به گزارش خبرنگار دفاعپرس از کرج، امروز روز عجیبی است و حال و هوای عجیبی نیز حکمفرماست؛ مادران شهدا با ویلچر، واکر و عصا، ماسک بر صورت و دستکش بر دست درحالیکه عکسهای کوچک و بزرگ فرزندان دلبندشان را در آغوش گرفتهاند آرامآرام گام برمیدارند و به سمت جمعیت میآیند.
امروز میهمانی لالهها و دیدار با روح مطهر شهیدان است. شهدا میزبان و مردم شهیدپرور استان البرز، میهمانان این مراسم هستند. پدران و مادران شهدا که دیگر توانی برای راه رفتن ندارند با دستان لرزان تصاویر عزیزانشان را در دست دارند و با اشتیاق گام برمیدارند و حواسشان نیست که هوا چقدر گرم و آفتاب چقدر سوزان است.
وقتی میخواهند از گرمای هوا و آفتاب گلایه کنند به خاطر میآورند که فرزندان دلیر این مرز و بوم، روزی زیر همین آفتاب سوزان با لبان تشنه در مقابل دشمن ایستادند و گاهی در محاصرههای سنگین همان دشمن چنان گرفتار میشدند که از فرط عطش جان میدادند و به شهادت میرسیدند.
آنها معتقدند دفاع مقدس آزمونی بزرگ با صدها تجربه بود که نمیتوانست با اتفاقات معمولی و روزمره زندگی به وجود بیاید. دفاع مقدس جنگ سلاح و انسان نبود، بلکه جنگ حق علیه باطل و نبرد ظالم و مظلوم بود.
مادران، پدران، خواهران، برادران، همسران و فرزندان شهدای البرزی تکبهتک بهسوی آستان مقدس امامزاده محمد (ع) کرج میآیند و وارد محوطه عطرآگین میشوند و پس از ادای احترام به این امامزاده واجبالتعظیم روی صندلیهایی که از قبل برای آنها در نظر گرفته شده آرام میگیرند و نگاهی به تصاویر زیبای دلبندانشان میکنند و لبخند مهمان صورتشان میشود.
در قسمتی از مراسم جمعیتی گرد هم آمدهاند، نوای موسیقی دلنشینی گوشها را مینوازد، به آنها نزدیک میشوم، صدا قویتر و بهتر به گوش میرسد. یاد روزهای تشییع پیکر شهدا میافتم. رزم نوازان با نواختن مارش نظامی موسیقی دلنشینی را مینوازند که احساس میکنم مادران شهدا هم همان حال و هوا برایشان تداعی میشود زیرا اشک را در چشمانشان میبینم که حلقه زده است و بر تصاویر فرزندانشان مینشیند. اینجا عشق حرف اول و آخر را میزند.
مسئولان تک به تک یا گروه گروه به خیل جمعیت میپیوندند و به احترام پدران و مادران پیر شهدا بر صندلیها جای نمیگیرند و روی پا میایستند و دست ارادت بر سینه میگذارند. نوای دلنشین قاری قرآن کریم و قرائت آیاتی از کلامالله مجید جمعیت را به سکوت دعوت میکند.
با نوای رزم نوازانی که سرود ملی را مینوازند همان مادران پیر هم روی پا میایستند و تصاویر شهدا هم به همراه آنان مقابل سرود ملی کشور ایستادگی خود را به رخ حضار میکشند. تصاویر زیبای شهدا روی صندلیهای ردیف جلو، مقابل مسئولین قرار گرفته تا فراموش نکنند که آرامش و امنیت امروز را مدیون رشادتهای چه گلهای پرپر شدهای هستند.
سخنرانیها که تمام میشود نوحه «کجایید ای شهیدان خدایی» را با هم میخوانند و به سمت گلزار شهدا حرکت میکنند. عدهای یک بغل گلایل در آغوش گرفتهاند و تک تک آنها را به دست مسئولین میسپارند تا مزار پاک شهدای گلگونکفن البرز را گلباران کنند.
گامهایم را تندتر میکنم تا از قافله زائران شهدا عقب نمانم اما صدای هقهق مادران دلسوخته را میشنوم؛ نوحه «یاد امام و شهدا دل و می بره کرب و بلا» را همخوانی میکنند. هر مسئول گلی را که در دست دارد بر مزار شهیدی میگذارد و ادای احترام میکند و چه زیباست این صحنههای دلنشین. جایتان خالی و دلهایتان شهدایی ...
گزارش از صدیقه صباغیان
انتهای پیام/