پشت پرده اختلاف ریاض با واشنگتن و نزدیکی به مسکو چیست؟

بررسی روابط کنونی میان عربستان سعودی و آمریکا، بیانگر بروز یک تنش جدی است. اما دلایل اصلی این سردی روابط چیست و در صورت اقدام ریاض در خرید سامانه S-۴۰۰ از روسیه، پاسخ مورد انتظار واشنگتن چه خواهد بود؟
کد خبر: ۴۷۷۴۰۴
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۳ - 14September 2021

پشت پرده اختلاف ریاض با واشنگتن و نزدیکی به مسکو چیست؟به گزارش گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، بررسی تحولات مرتبط با روابط واشنگتن و ریاض، بیانگر بروز تنش‌های جدی میان دو طرف است. مقامات سعودی که پیشتر به صورت غیر رسمی از مواضع دولت جو بایدن در قبال ریاض انتقاد می‌کردند، اکنون به صورت رسمی و مستقیم از آن انتقاد می‌کنند و به صورت تلویحی از احتمال جایگزین کردن مسکو در روابط بین‌المللی سخن به میان می‌آورند. امری که به اعتقاد تحلیلگران و ناظران سیاسی بیشتر یک برگ فشار است و در نهایت دو طرف به دلیل منافع متقابل و نیاز مشترک برای همکاری، بار دیگر به یکدیگر نزدیک خواهند شد.

«عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه «رأی الیوم» با انتشار یادداشتی در این خصوص نوشت:

«مسلم است که روابط بین پادشاهی عربستان سعودی و متحد تاریخی آن، یعنی ایالات متحده آمریکا از بد به بدتر رسیده و طی دو هفته اخیر، حتی وارد مرحله تنش بی‌سابقه‌ای شده است که ممکن است طی روز‌ها و ماه‌های آینده تا سطح اقدامات تلافی جویانه سیاسی و اقتصادی پیش برود.

چندین تحول میدانی مستند وجود دارد که موید این تنش و وخامت روابط دو طرف است، که می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

اول: خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس که یک نهاد خبری بسیار معتبر و نزدیک به حلقه تصمیم‌گیری در کاخ سفید است، اعلام کرد که دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا، تمام سامانه‌های دفاع موشکی خود را از پاتریوت تا سامانه موشکی ضد بالستیک تاد (THAAD)، از عربستان خارج کرده است. سامانه‌هایی که برای حمایت از اهداف استراتژیک سعودی در سال ۲۰۱۹ و پس از حمله بزرگ و دردناک جنبش حوثی انصارالله، با موشک و پهپاد به تاسیسات آرامکو _ستون فقرات صنعت نفت_ در منطقه بقیق نصب شده بود. اسوشیتد پرس با استفاده از تصاویری ماهواره‌ای از مقر‌های نصب این سامانه‌ها در پایگاه هوایی شاهزاده سلطان واقع در جنوب شرق ریاض، ثابت کرد که این سامانه‌ها از این منطقه خارج شده‌اند و دیگر این پایگاه خالی از سامانه‌های پدافندی مذکور است. امری که به معنای آن بود که پنتاگون خود این تصاویر را فاش کرده است.

دوم: سفر لوید آستین وزیر دفاع آمریکا به ریاض که قرار بود آخر هفته گذشته در چارچوب سفر دوره‌ای به کشور‌های حاشیه خلیج فارس، صورت گیرد و از قطر، کویت و بحرین آغاز شده بود، به دلایل پروتکلی لغو شد و این یک تعویق و لغو بی سابقه در روابط دو کشور است که رسما خشم سعودی‌ها را برانگیخت.

سوم: اصرار رهبری سعودی بر تاکید بر دروغین بودن توجیهات آمریکا برای لغو این سفر که در توئیت شاهزاده جوان سطام بن خالد آل سعود می‌آید و وی می‌نویسد: این تعویق یک تصمیم از سوی عربستان بود و عربستان عظمی دیکته‌های هیچ طرفی را نمی‌پذیرد و بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل رفتار می‌کند. شاید این نخستین بار است که از چنین توصیفی از سوی یکی از اعضای خاندان سعودی حاکم بر عربستان، استفاده می‌شود.

چهارم: شاهزاده سطام، نزدیک به شاهزاده محمد بن سلمان، ولی عهد و حاکم عملی، در همان توییت اصرار داشت که بگوید: زمانی که کشور پادشاهی بزرگ، سفر وزیر آستین را لغو کرد، از لئونید اسلوتسکی، رئیس کمیته امور بین الملل دوما روسیه استقبال کرد. این امر، تهدیدی آشکار برای واشنگتن بود و این پیام را داشت که جایگزین روسی آماده است و این یک چالش شجاعانه هرچند خطرناک که می‌تواند هزینه بالایی داشته باشد، است.

پنجم: حضور شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس اسبق سرویس اطلاعاتی سعودی در شبکه CNBC آمریکا که آرزو می‌کند "ایالات متحده با حفظ سامانه‌های موشکی خود به تعهدات خود در قبال پادشاهی عربستان عمل کند، زیرا خروج این سامانه‌ها نشان دهنده نیت بد است.

تحلیلگران آمریکایی از جمله «کریستین اولریش» تاکید دارند که ایالات متحده شروع به اعمال نظریه "اول آمریکا" کرده و متحدان خود را در منطقه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی، رها کرده تا بر روی ائتلاف جدید چینی و روسی که اکنون دارای اولویت مطلق و تهدیدی مستقیم و جدی برای ایالات متحده است، متمرکز شود.

اما بیرون کشیدن سامانه‌های موشکی آمریکا از عربستان سعودی، در زمان بدی برای سعودی‌ها صورت گرفت. درست در زمانی که جنبش حوثی انصارالله و متحدانش، بر حملات موشکی و پهپادی خود علیه اهداف نفتی (تأسیسات آرامکو)، زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی در عمق عربستان سعودی افزوده‌اند که آخرین آن، هدف قرار دادن فرودگاه بین المللی أب‌ها است که موجب زخمی شدن هشت نفر و وارد آوردن خسارت به تعدادی از هواپیما‌ها در پاسخ مستقیم به حملات جنگنده‌های سعودی به نیرو‌های این جنبش به نیرو‌های وابسته به این جنبش برای جلوگیری از پیشروی آن‌ها در شهر استراتژیک مأرب بود.

سامانه موشکی پاتریوت آمریکا، شکست خود را در رهگیری موشک‌های بالستیک حوثی که اکثر تأسیسات آرامکو را هدف قرار داده، ثبت کرد. سامانه‌ای که به منزله مرغ تخم طلای خزانه عربستان سعودی بود. علاوه بر این، هر موشکی که از این سامانه شلیک می‌شد، هزینه مادی بالایی بالغ بر سه میلیون دلار داشت و نیرو‌های سعودی، به سوی هر موشک بالستیک حوثی که هزینه آن نهایتا سه هزار دلار است - بنا بر گزارش‌های غربی‌ها_ بین دو تا سه موشک شلیک می‌کردند.

در چنین شرایطی، تلاش رهبری سعودی برای یافتن جایگزین‌ها و استفاده از موشک S-۴۰۰ روسیه که کارآیی بسیار بالایی دارد، گزینه‌ای مجاز است، اما با خطرات زیادی همراه است، زیرا ایالات متحده خرید این موشک‌های روسی را خط قرمز می‌داند که ممکن است موجب اتخاذ اقدامات و تدابیر تلافی‌جویانه‌ای از سوی واشنگتن شود؛ اقداماتی که شاید عربستان سعودی نتواند تبعات آن را تحمل کند.

تصمیم چند روز پیش دولت جو بایدن مبنی بر انتشار برخی از اسناد طبقه‌بندی شده حملات ۱۱ سپتامبر و کسانی که در آن دست داشته‌اند همزمان با اعلام لغو سفر وزیر دفاع آمریکا از سوی عربستان سعودی و در مقابل استقبال پرشور ریاض از یک مقام ارشد روسی احتمالا نخستین تهدید مستقیم علیه عربستان به شمار می‌رود. را افشای این اسناد، به ویژه اگر بیانگر حمایت مالی یا لجستیکی مقامات سعودی از عاملان این حملات باشد، به معنای نشان دادن چراغ سبز به دادگاه‌های ایالات متحده برای بررسی پرونده‌هایی ارائه شده از سوی خانواده‌های قربانیان این حملات و درخواست غرامت چندین تریلیون دلاری طبق قانون جاستا (عدالت علیه حامیان تروریسم) خواهد بود.

باید به خاطر داشته باشیم که ایالات متحده که دروغ سلاح‌های کشتار جمعی عراق را جعل کرده است، از جعل اسنادی که دخالت خاندان حاکم سعودی در این حملات را تأیید می‌کند، ابایی نخواهد داشت و شاهدان دروغین سعودی زیادی دارد که آماده شهادت هستند.

دولت بایدن نقش عربستان سعودی در افغانستان را به حاشیه رانده و قطر را کلید سیاسی، نظامی و دیپلماتیک در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه کرده است، و این خود به منزله فرو کردن چاقوی مسموم آمریکا در پشت سعودی‌ها و پایان یک رابطه ائتلافی و استراتژیک است که ریشه‌های آن، تقریباً به هشتاد و هشت ساله پیش باز می‌گردد. رابطه‌ای که مهمترین ایستگاه آن، پمپاژ میلیارد‌ها دلار از سوی عربستان سعودی و اعزام هزاران مجاهد به افغانستان برای شکست اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه هشتاد و گرفتن انتقام شکست ویتنام بود.

آمریکا هیچ امنیتی ندارد و با خیال راحت متحدان خود را رها می‌کند و از آخرین آن‌ها یعنی، اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان که به امارات گریخت و به هر حال به زبان عربی مسلط است، این موضوع را بپرسید که می‌تواند به خیال راحت به سوالات شما پاسخ دهد».

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها