وصیت‌نامه شهید «سعید افغانی»؛

اسلامی که در راهش جان دادیم بسیار عزیزتر از جان ما است

شهید سعید افغانی در وصیت‌نامه خود آورده است: «به پدر و مادرم سلام می‌رسانم، از اینکه نتوانستم زحماتشان را جواب دهم معذرت می‌خواهم؛ از آن‌ها می‌خواهم که در سوگ من ماتم نگیرند و گریه نکنند، اسلامی که ما در راه آن جان دادیم بسیار عزیزتر از جان ماست.»
کد خبر: ۴۷۸۰۱۱
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۸ - 17September 2021

اسلامی که در راهش جان دادیم بسیار عزیزتر از جان ما است

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «سعید افغانی» یکم آبان ۱۳۴۱ دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ هشتم شهریور ۱۳۶۰ به فیض شهادت نائل آمد.

وصیت‌نامه شهید سعید افغانی

«بسم الله الرحمن الرحیم‌ای انسان! به درستی که تو در کوششی بسیار زیاد به سوی پروردگارت هستی تا او را ملاقات کنی. (قرآن کریم)

آغاز می‌کنم وصیت‌نامه‌ام را با نام خدا، کمال مطلق و مالک هستی که جانم به دست اوست و اوست که آینده مرا می‌داند و بازگشتم نیز به سوی اوست. به نام آن پروردگار پر عظمتی که ما را آفرید و قرآن کریم را برای راهنمایی ما فرستاد، اسلام عزیز را مکتب پسندیده خود خواند و ما را به آن دعوت کرد. پروردگاری که پیامبران را برای هدایت انسان فرستاد و خاتم الانبیاء را آخرین آن‌ها قرار داد. پروردگار ما آن کسی است که بر ما منت نهاد و زمانی که غبار فراموشی اسلام عزیز را در گرفته بود و از این هسته خروشان حیات جز نامی نمانده بود، مردی بزرگ و امامی بت‌شکن از تبار ابراهیم را روانه کاخ زورمندان و شاهنشاهان کرد تا آن‌ها را ریشه‌کن کند و اسلام عزیز را حیات مجدد بخشد.

آری! امام خمینی که قلبم به یاد او باصفا، چشم به دیدن او روشن، زبانم به نام او تازه، گوشم به شنیدن سخنش شنوا و مغزم از درک او حیران است، مرد بزرگی که ناشناخته قیام کرد و هنوز ناشناخته مانده است.

امت اسلام هنوز نمی‌داند که آن ستاره نورانی که از جماران نور افشانی می‌کند چگونه ستاره‌ای است که چنین منبعی از نور در وجود اوست. او در نور افشانی مانند اجدادش، ستاره‌ای است که همانند خورشیدی فروزان جهان ظلمت را روشن می‌کنند.

من در این وصیت‌نامه که آخرین سخنانم هست اقرار می‌کنم که هرگز نتوانستم اسلام، قرآن و امام را آنطور که هستند بشناسم و از این قصوری که در شناخت مکتبم متوجه من است خجل و شرمنده به پیشگاه حضرت احدیت می‌روم و در این دنیا از او طلب عفو و بخشش می‌کنم.

بار دیگر به پدر و مادرم سلام می‌رسانم، از اینکه نتوانستم زحماتشان را جواب دهم معذرت می‌خواهم. از آن‌ها می‌خواهم که در سوگ من ماتم نگیرند و گریه نکنند، اسلامی که ما در راه آن جان دادیم بسیار عزیزتر از جان ماست. شما باید از اسلام دفاع کنید و نگران او باشید و بچه‌هایی تربیت کنید که امام‌شان را تنها نگذارند و او را یاری کنند.

ملتمسانه از تمام خواهران و برادرانم و امت قهرمان و شهید پرورمان می‌خواهم که هیچ‌گاه روح خدا را تنها نگذارند و با او و در خط او که اسلام عزیز در آن تعیین یافته است باشند.

همگی وحدت خود را حفظ کنند و از رؤسای مکتبی کشورشان حمایت کنند و بدانند که دشمنان این انقلاب به زمین خواهند خورد. آن‌ها هرگز تابِ نبرد با این امت، امام و اسلام را ندارند و شکست‌شان در این جنگ قطعی است. امریکای جهانخوار و ابرقدرت‌هایی دیگر سرانجام در مقابل اراده این ملت زانو خواهند زد و ملت اسلام دروازه‌های طلایی فتح و ظفر را خواهد گشود و انقلاش را به دنیا صادر خواهد کرد و سرانجام دنیای خاکی تحت لوای اسلام و فرماندهی حجت‌الله اعظم در خواهد آمد.

ما هم اکنون سلام گرم خود را به پیشگاه آن بزرگوار می‌فرستیم و از هم اکنون با حکومت برحقش و با او بیعت می‌کنیم.

«والسلام علیکم و رحمت اله و برکاته»

تابستان ۱۳۶۰ دارخوین - سعید افغانی»

منبع: نوید شاهد

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها