یادداشت/سیدمحمد امین‌آبادی

ابعاد استراتژیک عملیات آزادسازی منطقه "عرسال"

ضعف ذاتی ارتش لبنان و دسته‌بندی‌های مختلف در داخل خود ارتش که آن را به دو دسته‌ی طرفدار مقاومت و طرفدار المستقبل تقسیم کرده، در ابتدا نشان می‌داد که برای آزادسازی عرسال نمی‌توان کاملاً بر ارتش حساب کرد. اما با رفتار هوشمندانه حزب‌الله، معادله ارتش- مردم- مقاومت برای آزادسازی عرسال شکل گرفت.
کد خبر: ۴۸۵۸۴
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۹ - 20June 2015

ابعاد استراتژیک عملیات آزادسازی منطقه

به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس سیدمحمد امینآبادی، کارشناس مسائل غرب آسیا طی یادداشتی در اندیشکده تبیین نوشت: طبق نظریه «مجموعه امنیتی منطقهای» بری بوزان(1) کشورهای منطقه خاورمیانه در یک مجموعه امنیت منطقهای قرار دارند به طوری که تحولاتی مثل جنگ، ناامنی، بیثباتی در یک کشور به سرعت امنیت و ثبات سایر کشورهای منطقه را نیز از خود متاثر میکند.
 
بیش از سه سال است که جنگ داخلی سوریه شروع شده و در این میان بیشتر کشورهای منطقه از جمله عراق، ترکیه، اردن، عربستان و لبنان درگیر ناامنی ناشی از حضور گروههای سلفی- تکفیری- تروریستی مثل داعش و النصره شدهاند.

پیچیدگی اوضاع منطقه، جنگها و  بیثباتیهای سیاسی طولانی در برخی کشورهای منطقه برخی مناطق در آنها را خارج از کنترل حاکمیتی دولتها قرار داده(2) و تروریستها از این مناطق برای استقرار و بسط قدرت نظامی خود استفاده میکنند. در این میان وضعیت لبنان بسیار ویژه است. لبنان یک حکومت چندتکه، ضعیف با سابقه سالها تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی است. همین امر باعث شده تا انسجام و وحدت ملی در این کشور در کمترین حد خود قرار داشته باشد و  برخی گروههای سیاسی حتی حاضرند برای از میان به در کردن حریف، صحنه داخلی لبنان را هدف تاختوتاز تروریستها قرار دهند.

شهر «عرسال» لبنان بهترین نمونه برای اثبات وضعیت بحران در همبستگی ملی لبنان است. جریان المستقبل و 14 مارس با صحنهگردانی «سعد الحریری» که از پشتیبانی سیاسی، مالی و نظامی گسترده عربستان سعودی و آمریکا برخوردار است، ماههاست که از «عرسال» برای تأثیرگذاری در جنگ داخلی سوریه استفاده میکند.

** دلایل اهمیت عرسال


منطقه «عرسال» با اکثریت جمعیت سنی در بخش بعلبک از استان بقاع در منطقه کوهستانی شرق لبنان واقع شده و نزدیک به 50 کیلومتر با سوریه مرز مشترک دارد. از زمان شروع بحران داخلی سوریه، بیش از 100 هزار نفر از آوارگان جنگ داخلی سوریه در این منطقه مستقر شدهاند که بیش از سه برابر جمعیت خود منطقه را شامل میشود که عملاً ترکیب جمعیتی این منطقه را تغییر داده است.

تصمیم خطرناک المستقبل این بود که با استفاده از کارت گروههای تروریستی مثل داعش و النصره میخواست علیه حزبالله استفاده کند و همین مسأله باعث بحرانی شدن منطقه عرسال شد.

اما «عرسال» زمانی در معادله محاسبات استراتژیک بازیگران منطقه، جایگاه حساسی پیدا کرد که متحدان منطقهای، تروریستها و جریان  السمتقبل تصمیم گرفتند از آن برای کمک به گروههای تروریستی برای ساقط کردن نظام بشار اسد و همچنین ضربه زدن به محور مقاومت استفاده کنند. تصمیم خطرناک المستقبل این بود که با استفاده از کارت گروههای تروریستی مثل داعش و النصره میخواست علیه حزبالله استفاده کند و همین مسأله باعث بحرانی شدن منطقه عرسال شد.

به دلیل ضعف شدید ساختار دولت و ارتش لبنان که قادر نیست امنیت را در سراسر کشور تامین کند؛ به صورت سنتی تأمین امنیت مناطق بر دوش طوایف و شبکههای قدرت در داخل لبنان قرار دارد و بر اساس یک قانون نانوشته ارتش لبنان بدون هماهنگی با سران طوایف و گروههای سیاسی که در منطقه دارای اکثریت هستند، کاری نمیکند. برهمین اساس چنان که حزب الله و جنبش شیعی امل تامین امنیت مناطق شیعهنشین را بر عهده دارند، جریان المستقبل نیز با افراد مسلح وابسته به خود مسئولیت تأمین امنیت مناطق سنینشین لبنان از جمله منطقه «عرسال» را بر عهده دارد. جریان المستقبل با سوء استفاده از این وضعیت و از سال 2011 با شروع بحران سوریه، منطقه عرسال را به دلیل وضعیت استراتژیک آن که در نوار مرزی سوریه قرار دارد تبدیل به پناهگاه گروههای سلفی- تکفیری- تروریستی مخالف نظام بشار اسد کرد و این منطقه عملاً تبدیل به مرکز انتقال سلاح از داخل لبنان به خاک سوریه شد.

این راهبرد عملاً زمینهساز گسترش ناامنی سوریه به داخل خاک لبنان و تشدید ناامنیها شد. گروههای تروریستی مستقر در عرسال غیر از انتقال سلاح به سوریه وظایف دیگری نیز داشتند و آن برنامهریزی برای انجام عملیاتهای تروریستی بر ضد شیعیان و مناطق داخل حریم امنیتی جریان مقاومت بود. به گفته مسئولان امنیتی حزبالله، بسیاری از ماشینهای بمبگذاری شده و عملیاتهای انتحاری طی دو سال گذشته در مناطق مختلف بیروت در منطقه عرسال برنامهریزی شده است.(3) از سوی دیگر بسیاری از تروریستهای تحت تعقیب دولت لبنان نیز با شرایطی که المستقبل برای تروریستها در عرسال فراهم کرد روانه این منطقه شدند و عملاً عرسال تبدیل به پایگاه تروریستهای تبعیدی لبنان شد.


به دلیل از بین رفتن  کنترل نظامی ارتش سوریه در این سوی مرز نیز عملاً بسیاری از مناطق هممرز با لبنان طی سه سال گذشته به جولانگاه گروههای سلفی- تکفیری النصره و داعش و سایر گروههای کوچک تبدیل شده بود که عملاً اگر حزبالله و ارتش سوریه به صورت جدی در این منطقه وارد نمیشدند، خیلی زود غیر از گسترش ناامنی در داخل سوریه، لبنان نیز به سوریه دیگری تبدیل میشد. این مساله بارها طی دو سال گذشته از سوی «سید حسن نصرالله» مورد تأکید قرار گرفته که اگر در سوریه جلوی تروریستها را نمیگرفتیم، در لبنان باید با آنها روبهرو میشدیم.

ورود جدی حزبالله به جنگ سوریه اهمیت منطقه عرسال را در راهبردهای بازیگران جهانی و منطقهای دوچندان کرد. جریان المستقبل به نمایندگی از عربستان با ورود رسمی حزبالله به جنگ سوریه مخالفت کرد و برای ناکامی حزب الله در این راهبرد عرسال را در محاسبات خود بیشر مورد توجه قرار داد و جریان انتقال سلاح و تروریستها را به سوریه شدت بخشید. از سوی دیگر استقرار تروریستها در پشت سر رزمندگان حزبالله که در جنگ سوریه درگیر بودند، این امکان را به گروههای تروریستی و حامیان آنها میداد که به صورت متناوب با شبیخون به نیروهای مقاومت مانع تثبیت موقعیتهای فتح شده در داخل سوریه شده و نیروهای حزبالله را هدف قرار دهند که یکی از دلایل افزایش شهدای حزبالله در جنگ سوریه همین مسئله بوده است.


ورود جدی حزبالله به جنگ سوریه اهمیت منطقه عرسال را در راهبردهای بازیگران جهانی و منطقهای دو چندان کرد. جریان المستقبل به نمایندگی از عربستان با ورود رسمی حزبالله به جنگ سوریه مخالفت کرد و برای ناکامی حزب الله در این راهبرد عرسال را در محاسبات خود بیشر مورد توجه قرار داد.

جریان المستقبل با سوء استفاده از این راهبرد مقاومت که «سلاح حزبالله هرگز در داخل لبنان و علیه لبنانیها به کار گرفته نخواهد شد» و همچنین دانستن این سیاست رسمی حزبالله که به شدت از جنگ فرقهای و طایفهای در داخل خاک لبنان پرهیز میکند، منطقه سنینشین عرسال را به کمینگاهی برای تقویت جریانهای تروریستی در داخل سوریه، ضربهزدن و تضعیف مقاومت و همچنین برهم زدن امنیت داخلی لبنان تبدیل کرد تا از این آب گلآلود، شاهماهی خود را صید کند.

** ورق بر میگردد

چنان که گفته شد، نوار مرزی بین دو کشور سوریه و لبنان با محوریت منطقه عرسال لبنان، از ابتدای وقوع بحران در کشور سوریه، به یکی از کانونهای اصلی حضور و فعالیت گروههای تروریستی تکفیری و مهمترین مسیر نقل و انتقال نیرو و تسلیحات نظامی به استانهای "دمشق" و "حمص" تبدیل شد. در صورتی که اوضاع امنیتی نوار مرزی لبنان و سوریه به همین روال  پیش میرفت، نه تنها حضور حزبالله در جنگ سوریه به ضرر جریان مقاومت تمام میشد، بلکه هدف اصلی حزبالله از حضور در سوریه یعنی تأمین امنیت لبنان نیز عملاً نه تنها تأمین نمیشد بلکه درست ضد این راهبرد در صحنه میدانی به وقوع میپیوست.

با تشدید حضور و فعالیت گروههای تروریستی شامل جبههالنصره، داعش، جیش فتح القلمون، گردانهای السیف عمری، نسور دمشق، رجال القلمون، تجمع القلمون الغربی و الغرباء الشام در این منطقه مرزی که دقیقا با اهداف اتاق فکر جنگ سوریه با حضور افسران اطلاعاتی ترکیه، عربستان و آمریکا همخوانی داشت، نیروهای مقاومت تصمیم گرفتند منطقه استراتژیک القلمون را برای توقف این روند رو به گسترش از اشغال تروریستها آزاد کنند. البته راهبرد جدید حزبالله و ارتش سوریه برای تثبیت وضعیت با تصرف شهر «القصیر» آغاز شد و در ادامه منطقه بسیار استراتژیک القلمون را نیروهای حزبالله از لوث وجود گروههای تروریستی پاکسازی کرده و به قاچاق اسلحه و ترویست از این منطقه به سوریه و بالعکس لبنان پایان دادند.

درست بعد از تصرف «القلمون» بود که بار دیگر و به دو دلیل اسم منطقه «عرسال» لبنان بر سر زبانها افتاد؛ اول آن که قاچاق اسلحه از عرسال به سوریه جایگزین سایر گذرگاههای قبلی شد و ثانیاً بسیاری از اعضای گروههای تروریستی داعش و النصره که در منطه پهناور القلمون میدان را به حریف پرقدرت خود واگذار کرده بودند، به عرسال که طی سه سال گذشته به پایگاه تروریستها تبدیل شده بود، نقل مکان کردند.(4)

** اشغال عرسال

درست زمانی که ارتش و نیروهای مقاومت مشغول برنامهریزی برای عملیات بزرگ القلمون بودندو مرحله مقدماتی این عملیات بزرگ نیز آغاز شده بود و القلمون عملاً توسط ارتش سوریه و مقاومت محاصره شده بود، نیروهای داعش و النصره برای خروج از  این محاصره کشنده(5) در مرداد 93 با یورش به شهر عرسال آن را اشغال کردند. اهمیت استراتژیک عرسال برای گروههای تروریستی مخالف بشار اسد به قدری بود که داعش و النصره در حالی که در سایر مناطق سوریه برای تصاحب قلمرو با یکدیگر در حال جنگ هستند، اما در یک هماهنگی کامل با یکدیگر عرسال را اشغال کردند.

** راهبرد مقاومت در نبرد عرسال

اشغال عرسال توسط گروههای تروریستی النصره و داعش جریان مقاومت را وارد یک روند پیچیده کرد. ضعف ذاتی ارتش لبنان و دستهبندیهای مختلف در داخل خود ارتش نیز که آن را به دو دسته طرفدار مقاومت و طرفدار السمتقبل تقسیم کرده است، نشان میداد که برای آزادسازی عرسال نمیتوان کاملاً بر ارتش حساب کرد. مسئله دیگری که باعث تزلزل ارتش در عمل به وظیفه خود در همکاری با حزبالله برای آزادسازی عرسال میشد، موضوع سربازان ربوده شده ارتش توسط النصره بود. النصره تهدید کرده بود که در صورت مداخله ارتش، سربازان را خواهد کشت. خانوادههای ربودهشدگان نیز  تهدید کرده بودند که در صورت کشته شدن فرزندان خود، راه فرودگاه بینالمللی بیروت را خواهند بست.(6)

از سوی دیگر با توجه به این که منطقه عرسال یک منطقه کاملاً سنینشین است و تحت نفوذ جریان المستقبل قرار دارد و این جریان  با سردادن شعارهای فرقهای با دخالت نظامی حزبالله در عرسال مخالف بود، دخالت نظامی حزبالله در داخل شهر عرسال نیز میتوانست به بحرانی شدن اوضاع امنیتی منطقه و شروع مجدد یک جنگ طایفهای بینجامد.

بر همین اساس مقاومت تصمیم گرفت در عرسال بر محور ارتش- مردم- مقاومت تأکید کند.(7) سید حسن نصرالله در این زمینه گفت: «ارتش، ملت و مقاومت برای مقابله با هر تهدیدی مناسب هستند. معادله ارتش، ملت و مقاومت، معادلهای پیروزیآفرین و سرکوبکننده دشمن است و باید آن را از چارچوب محلی آن خارج کنیم.»(7) رهبر حزبالله صراحتاً تأکید کرد که ضمن آمادگی مقاومت برای مقابله با تروریستها،  قصدی برای ورود به شهر عرسال ندارد. اما ارتش باید به مسئولیت خود در تأمین امنیت این منطقه عمل کند. در این زمینه سید حسن نصرالله صراحتاً اعلام کرد که «شهر عرسال باید توسط ارتش از لوث وجود تروریستها پاک شود و در صورتی که دولت از انجام مسئولیت خود شانه خالی کند، مردم اجازه نخواهند داد حتی یک تروریست هم در عرسال باقی بماند.»(8)

ضعف ذاتی ارتش لبنان و دستهبندیهای مختلف در داخل خود ارتش نیز که آن را به دو دسته طرفدار مقاومت و طرفدار السمتقبل تقسیم کرده است، نشان میداد که برای آزادسازی عرسال نمیتوان کاملاً بر ارتش حساب کرد.

بر اساس این راهبرد، جریان مقاومت و ارتش سوریه نیز مرحله دیگری از عملیات پاکسازی رشته کوههای مرزی بین سوریه و لبنان که شامل ارتفاعات عرسال و القلمون  نیز میشد را آغاز کرد. سلطه مقاومت بر رشته کوههای شرق لبنان به منزله تنگتر شدن حلقه محاصره تروریستها در عرسال تلقی میشود و حزبالله با این راهبرد، عملاً هم از ورود به شهر عرسال خودداری کرد و نتیجتاً بهانه را از المستقبل گرفت و هم با همکاری ارتش، راهبرد ناامنسازی منطقه را ناکام گذاشت.

همزمان با ورود نیروهای ارتش به عرسال نیز راهبرد ارتش- مردم- مقاومت عملاً شکل گرفت و مشایخ و بزرگان منطقه عرسال علاوه بر قربانی کردن گوسفند مقابل نیروهای ارتش، با انتشار یک بیانیه ضمن بیعت با دولت و تأکید بر نقش و اعتماد خود به ارتش لبنان، بر عدم اجازه به هر فرد و گروهی برای استفاده از خاک عرسال و حاشیه آن برای حمله به ارتش و مقاومت لبنان تأکید کردند.(9)

** نتیجهگیری


بر اساس آخرین گزارشها، با استقبال گسترده مردم، یگانهای ارتش لبنان خودروهای نظامی و گشتزنی در تمامی خیابانها و محلههای شهر عرسال مستقر شده و وارد مناطقی شدهاند که اردوگاههای آوارگان سوریه در آنجا قرار دارد و منطقه عرسال از دو سوی لبنانی و سوری در محاصره کامل ارتش سویه و حزبالله لبنان قرار داشته و ورود و خروج تروریستهای تکفیری جبههالنصره، ارتش آزاد، داعش و جبهه اسلامی سوریه از آن تحت هیچ شرایطی امکانپذیر نیست.(10)

در صورتی که عرسال و القلمون به طور کامل از تروریستها پاکسازی شوند، کانالهای انتقال اسلحه و تروریست نیز در این بخش از نوار مرزی به طور کامل مسدود خواهد شد و موازنه قوا در صورت ثابت بودن سایر شرایط، به احتمال زیاد به نفع ارتش سوریه و به ضرر داعش و النصره تغییر خواهد کرد. در لبنان نیز از آنجا که عرسال طی سه سال گذشته به کانون برنامهریزی عملیاتهای انتحاری علیه مناطق شیعهنشین تبدیل شده بود، میتوان انتظار داشت که از حجم بمبگذاریها، عملیاتهای انتحاری و... تا حد زیادی کاسته شود. از سوی دیگر موفقیت تجربه ارتش، مردم و مقاومت میتواند در سایر مناطق لبنان نیز از جمله در مقابله با رژیم صهیونیستی در صورت تجاوز نظامی دیگر عملیاتی شود.


----------------------------------------

منابع:

1- بری بوزان، «مناطق و قدرتها: ساختار امنیت بینالملل»،  مترجم دکتر رحمن قهرمان پور، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1388.

2- در ادبیات مربوط به امنیت بین الملل به این مناطق «ungoverned regions» گفته می شود که معمولا در کشورهای ضعیف و ورشکسته به وجود می آیند و بهترین مناطق برای استفاده گروه های تروریستی هستند.

3- «جولان خودروهای بمب گذاری شده در لبنان/ شیعیان هدف تروریست های تکفیری» ایرنا، 93/11/3.

4- «فرار القاعده به عرسال»، مشرق نیوز، 94/3/22.

5- برای درک شدت محاصره القلمون کافی است بدانید حتی اگر ارتش سوریه حمله هم نمی کرد، باز هم نیروهای داعش طی چند هفته از شدت گرسنگی میمُردند! به عنوان نمونه، مصرف سربازان داعش در القلمون، 10هزار قرص نان در روز بود که در هفته آخر به کم تر از هزار قرص نان در روز رسیده بود! یا این که هلی کوپتر های ارتش تمام تانکرهای آب داعش را به محض رؤیت هدف قرار می دادند و به نظر می رسد ذخیره آشامیدنی انان رو به اتمام باشد. ( شفاف نیوز 18 مرداد 93)

6- در حمله سال گذشته به عرسال  23 نفر از نیروهای ارتش ، پلیس و ژاندارمری لبنان توسط تروریستها از مراکز امنیتی و پلیس ربوده شده بودند که همچنان در اسارت القاعده و داعش قرار داشته و تاکنون سه تن از آنها (سنی ، مسیحی و شیعه) به دو شیوه ذبح و شلیک گلوله از پشت سر ناجوانمردانه اعدام شده اند.

7- «سید حسن نصرالله: اگر تصمیم بگیریم دهها هزار نفر در میادین جنگ حاضر میشوند» ، تسنیم(94/3/3)

8- سید حسن نصرالله خطاب به مردم عرسال به صراحت اعلام کرد: «ما از آمادگی کامل برای حمایت همه جانبه از شما برخوردار هستیم و در کنار شما خواهیم ماند، اما دولت نیز باید به مسئولیت خود در قبال شما پایبند باشد...ما تصمیم نداریم وارد شهر عرسال شویم، این شهر مسؤولیت ارتش و دولت است؛ و از هرکسی که به دنبال استفاده از این برگه برای ایجاد درگیریهای طایفهای است، می خواهیم که از این کار دست بکشد.» منبع :همان

9- «جرود عرسال در محاصره حزب الله قرار گرفت» ، مشرق ،94/3/9

10- همان

11- سید حسن نصرالله: «نبرد حزبالله با داعش در عرسال آغاز شد» خبرگزای فارس، 94/03/20.

انتهای پیام/ک.ف

 

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار