گروه استانهای دفاعپرس - «فریدون مزینی» استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی؛ درباره علل آغاز جنگ ایران و عراق، گمانههای زیادی قابلطرح است. طبیعی است که اختلافات مرزی ایران و عراق که با انعقاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر حل و فصل شده و برای رسیدگی به اختلافات پیرامون آن مرجع رسیدگی مشخص بود، نمیتوانست به تنهایی انگیزه و علت اصلی جنگ باشد بلکه علت اصلی آن را باید در جای دیگری جست.
تهدیدی که نظام سلطه جهانی از پیروزی انقلاب اسلامی احساس میکرد، علت حقیقی تحمیل جنگ به ایران اسلامی شناخته شده است. بررسی اوضاع داخلی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشاندهنده این است که ایران نه تنها برای جنگ که حتی برای دفاع هم آمادگی نداشت زیرا علاوه بر آنکه هنوز نظام سیاسی پس از انقلاب تثبیت نشده بود، درگیری میان نیروهای انقلابی ایران و لیبرالها شروع شد.
اقتصاد ایران فوقالعاده ضعیف شده بود. منابع تسلیحاتی ایران به دلیل ماهیت ضدآمریکایی انقلاب اسلامی، قطع شده بود و برخی قراردادهای تسلیحاتی را که مکمل قدرت ارتش بودند در همان روزهای قبل از پیروزی انقلاب لغو کرد. ارتش نه فرمانده داشت نه تجهیزات آماده به کار و لوازم یدکی که بتواند آماده نبرد شود. ارتش مشکلات ساختاری، آموزشی، فرماندهی و کنترل داشت. گروههای سیاسی داخلی شعار انحلال ارتش را سر میدادند. ارتشیهای متدین هم برای تغییر انتقال به ارتش اسلامی، با مشکلات مختلفی دستوپنجه نرم میکردند. سپاه در این وضعیت درگیر مأموریتهای امنیتی داخل کشور بود. بسیج در ۵ آذر ۱۳۵۸ بعد از تصرف لانه جاسوسی آمریکا به دستور حضرت امام (ره) تشکیل شد اما هویت نظامی نداشت و عراق دقیقاً از وضعیت ایران مطلع بود. بعثیها بیثباتی ناشی از انقلاب اسلامی را یک فرصت استثنایی برای تسلط بر خلیجفارس به سود خویش ارزیابی کرد.
صدام معدوم در آبان ماه ۱۳۵۹ در مصاحبهای میگوید: «ما از تجزیه ایران ناراحت نمیشویم و صریحاً اعلام میداریم در شرایطی که این کشور دشمنی بورزد، هر عراقی و شاید هر فرد عربی مایل به تقسیم ایران و خرابی آن باشد.» بنابراین گرچه عراق به ظاهر قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و درخواست لغو آن را بهانه کرد، ولی تجزیه ایران و براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی، هدف نهایی رژیم بعثی محسوب میشد. هدف اصلی حمله دشمن به ایران را مقام معظم رهبری (رئیسجمهور وقت ایران) اینگونه بیان میفرمایند: «این جنگ علیه انقلاب اسلامی و به منظور واژگون ساختن نظام انقلابی ایران و از بین بردن انقلاب اسلامی سازماندهی شد.»
ناامیدی آمریکا از حل معضل گروگانها (در تسخیر لانه جاسوسی) و شکست حمله نظامی برای نجات آنها در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۸ و شکست دیگر توطئهها علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی از جمله شکست توطئههای جداییطلبانه و کودتا، حمله زمینی به ایران را در دستور کار دشمنان قرار داد. برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیسجمهور وقت آمریکا در تیر ماه ۱۳۵۹ برنامه مذاکرات محرمانه به عراق را در سطح مقامات عالیرتبه طراحی کرد. ملاقات محرمانه صدام و برژینسکی در مرز اردن، چراغ سبز را به عراق برای حمله به ایران داد و سرانجام در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ جنگ همهجانبه علیه ایران آغاز شد.
جوانان ما باید بدانند عواملی مختلفی در وقوع جنگ ایران و عراق مؤثر بود؛ عواملی همچون اختلافات تاریخی، تلاش عراق برای برقراری حاکمیت مطلق بر اروندرود، اقدام ارتش عراق به تصرف قسمتی از اراضی ایران در جبهه مرکزی، تصمیم رژیم عراق به تجزیه استان خوزستان از ایران و مطامع آن در مورد جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، تفاوت ایدئولوژیکی سیستم حکومتی دو کشور، جلوگیری از تحقق اهداف اسلامی در ایران و تأثیر آن بر موج بیداری مردم منطقه و عراق و تهدید نظام حکومتی این کشور توسط شیعیان عراق، سرنگون ساختن دولت جمهوری اسلامی ایران و تلاش رژیم عراق بر عهدهدار شدن ژاندارمی خلیجفارس و رهبری جهان عرب.
با این همه، حقیقت خالص و چکیده درباره آغاز یکی از طولانیترین و خسارتبارترین جنگهای قرن این است که تهدیدی که نظام سلطه جهانی از پیروزی انقلاب اسلامی احساس میکرد، علت حقیقی تحمیل جنگ به ایران اسلامی شناخته شده است و نقش محوری و هدف اصلی دشمن از حمله به ایران همان جمله معروف مقام معظم رهبری است که بیان فرمودند؛ «این جنگ علیه انقلاب اسلامی و به منظور واژگون ساختن نظام انقلابی ایران و از بین بردن انقلاب اسلامی سازماندهی شده است» و منطبق با اسناد دقیق تاریخ سیاسی، عاملی مهمتر از این وجود ندارد.
انتهای پیام/