قرار گرفتند.
وی بیان کرد: حضور مکرر و مجدد آقای حاج حسن نوروزی در مجلس یا افراد دیگری چون آقای ابوترابی حکایت از این دارد اسرای ما روزی که برگشتند چیزی از دست نداده بودند بلکه خیلی چیزها به دست آوردند و ارزشمندترین چیزی که اسرا از اسارات با خود آوردند روحیه مقاومت بود. اسرای ما خوب میدانستند فشارهای دشمن را چگونه باید تحمل کرد و این عیار بالا و تجربه فوق العاده اسرای ما در مقابل فشارهای دشمن ارزش بسیار بالایی داشت و دارد. اما متاسفانه آنطور که باید مورد توجه مسوولین و دستاندرکاران قرار گیرد، قرار نگرفت و آزادگان ما که ۳۱ سال از آزادی آنان میگذرد اکثرا نیروهای سالخورده و از دست رفته هستند که به رحمت خدا رفتهاند یا از نظر سنی کارایی ۳۱ سال پیش را ندارند و اگر داشته باشند توجهی به این امر نیست و من معتقدم این یکی از زیانهای بزرگی بود که انقلاب ما در این چند دهه به آن مبتلا شد.
رعیت نژاد تصریح کرد: ما قریب به چند صد حافظ قرآن در بین اسرا داشتیم که این افراد قرآن را در سختترین شرایط حفظ کرده بودند اما اینکه اسرایی در سختترین شرایط قرآن را حفظ کرده و با گوشت و پوست خود آمیخته کرده بودند اصلا مورد توجه قرار نگرفت. اسرا خیلی چیزها داشتند که میشد به آن توجه کرد، اما عواملی در ساختار قدرت و سیاست نگران بودند آزادگان را در بازی خودشان راه بدهند.
وی گفت: آزادگان توان داشتند، اما توقعی نداشتند. ذخیرهای بودند. رهبر معظم انقلاب در مراسم عمامه گذاری که سال ۱۳۶۹ که خدمت ایشان رسیدیم مطلبی فرمودند و جایی ندیدم منعکس شود. ایشان فرمودند هر وقت در ایام جنگ سختیها، مشکلات و مسائل به ما فشار میآورد و خسته و دلشکسته و دلگیر میشدیم برای کسب تکلیف به محضر امام میرفتیم و درددل میکردیم، امام میفرمود بروید دعا کنید اسرا برگردند حل مشکل ما در آزادی اسراست. رهبر معظم انقلاب فرمود این برای من سوال است که چه سری در بازگشت آزادگان است و تا امروز متوجه این فرمایش حضرت امام نشدم و فرمودند شما آزادهها متوجه شدید به من بگویید. از نظر من چیزی که امام میفرمود همان روحیه مقاومت است و اینکه در سختترین شرایط در دست دشمن و نه در مقابل دشمن، توانستند بیش از ۱۰ سال از ارزشهای معنوی خود دفاع کنند و در مقابل فشارهای اسارت و دشمن با روحیه بهتر برگردند.
انتهای پیام/ 141