گروه دفاعی امنیتی دفاعپرسـ رحیم محمدی؛ سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ مصادف با روزی است که ارتش صدام به قصد فتح تهران حمله سراسری خود را به سمت شهرهای غربی کشورمان آغاز کرد و این حمله، با حضور اقشار مختلف مردم برای دفاع از کشور، به حماسهای با عنوان «دفاع مقدس» تبدیل شد؛ دفاعی که هشت سال به طول انجامید و طی آن بیش از ۵۰۰ هزار نفر از رزمندگان کشورمان شهید، آزاده یا جانباز شدند.
هرچند جنگ تحمیلی پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام خمینی (ره) در تابستان ۱۳۶۷ با پیروزی ایران پایان یافت، اما طی سالهای بعد از جنگ، همواره برخی سوالها مبنی بر چرایی شروع جنگ و علت ادامه یافتن آن طی هشت سال و سوالاتی از این قبیل، مطرح شده است؛ لذا به مناسبت فرارسیدن چهل و یکمین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، گفتوگویی با یکی از رزمندگان دفاع مقدس که سابقه حضور در کسوت فرماندهی بسیج آن هم در سال ۱۳۵۹ در کردستان را دارد، انجام دادیم. بر این اساس، آنچه در ادامه آمده ماحصل گفتوگوی ما با سردار «یدالله جوانی» معاون سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه است که بخش اول و بخش دوم پیشتر منتشر شد.
دفاعپرس: بعد از عملیات بیتالمقدس، دو اتفاق روی میدهد؛ اول اینکه جمعی از نیروهای لشکر محمد رسولالله (ص) برای جنگ با اسرائیل به سوریه میروند، اما وقتی امام خمینی (ره) مطلع میشوند در دستور خود برای بازگشت آنها، عنوان کردند «راه قدس از کربلا میگذرد»؛ اتفاق دوم زمانی است که رزمندگان برای تنبیه و تعقیب متجاوز و عبور از مرز از امام خمینی (ره) اجازه میگیرند؛ این دو رویداد را چگونه تفسیر میکنید؟
ملت ایران دوره مشعشع و پرافتخاری به نام دفاع مقدس را دارد و به آن میبالد؛ حال در پاسخ به اینکه چرا دوران دفاع مقدس پر افتخار است، باید گفت که قدرتهای جهانی پشت سر صدام به ملت ما حمله کردند و میخواهند ایران را چندپارچه کنند و استقلال مردم را از بین ببرند و انقلاب اسلامی را نابود کنند؛ لذا در چنین شرایطی ملت دست به دفاع میزند و به واسطه فرهنگ ایثار و شهادتی که در کشورمان بهوجود آمد، موفق میشود. مقام معظم رهبری فرمودند از این دوران باید بهعنوان یک گنج یاد کرد.
منشأ و منبع خیلی از پیشرفتها و دستاوردهای ما دفاع مقدس است و در این رابطه، افتخاری که هست، بهواسطه فرماندهی امام (ره) است؛ زیرا از همان ابتدای وقوع جنگ، آن را مدیریت کردند و حتی قطعنامه ۵۹۸ را نیز بههنگام و حکیمانه پذیرفتند.
حال اتفاقاتی که در این مسیر روی میدهد را ایشان رصد و برای آن تدبیر میکنند؛ از این طرف هم رزمندگان ما متشرع هستند که اگر بخواهند استراتژی جدیدی داشته باشند، نظر حضرت امام (ره) را کسب کنند؛ بنابراین وقتی رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۲ به لبنان حمله کرد و تا بیروت پیش رفت، فرصتی بود که به مردم لبنان کمک شود؛ لذا رزمندگان ما عازم لبنان شدند که این میتوانست وضعیت جدیدی را رقم بزند.
در اینجا امام (ره) خیلی هوشمندانه و حکیمانه، اولویتها را با بیان جمله «راه قدس از کربلا میگذرد» مشخص کردند؛ یعنی الان اولویت اول ما دفع شر صدام است؛ به عبارت دیگر، چنانچه روزی بخواهیم به قدس برسیم، نیازمند مقدماتی هستیم که آن، همافزا شدن ملتها در منطقه است.
اگر امروز دشمنان به ما فشار میآورند و تحریم میکنند و سیاستهای منطقهای ایران را با چالش مواجه میسازند به دلیل نگرانی آنها از افزایش عمق راهبردی کشورمان است؛ امروز بیش از هر زمان دیگری، رژیم صهیونیستی نگران آینده خود است؛ چون این همافزایی بین ملتهای ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن در منطقه اتفاق افتاده است.
اما در خصوص اجازه از امام (ره) برای تعقیب متجاوز و عبور از مرز در عملیات رمضان نیز باید گفت که انجام این عملیات اتفاق جدیدی بود که در دفاع مقدس رخ میداد؛ زیرا اگر تا آن زمان عملیاتی صورت میگرفت، این عملیاتها در داخل کشورمان بود، ولی بعد از عملیات بیتالمقدس که قرار بود برای تنبیه متجاوز وارد خاک عراق شویم، این ورود باید با کسب تکلیف از امام (ره) صورت میگرفت.
دفاعپرس: زمانی که امام خمینی (ره) قطعنامه ۵۹۸ را قول میکنند، آن را به «نوشیدن جام زهر» تشبیه کرده و عنوان میکنند «به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد... با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم»؛ حال سوال این است که چرا امام پذیرش قطعنامه را به نوشیدن جام زهر تشبیه میکنند و چه زمانی حوادث و عوامل مؤثر در قبول قطعنامه بیان میشود؟
نکتهای اینجا وجود دارد و آن اینکه از جمله نوشیدن جام زهر نباید این مفهوم برداشت شود که ما در جنگ شکست خوردیم؛ جنگی که صدام به راه انداخت و قدرتهای جهانی هم از آن حمایت کردند به پیروزی ملت ایران ختم شد؛ حالا چرا محکم میگوییم که پیروز شدیم، چون مردم کشومان با دفاعی که انجام دادند، نگذاشتند دشمن به اهداف خود دست یابد و به همین دلیل مردم کشورمان پیروز این میدان بودند.
به عبارت دیگر، ما در جنگ مهاجم نبودیم که به اهداف خود نرسیم، بلکه ما مدافع بودیم و توانستیم جانانه دفاع کنیم و نگذاشتیم یک وجب از خاک کشورمان هم در اشغال باقی بماند؛ اما اینکه چرا امام (ره) قبول قطعنامه را تعبیر به نوشیدن جام زهر کردند، این برمیگردد به این موضوع که وقتی جنگ شروع شد و به درازا کشید، مطلوبهایی تعریف شد.
وقتی مجامع جهانی حاضر به تنبیه متجاوز نیستند و از طرفی هم ملت عراق در بند قرار دارد، باید شرّ صدام را هم از سر ملت عراق کوتاه و متجاوز را تنبیه کنیم؛ یعنی هدف بالاتری تعریف میشود؛ موضوعی که عنوان میشود «جنگ جنگ تا پیروزی»، این پیروزی یک معنای آن این است که دشمن را از خاک کشورمان بیرون کنیم که این حاصل شده است.
امام (ره) فرمودند که قرآن بالاتر از این را میفرماید و آن «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» است؛ صدام فتنه است؛ چون ملتهای ایران، عراق و کویت را دچار مشکل کرد؛ لذا باید در موقعیتی که قرار میگیریم، بتوانیم صدام و متجاوز را تنبیه کنیم.
در ادامه رسیدیم به مقطعی که نظام سلطه نسبت به موفقیتهایی که ایران در جنگ به دست میآورد، وحشت کرد؛ زیرا بیم آن را داشت که با سقوط صدام بسیاری از ملتهای منطقه نیز علیه دولتهای خود قیام کرده و بدین ترتیب بسیاری از متحدان آمریکا سقوط کنند.
اگر در سالهایی صدام حمایتهای بیگانگان را با قالبهایی دارد، اکنون دیگر این حامیان صدام بهصورت مستقیم مانند زدن کشتیها، سکوهای نفتی و هواپیمای مسافری توسط آمریکا، وارد جنگ با ایران شدند؛ این یعنی آنها حاضر نیستند که صدام سقوط کند.
نکتهای هم که امام (ره) فرمودند ابعاد چرایی قبول قطعنامه در آینده مشخص میشود، موضوعی است که برداشتهای مختلفی از آن صورت میگیرد؛ حال بعضیها ممکن است این را به جریانات سیاسی داخلی ربط دهند، اما واقعیت این است که امام هوشمندانه، حکیمانه و بههنگام در خصوص پذیرش قطعنامه تصمیم گرفتند؛ بنابراین اگر به نوشیدن جام زهر اشاره میکنند، برای این است که مطلوب، تنبیه صدام توسط رزمندگان ما بود و اینکه ملت عراق را آزاد کنیم؛ لذا چون شرایط تحقق این مطلوب فراهم نبود، ایشان از تعبیر جام زهر استفاده کردند، ولی معتقدم که چون امام در اینجا خالصانه و صادقانه این تصمیم را گرفتند، دیری نگذشت که تمام آن اهداف تحقق یافت؛ زیرا صدام به آن شکل ساقط و عراق آزاد شد.
جمهوری اسلامی ایران امروز مهمترین کشوری است که در عراق نفوذ راهبردی و معنوی دارد و این پیوندهایی که میان دو ملت عراق و ایران برقرار شده، برای نظام سلطه به شدت نگرانکننده است.
دفاعپرس: رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند که این «جنگ یک گنج است»؛ به نظر شما تاکنون چقدر از این گنج برداشت شده است؟
با گذشت ۳۲ از سال از خاتمه جنگ تاکنون بهرهبرداریهایی از این گنج شده، اما با این حال هنوز حق مطلب ادا نشده است؛ اگر همه مسئولان، دستگاهها و نهادها جنگ را به مانند همان گنج مد نظر قرار میدادند، امروز مشکلی نداشتیم؛ به عبارت دیگر، اگر در حوزه دفاعی مشکلی نداریم به دلیل آن است که در این حوزه، از جنگ بهعنوان گنج استفاده کردیم و حتی حزبالله لبنان در جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل، نبرد با تروریسم و داعش در عراق و سوریه و ایستادگی انصارالله یمن در برابر متجاوزین، از دفاع مقدس الهام گرفتند؛ در واقع اگر جنگ را بررسی کنیم، متوجه میشویم که عوامل اصلی پیروزی ما در کنار برنامه، تجهیزات، امکانات، سازماندهی و آموزشها، اخلاصی بود که رزمندگان در راه خدا داشتند.
چرا در حالی که رهبر معظم انقلاب اسلامی بر جهاد اقتصادی تأکید دارند، امروز در اقتصاد مشکل داریم؟ چون از نگاه در جنگ در اینجا استفاده نشده است؛ در اینجا نگاه به کدخدا و آمریکا شد و اینکه برویم سراغ کدخدا و از طریق مذاکره با آمریکا، مشکلات اقتصادی جامعه را حل میکنیم.
این در شرایطی است که حسن روحانی در دو سال آخر ریاست جمهوری خود مرتباً به جنگ اقتصادی اشاره میکرد و این هم به نوعی محصول مذاکره در برجام و نگاه مثبت به دشمن است؛ بنابراین باید بدانیم دشمن، دشمنی میکند و ما باید علاوه بر اتکاء به منابع و ظرفیتهای خودمان، به نصرت خداوند هم باور داشته باشیم.
آیات قرآنی زیادی داریم مانند «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم» اگر شما خدا را یاری کنید، خداوند هم شما را یاری میکند؛ خداوند در اینجا نگفته که یاری من در میدان جنگ است، بلکه بهصورت کلی این مطلب را عنوان کرده است؛ به عبارت دیگر، اگر یاریکننده خدا باشید یا فرمانبرداری از خدا داشته باشید، خدا هم شما را یاری میکند. حال چه کسی خدا را یاری میکند؟ کسی که به دنبال پیادهسازی امر خداست و حد و اندازه این کمک هم خیلی بالاست.
زمانی که خرمشهر آزاد شد، جملهای از امام (ره) در همین رابطه وجود دارد که عنوان کردند «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ البته این جمله برای اولین بار از زبان احمد کاظمی فرمانده لشکر هشت نجف که از فاتحین خرمشهر است، بیان شده و این هم زمانی است که سوم خرداد ۱۳۶۱ وقتی ارتش عراق از خرمشهر فرار کرد و احمد کاظمی و سایر نیروها در حال ورود به خرمشهر هستند، پشت بیسیم اعلام میکند که «خدا خرمشهر را آزاد کرد»؛ یعنی کسی که برای خدا کار کند، پیروزیها را هم به اسم او میداند.
اما رهبر معظم انقلاب اسلامی جملهای دارند که باید تبیین شود؛ ایشان میفرمایند «عامل اصلی آزادسازی خرمشهر، باور و اعتماد رزمندگان به نصرت الهی بود»؛ چون اگر این باور و اعتقاد نبود، فرماندهان ما به سمت طرحریزی عملیات الی بیتالمقدس نمیرفتند، چون صدام خرمشهر را به دژ تسخیرناپذیری تبدیل کرده بود که همه استراتژیستها و کارشناسان نظامی دنیا اعتقاد داشتند که محال است ایران بتواند با عملیات نظامی این شهر را بازپس بگیرد؛ بر همین مبنا بود که صدام مغرورانه گفت که اگر ایرانیها بتوانند این شهر را آزاد کنند، کلید بصره را به آنها میدهم.
اما این دانش او بر پایه محاسبات مادی بود و اصلاً قدرت خداوند را نمیبیند؛ پس اگر در اندیشه رزمندگان و فرماندهان ما هم همان نگاه استراتژیستهای خارجی، حاکم بود، طرحریزی برای آزادسازی خرمشهر دیوانگی محسوب میشد.
بعد از جنگ متأسفانه در خیلی از حوزهها مسئولان ما از این نگاهی که در دفاع مقدس بود، فاصله گرفتند؛ ولی در جاهایی هم به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص استفاده از گنج دفاع مقدس اعتنا شد؛ بهعنوان مثال امروز در حوزه نظامی از قدرت بازدارندگی و ضربت متقابل برخورداریم که نمونه آن را در زدن پایگاه «عینالاسد» آمریکا مشاهده کردیم؛ به نحوی که پس از موشکباران این پایگاه، آنها جرأت پاسخگویی را پیدا نکردند؛ چون نیروهای مسلح ما به گنج دفاع مقدس توجه کردند.
سردار سلیمانی پرورشیافته مکتب امام (ره) و اسلام و بزرگ شده دوران دفاع مقدس با آنچه از آن دوران دارد در سوریه و عراق به دل خطر مبارزه با داعش میرود و آن افتخارات را میآفریند؛ لذا فکر میکنم در هفته دفاع مقدس باید از این منظر دفاع مقدس را بازخوانی کنیم؛ زیرا این گنج در همه حوزهها میتواند برای ما کمککننده باشد.
بر این اساس چنانچه سه عامل اخلاص، توکل و مجاهدت با کار و تلاش توأم شود پیروزی قطعی است؛ پس چنانچه به همین موضوع درحوزه اقتصاد توجه و عمل شود، بزودی شاهد شکوفاییهای اقتصادی خواهیم بود.
دفاعپرس: در هفته دفاع مقدس جای چه برنامههایی خالی است؟
کارهایی که تاکنون در هفته دفاع مقدس انجام شده، کارهای ارزشمندی بوده که باید استمرار داشته باشد؛ اما رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها به دستاندارکاران و متولیان مربوطه گفتند که آنچه تاکنون در رابطه با دفاع مقدس صورت گرفته، کفایت نمیکند؛ البته این به معنی بی ارزش بودن کارهایی که صورت گرفته نیست.
وقتی از جنگ فاصله زمانی بیشتری پیدا میکنیم و از طرفی هم در شرایط جنگ تبلیغاتی، نرم، شناختی و روایتها قرار داریم و دشمن به دنبال این است که جامعه بهویژه جوانان را نسبت به انقلاب و راه طی شده بدبین کند. هفته دفاع مقدس باید هفتهای برای تبیین گسترده و عمیق معارف دفاع مقدس در همه حوزهها باشد؛ خصوصاً در حوزههایی که دشمن در آنجا کار ویژهای را انجام میدهد.
فرمانده معظم کل قوا در بیانات ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ اشاره کردند که باید معارف دفاع مقدس را به درستی تبیین کرد و هشداری دادند مبنی بر اینکه این معارف در خطر انحراف قرار گرفته و دشمن درکمین نشسته و به دنبال تحریف و ارائه قراتهای ناصحیح از دفاع مقدس است؛ بهعنوان مثال، خاطرات رزمندگان را میگوییم، ولی از آن طرف هم دشمن شبهه ایجاد میکند که «فرماندهی امام در جنگ، فرماندهی ضعیفی بود؛ چون خسارتهای زیادی به کشور وارد شد»، یعنی نسبت به امام در ذهن جوانان ما سوال ایجاد میشود.
در حالی که اگر به درستی نگاه کنیم، متوجه میشویم که چون امام (ره) بهترین فرماندهی و تدابیر عقلانی را اتخاذ کردند، جنگ، «دفاع مقدس» شد؛ اما با وجود این، طی سالهای گذشته مدیریت امام در جنگ و یا چگونگی مدیریت امام در جنگ تبیین نشده است.
اینها مواردی است که باید به آنها پرداخت؛ البته پاسخ به شبهات، لازم است؛ شبهاتی مانند اینکه آیا نمیشد جلوی وقوع جنگ را گرفت؟ چرا جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر ادامه یافت؟ آیا نمیشد جنگ را بهتر اداره کرد؟ آیا نمیشد این تعداد شهید و جانباز در جنگ ندهیم؟ چون الان این شبهه را ایجاد میکنند که فرماندهان بدون آموزش جوانان را به جبهه بردند و ما این همه تلفات انسانی دادیم.
پس باید در هفته دفاع مقدس در عین حالی که خاطرات و بازسازی صحنههای عملیات و ادوات نظامی را نمایش میدهیم به این مطلب که امروزه چه سوالات، ابهامات و شبهاتی در جامعه نسبت به دفاع مقدس مطرح است تا آنها را به شکل منطقی و درست پاسخ دهیم نیز توجه کنیم؛ چون دشمن سرمایهگذاری کرده تا ذهن جوانان را نسبت به اصل انقلاب و این هشت سال دفاع مقدس منفی کند.
دشمن میخواهد امام (ره) را در ذهن جوانان ما شخصیتی معرفی کند که کشور را با مشکل مواجه کرد؛ پس باید در برابر آنها امام واقعی را به جوانان معرفی کنیم؛ زیرا وقتی صحبت از معارف دفاع مقدس میشود در این معارف، مردم، نظام، نیروهای مسلح، امام، فرماندهی امام و دشمن جای خود را دارند.
بنابر این وقتی بتوانیم به خوبی ابعاد مختلف دفاع مقدس را تبیین کنیم، جوان امروزی ما هم قهرمانان سرزمین خود را تحسین میکند؛ چون این دوره هشت ساله دفاع مقدس واقعاً دوره پرافتخاری است و باید با رویکرد تبیینی و تحلیلی در ایام و هفته دفاع مقدس با شبهات و ابهاماتی که هدفمند مطرح میشود، مقابله کرد.
پس باید به شکل گسترده و فراگیر با استفاده از همه وسایل، معارف دفاع مقدس را به درستی تبیین کنیم و به سوالات، شبهات و ابهامات نیز منطقی و معقول پاسخ دهیم؛ البته نباید فقط به هفته دفاع مقدس اکتفا کنیم، بلکه در طول سال میبایست دائم این مسایل را دنبال کنیم.
انتهای پیام/ 231