به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، «مرتضی یاغچیان» در 22 خرداد سال 1335 در تبریز متولد شد. وی هنگام خدمت سربازی به دلیل سرپیچی از دستور تیراندازی به سوی مردم در جریان راهپیماییها و تظاهراتهای انقلاب به دو ماه حبس محکوم شد.
با صدور فرمان امام مبنی بر ترک پادگانهای نظامی توسط سربازان، مرتضی نیز به صفوف انقلابیون پیوست. همرمان با آغاز جنگ تحمیلی به مناطق عملیاتی سوسنگرد اعزام شد. علیرغم مجروحیتهای متوالی در عملیاتهای مختلف حضور داشت و سرانجام اسفند سال 1362 در عملیات خیبر پس از شهادت «حمید باکری» در کنار پل طلائیه به سنگر او شتافت و در خط مقدم نبرد جنگید و به شهادت رسید. پیکر پاکش در کنار پل طلائیه ماند تا اینکه در سال 1375 گروه تفحص لشکر 31 عاشورا پیکر مرتضی را یافتند.
وصیتنامه شهید «یاغچیان»
این وصیت نامه را مینویسم تا حجتی باشد، تا آنکه بعد از من نگویند، نا آگاه بود و نادان و بی هدف. بلکه من زندگی را از حسین (ع) آموختم که فرمود: مرگ با عزت از زندگی با لذت است.
بار خدایا!
بندهای هستم گناهکار و روسیاه و شرمسار و در خود لیاقت شهید شدن را نمیبینم، مگر آنکه تو خود بر من رحم کنی و عنایت به من بنمایی، شربت شهادت را.
خداوندا!
امروز نائب امام زمانت با دم مسیحائی خود به ما ارزش انسان بودن و انسان شدن را میآموزد. روز امتحان است و اگر لحظهای درنگ کنیم فرصت از دست رفته است. پس ما را یارای بفرما و راهنمایان باش و از لغزشها ناگهماندار تا به صراط مستقیم هدایت شویم.
ای مسلمانان جهان!
امروز تمامی کفر به سرکردگی آمریکا با تمام قوا در مقابل اسلام صف کشیده و اسلام و انقلاب اسلامی امروز به خون ما نیاز دارد تا ریشهاش محکم شود و اگر ما در این امر قصور کنیم، فردای تاریخ در مقابل خدا و رسول خدا نسل آینده مسئول خواهیم بود و جوابگو و بر ماست که به ندای هل من ناصر ینصرنی امام عزیزمان لبیک گفته و به یاری او بشتابیم که یاری او یار اسلام و پیامبر است.
( ان تنصرو الله ینصر کم و یثبت اقدامکم)
و اگر خدا را یاری کنید خدا یاری خواهد کرد شما را در راه رسیدن به مقام و الای انسانیت و راهنمایی خواهد نمود در رسیدن به هدف نهایی و ثابت قدمتان خواهد نمود.
امروز این سعادت به من دست داده تا به کربلای ایران، جایگاه عاشقان خدا، قرارگاه برادران رسول گرامی، پویندگان راه علی، پیروان حسین (ع)، سربازن امام زمان (عج)، یاران رهبر عزیز خمینی کبیر و راهیان شهادت راه یابم. برای رسیدن به این مکان، چه انتظاری کشیدهام، خدا میداند.
با آگاهی کامل و با عشق به الله به این راه آمدهام تا برای رضای او جهاد کنم و اگر سعادت پیدا کردم به دیدار خدا بروم و از این تن خاکی عروج کنم و به خدا برسم. دوستان و برادارن از همه عاجزانه حلیت میطلبم و تقاضا میکنم امام عزیز را تنها نگذارید.
انتهای پیام/