به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، دفاع مقدس گنجینهای ماندگار از حضور عارفانه انسانهای برگزیده خداست که شهادتطلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را میتوان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقیشان نام برد. همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزشها و آرمانهای این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسههای بیبدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدامشان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.
«علیاکبر انصاری» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «محمودآباد» است که در ادامه زندگینامه و فرازی از وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید
در سال ۱۳۳۵، در روستای «وَلَمعلیای» محمودآباد، دیده به هستی گشود و کاشانه «ملاآقا و باجی» را شادی بخشید. عشق و علاقهاش به قرآن، تا جایی بود که پدرش، او را از همان کودکی به مکتبخانه فرستاد. اگرچه، علیرغم امکانات محدود آن زمان، توانست با کوشش فراوان، آموزش قرآن کریم را با موفقیت پشتسر بگذارد.
دوره دبستان را در زادگاهش آغاز کرد. سپس به مدرسه راهنمایی راه یافت؛ اما به دلیل اوضاع نامناسب مالی، در پایه سوم راهنمایی ترک تحصیل کرد، تا کمککار پدر، در امور کشاورزی باشد.
«علیاصغر» از خصوصیات اخلاقی برادرش میگوید: «در خصوص حقالناس، خیلی حساس بود و بدون اجازه، به مال مردم دست نمیزد. روزی با هم در زمین کشاورزی بودیم. من یک دانه از برنج همسایه را خوردم. علیاکبر خیلی ناراحت شد! گفت: از کجا میدانی که صاحب زمین راضی هست که تو آن را مزه کردی؟!»
در بیان ارادت علیاکبر به اهل بیت (ع)، همین بس که در ایام محرم، پای ثابت عزاداریهای امام حسین (ع) بود و خادم سینهزنان ایشان. علاوه بر آن، خودش هم در مدح اهل بیت (ع) به مرثیهسرایی میپرداخت. زمزمههای انقلاب که در شهر پیچید، او نیز همگام با دیگر انقلابیون، فریاد تظلم سر داد و خواستار براندازی حکومت جور شد.
«لیلا» از فعالیتهای سیاسی برادرش، اینگونه روایت میکند: «علیاکبر، قبل از انقلاب اولین کسی بود که با پخش اعلامیه امام، علیه طاغوت در روستا مبارزه کرد. برای همین، چند باری به خاطر داشتن عکس امام خمینی، میخواستند ماشینش را آتش بزنند.» بعد از ظفرمندی قیام مردم ایران و تشکیل سازمان بسیج، به عضویت این نهاد درآمد.
همزمان با آغازین روزهای جنگ تحمیلی، لباس پاسداری را به تن کرد و راهی جبهه شد؛ چراکه جبهه را، خدمت به اسلام و انقلاب میدانست و میگفت: «جبهه دانشگاه است. بروید تا راه نزدیک شدن به خدا را پیدا کنید.»
«سیدیحیی خلیلی» از خاطراتش با علیاکبر، اینگونه سخن میراند: «یکی از رسوم بسیجیان، این بود که با حدیث، شروع به خوردن غذا میکردند و با یک دعا، به جمع کردن سفره میپرداختند. دعای بچهها در پایان، این بود که خدایا ما را با پیروزی و سالم به استانمان برگردان. علیاکبر قسمت اول دعا را تایید میکرد؛ اما در قسمت دوم، میگفت: برگشت کنیم به کجا برویم؟! باز مسئله بیحجابی، غیبت، و تهمت و...؟! بهترین راه این است که با پیروزی و شهادت برگردیم. بچهها برای اینکه او را عصبانی کنند، اصرار بر این دعا داشتند؛ ولی او عاقلتر از این حرفها بود. لذا، از همانجا او را با نام «شهید» صدا میزدند.»
سرانجام علیاکبر در ۶۱/۸/۱۱ در منطقه عملیاتی عینخوش، به جمع یاران شهیدش پیوست؛ و اینک گلزار شهدای وَلَمعلیا، سالهاست که میعادگاه همسرش «صغری جعفرزاده»، و فرزندانش «اکرم و اعظم» ـ که شوقی دیگر برای در آغوش کشیدن با علیاکبر را دارند ـ میباشد.
وصیتنامه شهید
بسم رب الشهدا و الصدقین
آنهائی که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه زنده اند و در پیش گاه خداوند روزی میخورند. «قرآن کریم»
بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشوند. «امام خمینی»
اینجانب «علی اکبر انصاری» در جبهه به اسلام و انقلاب هدف دیگری نداشتم و بدانید که جبههها دانشگاه است، بروید تا راه نزدیکتر شدن به خداوند را پیدا کنید؛ و کسی که به جبهه میرود علائم دارد؛ اول اگر شهید شود قبول دوم اگر زخمی شود تجدید شود سوم اگر سالم برگشت مردود شود و ما امیدواریم که جزء قبول شدگان باشیم؛ و من این توصیه را به شما برادران و خواهران حزب الهی، که هرگز جنگ یادتان نرود و همیشه یادی از برادرانی که در هوای گرم خوزستان میجنگند باشید و هیچ وقت دست از کمک به امام خمینی برندارید؛ و بعد از تمام دوستان و فامیلها و محلیها میخواهم که مرا ببخشند.
از برادرم «اصغر انصاری» میخواهم که یک چند روزی روزه و نماز قضا دارم به جا آورد. از مادرم و خواهرم و از همسرم میخواهم که برایم گریه نکنند و من مگر از بهشتی بهتر هستم و بعد مرا بعد از شهادت پهلوی برادر شهید سید محمد باقری دفن کنید. زیاد وقت شما را نمیگیرم. دعای هر روزه حزب اللهی یادتان نرود. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
والسلام- برادر شما علی اکبر انصاری
۶۱/۶/۱۸
انتهای پیام/