گروه استانهای دفاعپرس – امیر سرتیپ دوم ستاد «محمدرضا فولادی» رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش؛ تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، سازماندهی، تجهیز و تثبیت ارتش بهعنوان بازوی عملکننده آمریکا در منطقه به صورت مستقیم توسط مستشاران نظامی این کشور صورت میگرفت. آنها از سال ۱۳۳۲ ارکان همه امور را به دست گرفتند و به اندازهای ارتباط میان دو رژیم مستحکم شد که حتی دانشجویان مستعد و نخبه دانشگاههای افسری ایران نیز این اجازه را یافتند که در مراکز نظامی حساس آمریکا حضور یافته و از آموزشهای تخصصی آنها بهره ببرند که این امر نشاندهنده اوج اعتماد امپریالیسم جهانی به رژیم پهلوی بود. آنها کشور ما را جزیره ثبات میخواندند و افسران جوان ایرانی را در مراکز آموزشی خود در شرایطی قرار میدادند که تحت تعالیم فرهنگی آنها، از دین و باورهای اعتقادی بیزار باشند.
در حقیقت آنها حتی در تخیلات خود هم تصور نمیکردند که در این کشور انقلابی با رویکردهای دینی به وقوع بپیوندد اما انقلاب اسلامی در مکتب و ایدئولوژی به قدری صاحب عظمت و برکت بود که حتی ارتش شاهنشاهی را هم شیفته خود نمود و شرایط را به گونهای رقم زد که بدنه ارتش شاهنشاهی که نه فقط امید شاه بلکه مایه اتکای نظام جهانی سلطه بود، در عمل حافظان اصلی انقلاب و دلدادگان حقیقی امام امت باشند.
با این حال نباید از دلدادگی بدنه ارتش به اسلام و نهضت اسلامخواهانه ملت در مبارزات سیاسی پیش از پیروزی انقلاب غافل بود که علاوه بر بدنه ارتش، حتی بسیاری از فرماندهان ارشد نیز با این جرگه همراه بودند. حقیقت آن است که شمار فرماندهان پاکنهاد ارتش حتی پیش از پیروزی انقلاب نیز کم نبوده است اما فساد و وابستگی برخی چهرههای شاخص در رأس امور باعث شده تا متأسفانه باورهای نادرستی در این باره وجود داشته باشد و همه فرماندهان ارشد ارتش، طاغوتی و وابسته به شاه قلمداد شوند.
آمار ساواک در این باره بیش از همه جالب است. کمتر تابهحال به این موضوع اشاره شده اما بیشترین درصد از تعداد زندانیان سیاسی ساواک را افسران ارتش تشکیل میدادند. ۱۵ افسر ارتشی در زندانهای ساواک به شهادت رسیده و بیش از ۳۲ زندانی با حکمهای طویلالمدت به ۱۵ سال زندان و حتی حبس ابد محکوم شده بودند و از این شمار، شاید شناختهشدهترین آنها شهید صیادشیرازی باشد که ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ دستگیر و زندانی شد و اگر پیروزی انقلاب منتج به آزادی زندانیان سیاسی نمیشد، بدون شک این شهید والامقام هم اعدام شده بود.
نکته بارز در تحول ارتش این است که این دگرگونی به صورت درونسازمانی روی میدهد و به اجبار هیچ نهاد و ارگانی نبوده است. دگرگونی معرفتی ارتش با محوریت «استقلال، کارآیی و اخلاقمداری» منجر به پالایش لوث وجود معدود فرماندهان فاسد و روی کارآمدن افسران دیندار و نخبهای شد که زمینه تعالی ارتش را در سالهای آینده فراهم کردند و ۱۰ سال در خط مقدم مبارزه با دشمنان این سرزمین، صفشکن میادین نبرد و زمینهساز تربیت و آموزش برادران پاسدارمان در سپاه بودند.
از همین جهت یکی از نخستین تلاشهای عناصر نفوذی منافقین و ضدانقلاب پس از پیروزی انقلاب، پیگیری مجدانه طرح خیانت بار انحلال ارتش بود و مخالفت سرسختانه چهرههای برجسته نظام همچون شهید چمران، شهید قرنی و رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان بارزترین مخالفان این طرح نشان از این دارد که ابعاد و زوایای پنهان این توطئه برای شخصیتهای بصیر انقلاب آشکار شده بود.
هزار و ۱۸۴ دانشآموخته شهید دانشگاههای افسری ارتش به روشنی نشان میدهد که دلدادگی به آرمانهای اسلام و انقلاب در همه ردههای عملیاتی چنان ریشه دوانده که از سویی شهیدان صیادشیرازی و قرنی به عنوان دو سپهبد شهید و از سوی دیگر این شماره از دانشآموختههای دانشگاههای افسری بهعنوان افسران جوان شهید را شاهد هستیم.
از ابتدای پیروزی انقلاب تا پایان دفاع مقدس یک دهه پرالتهاب در تاریخ انقلاب اسلامی است که به طور متوسط در هر ماه، ۱۰ فرمانده ارتشی به شهادت رسیدهاند. شهیدان «قرنی» و «فلاحی» در شرایطی به شهادت رسیدند که متصدی ریاست ستاد مشترک بهعنوان عالیترین مقام نظامی در ارتش بودهاند. شهیدان «ستاری» و «صیادشیرازی» در زمان شهادت فرماندهی رده را به ترتیب در نهاجا و نزاجا بر عهده داشتهاند. شهیدان «بابایی» و «منفرد نیاکی» در هنگام شهادت جانشین فرمانده نیروی هوایی و نیروی زمین ارتش بودهاند.
افزون بر این موارد، تقدیم بیش از ۴۸ هزار شهید از افسران وظیفه و پایور ارتش در جبهههای نبرد حق علیه باطل به روشنی مبرهن میسازد که حفظ و تثبیت ارتش، یک توفیق الهی برای انقلاب اسلامی بوده است تا این شجره طیبه به عنوان حافظ حریم نظام، وفادار به خون مطهر شهیدان و فدایی ملت باشد.
انتهای پیام/