عوامل موفقیت رزمندگان اسلام در دفاع مقدس از دیدگاه شهید «آیت‌الله مدنی»

شهید آیت‌الله مدنی از جمله شهدای شاخص انقلاب اسلامی است که سیره و سلوکش مورد توجه بسیاری از اهل معنا قرار گرفته است.
کد خبر: ۴۷۶۶۶۵
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۵ - 11September 2021

دفاع مقدس در اندیشه آیت‌الله مدنیبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید اسدالله مدنی در سال ۱۲۹۳ ه.ش در شهر دهخوارقان از توابع تبریز به دنیا آمد. آقا میرعلی، پدر اسدالله، از سادات محبوب آذرشهر، به خاطر ارادت خود به ساحت مقدس امیرالمومنان علی (ع)، نام فرزند خود را هم نام یکی از القاب حضرت قرار داد.

اسدالله در چهار سالگی مادر خود را از دست داد و وظیفه تربیت او بر عهده پدر و نامادری‌اش قرار گرفت. هرچه اسدالله بزرگ‌تر می‌شد، بیشتر موردتوجه قرار می‌گرفت.

پدر برای تربیت و تعلیم فرزند خود، او را به مدرسه طالبیه تبریز فرستاد تا خواندن و نوشتن را به‌خوبی یاد بگیرد. اسدالله روزبه‌روز پیشرفت می‌کرد و در کنار تحصیل علم و دانش، در امور کار و کسب نیز کمک یار پدر خود بود.

در سال‌های اول جوانی، پا به حوزه علمیه یزد نهاد و وقتی‌که به ۱۶ سالگی رسید، پدر مهربان خود را از دست داد.

تحصیلات حوزوی

هوش و ذکاوت و علاقه سید اسدالله به مطالعه، باعث شد تصمیم به ادامه تحصیل بگیرد. در آن روز‌ها مردم روزگار سختی داشتند. اسدالله درد مردم را فقر فرهنگی و اعتقادی می‌دانست و باوجود کینه‌توزی‌ها و دشمنی‌هایی که رضاخان با طلاب و روحانیت داشت، پا به عرصه پرفرازونشیب طلبگی گذاشت.

وی در اوایل طلبگی وارد حوزه علمیه قم شد و دروس مقدماتی و سطوح عالیه حوزه را در نزد استادانی، چون آیات عظام، مرعشی نجفی و سید محمدرضا گلپایگانی فراگرفت. وی همچنین چهارسالگی در محضر حضرت امام خمینی فلسفه، عرفان و اخلاق آموخت.

مبارزات سیاسی آیت‌الله مدنی

قبل از شکل‌گیری مبارزات انقلابی مردم ایران و قیام حضرت امام خمینی (ره) علیه حکومت محمدرضا شاه پهلوی در سال ۱۳۴۲، شهید مدنی در قالب روحانی خستگی‌ناپذیر، به مبارزه با بهائیت مشغول بود.

بذر فرقه گمراه بهائیت که به دلایل حمایت‌های بی‌دریغ رضاخان و سایر عوامل غربی و غرب‌زده در ایران پاشیده شده بود، در زادگاه وی، آذربایجان نیز در حال گسترش بود. به همین دلیل شهید مدنی از نجف به ایران بازگشت و همراه با شهید نواب صفوی به مبارزه با بهائیت پرداخت.

در سال‌های بعد فعالیت‌های متعدد شهید مدنی در تشویق مردم به انقلاب، ساواک را نسبت به ایشان حساس کرده و تصمیم به تبعید ایشان به مناطق مختلف گرفت که در این خصوص بین سال‌های ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ چهار بار وی را به مناطق مختلف کشور (نورآباد ممسنی، گنبدکاووس، بندر کنگان و مهاباد) تبعید کردند.

فعالیت‌های آیت‌الله مدنی پس از پیروزی انقلاب اسلام

پس از انقلاب، شهید مدنی با عزمی راسخ‌تر به خدمت و استوار سازی پایه‌های نظام جمهوری اسلامی پرداخت و با شرکت در اولین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، به‌عنوان نماینده مردم همدان در این مجلس انتخاب شد.

در پی اتفاقات و آشفتگی‌های همدان، امام راحل، وی را مأمور بررسی اوضاع همدان کرده و به‌عنوان امام‌جمعه و قاضی شرع در این شهر، از سوی ایشان فرمان خدمت گرفت.

پس از آغاز فتنه خلق مسلمان در تبریز، شهید مدنی به دستور امام خمینی (ره)، مأمور بررسی اوضاع در این شهر شد. حضور شهید مدنی در تبریز بسیاری از توطئه‌ها را خنثی کرد.

شهید مدنی با عزمی راسخ در برابر توطئه کسانی که قصد به چالش کشیدن اصل ولایت‌فقیه و تعطیلی نماز جمعه را داشتند ایستاد و شخصاً در روز جمعه کفن پوشیده و پیشاپیش جمعیت حرکت کرد و اعلام کرد: من تا زنده‌ام نماینده امام هستم و نماز جمعه را می‌خوانم.

شهادت

سرانجام این شخصیت بزرگ و فقیه عارف در روز جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۶۰، پس از ایراد خطبه‌های نماز جمعه و عصر، در محراب عبادت به دست منافقان کوردل به شهادت رسید.

شهید مدنی پس از شهادت به قم منتقل گردیده و در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.

دفاع مقدس در اندیشه آیت‌الله سید اسدالله مدنی

شهید مدنی به‌عنوان نمونه‌ای خاص از قشر مجاهد (روحانیت)، رابطه‌ای تنگاتنگ با دفاع مقدس برقرار کرد . ایشان در دوره یک‌ساله معاصرت با دفاع مقدس، برای پیشبرد مقاصد انقلاب اسلامی در جنگ از هیچ تلاشی دریغ نکرد و به صورت‌های مختلف قلبی، زبانی و عملی از دفاع مقدس حمایت کرده و بی‌شک نقشی مهم و تأثیرگذار را در این زمینه ایفا کرد.

در این بخش تلاش شده است اندیشه و تفکر شهید مدنی در مورد ماهیت جنگ و دفاع مقدس بر اساس خطبه‌ها و سخنانی که در مورد این امر ایراد کرده‌اند و همچنین خاطرات و اسنادی که در مورد ایشان وجود دارد، تبیین شود:

۱-جنگ، جنگ اسلام و کفر است

شهید مدنی بر این عقیده بود که نباید جنگ ایران و عراق را، جنگ دو ملت فرض کرد. بلکه جنگ، جنگ اسلام و کفر است. این مسئله از طرق مختلفی قابل‌اثبات است. یکی شخصیت ضد دینی صدام و دیگری حمایت‌های همه‌جانبه جبهه کفر از ارتش بعثی عراق

۲- پیروزی قطعی برای رزمندگان و اسلام

وی تأکید می‌ورزید که باوجود همه قوای ظاهری و جنگ نابرابر، پیروز نهائی جنگ، فرزندان اسلام و انقلاب‌اند. نابودی کفر و صدام یزید نزدیک شده است. صبر داشته باشید. پیروزی از آن مسلمین و ملتی است که در مکتب الله و قرآن خواهد بود؛ زیرا همیشه حق بر باطل غلبه کرده است.

۳- عوامل موفقیت در دفاع مقدس:

الف: ایمان به خدا

ایشان دراین‌باره فرموده‌اند «پیروزی نهائی از آن کسانی است که ایمان داشته و به خدا متکی هستند.»

ب: ایمان به قرآن و اسلام

وی معتقد بود: ملت قهرمان ایران، تنها به اتکا به نیروی ایمان و سلاح قرآن جلوی توپ و تانک تجاوزگران می‌روند و شهید می‌شوند. مسلمان‌ها! اگر شما دشمن را قوی‌تر از خود دیدید، باید بدانید که نقص از خود ماست.

ج: اصل جمهوری اسلامی

شهید مدنی دراین‌باره می‌فرمودند «گر حکومتی در کار نبود، با حمله صدام، مگر اثری از انقلاب و اسلام باقی‌مانده بود، اگر حکومت (اسلامی) تشکیل نشود، دشمن و طاغوت مسلط می‌شود. این مردم ما در مقابل طاغوت سینه‌هایشان ر ا سپر کردند، برای اینکه احکام طاغوت در مملکت حکم‌فرما نشود.»

د: روحیه شهادت‌طلبی

شهادت‌طلبی در نهاد یک انسان انقلابی او را از وابستگی به زندگی مادی بی‌نیاز کرده و هرلحظه آماده سفر می‌کند. شهید مدنی در توصیف چنین روحیه‌ای می‌فرماید «ملتی که شهادت را سعادت خود می‌داند، برای چنین ملتی وضعیت قرمز و سفید فرقی نمی‌کند.»

ر: صبر و بردباری

وی همواره رزمندگان را به صبر و استقامت در جبهه‌های نبرد تشویق کرده و معتقد بود؛ اگر ایستادگی و صبر با عنصر ایمان جمع گردد، هیچ قدرتی را یارای شکست پیروان خمینی نیست. وی همواره می‌فرمودند:‌ای فرزندان راستین اسلام، صبر کنید. وعده خدا به شما نصرت نهائی خواهد بود.

ز: پیروی از ولایت‌فقیه و ولایت مداری رزمندگان

دراین‌باره می‌فرمودند «فرمانده همیشگی و قلبی تمام رزمندگان (امام خمینی) است و هرکس که مخالفت با امام کند، باید رهسپار جهنم شود. شهدا حرفشان این بود که‌ای امام مرا ببخشید که یک جان بیشتر نداشتم که در راه شما نثار کنم.»

معتقد بود که ما به امام اعتقاد داریم، چون در خط و راه امامان و پیامبران است. آن مسئله که همه منافقان را به درد آورده است، ولایت‌فقیه است. می‌بینند که حکومت خودکامگی با ولایت‌فقیه از بین رفت.

۵- کسب رضایت خداوند و تحقق اهداف اسلام

می‌فرمودند «به تمام اقشار سفارش می‌کنم، ارتش، پاسداران، نهاد‌های انقلابی، سفارش می‌کنم، خدمتتان برای خدا و دین خدا باشد؛ حتی نه برای خمینی. پیروزی بر هر پیشرفتی بدون اسلام معنا ندارد.

۶- پیروزی در جهاد اکبر زمینه پیروزی در جهاد اصغر

ایشان خاطرنشان می‌فرمود «سرنگون کردن طاغوت زمانی مؤثر خواهد بود که ما طاغوت درون و نفس را از بین برده باشیم.»

۷- توصیه مردم پشت جبهه به صبر و مشارکت در دفاع مقدس

ایشان معتقد بود: الآن زمان صبر کردن است؛ چون جنگ است، در انقلاب پیشامد‌های ناگواری می‌افتد که باید صبر کرد.

رزمندگان اسلام از جانشان گذشتند و الآن جنگ می‌کنند، ولی شما‌ها که مانده‌اید، هنوز حساب کسب‌وکار می‌کنید. آن جوان رزمنده نماز شب را می‌خواند و صبح نشده به دشمن شبیخون می‌زند و به شهادت می‌رسد، اما ما‌ها چطور؟

ایشان همچنین با لحنی شدیدتر مردم را نسبت به عواقب کوتاهی در جنگ یعنی پشیمانی و حسرت، آگاهی می‌بخشید و می‌فرمود «اگر جوان‌ها به فکر شهادت هستند؛ اما ما به فکر نان، مواظب باشیم پشیمان نشویم.»

۸- فرهنگ ایثار و شهادت

ایشان در یکی از دروس اخلاق خود فرموده بودند «مسلمان‌هایی که در قصر شیرین هستند چه می‌گویند؟ مسلمان‌هایی که در خونین‌شهر هستند چه می‌گویند؟ آیا از مردن می‌ترسیم؟

آقا امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: مرگ نه از موقعش زودتر می‌رسد و نه لحظه‌ای به عقب می‌افتد. این عقیده مسلمانان را یکپارچه آتش می‌کند. یکپارچه شجاعت می‌کند. حالا که مرگ من در موقعش خواهد رسید، یک دقیقه مقدم نخواهد شد. یک دقیقه مؤخر نخواهد شد، چه مانع دارد که حمله کنم و کفار را به جهنم بفرستم.

منتها اگر اجلم رسیده باشد، بهترین موت نصیب من می‌شود که شهادت و قتل فی سبیل الله است.»

منبع

بهرامی مهدی، شهدای محراب و دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۷، صفحات ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۵۰، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵، ۵۸، ۶۸، ۷۰.

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها