به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، عملیات طریقالقدس یکی از بزرگترین عملیاتها و دستاوردهای دفاع مقدس و محصول شکلگیری وحدت و یکپارچگی ارتش، سپاه و سایر نیروهای رزمنده بود و با پیروزی غرورانگیز رزمندگان اسلام، مقدمات طراحی و اجرای عملیاتهای بزرگ فتحالمبین، بیتالمقدس و سرانجام آزادسازی خرمشهر را فراهم کرد.
منطقه عملیاتی طریقالقدس در حدود ۷۵ کیلومتری اهواز و در منطقه عمومی دشت آزادگان و در۲۵ کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد قرار داشت. این منطقه عملیاتی، وسعتی حدود ۳۰۰ کیلومتر مربع داشت و از نظر جمعیتی دارای جمعیت عرب و فرهنگی عشایری بود. این منطقه از شمال به ارتفاعات میشداغ و ارتفاعات الله اکبر و از شرق به شهر حمیدیه و رودخانه کرخه و از غرب به هورالعظیم و از جنوب به هویزه محدود میشد.
منطقه عملیاتی طریقالقدس حساسیت زیادی داشت به طوری که بستان با تعداد زیادی روستا در تصرف و اشغال دشمن به سر میبرد، در قلب این منطقه قرار داشت و مرکز فعالیتهای جاسوسی دشمن و مرکز لجستیکی جبهه میانی دشمن به حساب میآمد، این مسئله حساسیت منطقه را بالا برده بود.
از طرفی با قطع مهمترین راه تدارکاتی و مواصلاتی دشمن که کلیدی برای آزاد سازی تنگ چزابه به شمار میرفت، بیش از پیش بر اهمیت این منطقه افزوده میشد. از دیگر ویژگیهای این منطقه قابل کانالیزه شدن برای واحدهای نظامی بود و به استثنای روستاها و در کنار رودخانهها پوشش گیاهی وجود نداشت و پوشش گیاهی موجود در منطقه بیشتر گیاهان عمومی است. تنها رود مهم و حائز اهمیت در این قسمت، رود کرخه است که بعد از کارون طولانیترین رود خوزستان به شمار میرود.
عملیات طریقالقدس برای آزاد سازی بستان
این عملیات به منظور آزادسازی شهر «بُستان» و تأمین مرز و دسترسی به هورالهویزه طراحی شده بود؛ بنابراین آزاد کردن بستان که عراق به ویژه شخص صدام به هنگام اشغال آن تبلیغات بسیار وسیعی را در سطح بینالمللی به راه انداخته بود، از مهمترین اهداف این عملیات بود.
این عملیات از جمله عملیاتهای مشترک سپاه و ارتش در طول جنگ ایران و عراق بود که با رمز یا حسین (ع) در ۰۰:۳۰ بامداد هشت آذر ۱۳۶۰خورشیدی و با عبور نیروهای پیاده یگانهای سپاه از میادین مین و مواضع دشمن در چندین محور به طور همزمان به ویژه در منطقه عمومی بستان و غرب سوسنگرد آغاز شد و در این عملیات نیروهای ایرانی برای نخستین بار از روش حمله موج انسانی استفاده کردند.
در زمانی که عملاً طرح ریزی عملیات برای آزاد سازی سرزمینهای غرب سوسنگرد و شهر بستان در اواسط مهرماه سال ۱۳۶۰ آغاز شد، از عنوان طرح کربلا ۱ برای اسم این عملیات استفاده میشد، اما به محض آغاز اجرای عملیات، نام طریقالقدس برای آن برگزیده شد.
با توجه به اینکه در آن ایام، دولت عربستان در پی برگزاری کنفرانس «فاس» با حضور سران کشورهای مسلمان به منظور پرداختن به مسائل فلسطین بود و بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران، نتیجه عملی این همایش را حمایت از رژیم اسرائیل و تضعیف عملی فلسطینیان ارزیابی میکردند، نام این عملیات «طریقالقدس» گذاشته شد تا نشان داده شود که سرزمینهای اشغالی فلسطینیان، فقط با برگزاری جلسه و همایش و یک نشست و برخاست آزاد نمیشود، بلکه با انسجام ملت فلسطین و با انجام یک سلسله عملیات نظامی از سوی کشورهای اسلامی، میتوان امید داشت تا سرزمینهای فلسطین از چنگال اسرائیل، آزاد شوند.
در مجموع دشمن در این منطقه حدود ۱۰ تیپ زرهی، مکانیزه و پیاده را سازمان داده بود و حدود ۳۰۰ دستگاه تانک و حدود ۱۰۰ دستگاه نفربر را به همراه بخشی از نیروهای کماندویی و نیرو مخصوص را مستقر کرده بود. تیپ تقویت شده ۲۶ زرهی از لشکر ۵ مکانیزه، فرماندهی جبهه شمالی دشمن در منطقه رملها را بر عهده داشت و تیپ ۹۳ پیاده و نیز تیپ ۳۱ نیروی مخصوص هم در سایر نقاط جبهه گسترش یافته بودند.
استعداد دشمن در نیمه جنوبی منطقه عملیات تقریباً دو برابر استعداد یگانهای ارتش بعثی در بخش شمالی جبهه بود. دشمن در بخش جنوبی جبهه خود، دارای ۳ تیپ زرهی، ۱ تیپ مکانیزه و ۲ تیپ پیاده بود. فرمانده لشکر ۶ زرهی دشمن این یگانها را هدایت و کنترل میکرد و قرارگاه آن در غرب منطقه جُفیر و جنوب شهر هویزه و در حاشیه هورالهویزه استقرار داشت.
خروج از بنبست در عملیات طریقالقدس به روایت شهید صیاد شیرازی
سپهبد شهید «علی صیاد شیرازی» در خاطرهای از برپایی دعای توسل برای خروج از بنبست یک عملیات روایت کرده است: در سِمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش، اولین عملیاتی که انجام دادیم عملیات «طریقالقدس بود»، هدف هم این بود که بتوانیم در تنگه چزابه، بین نیروی دشمن در خاک خودی و بخشی از نیروهایش که در داخل سرزمین ما بود، شکاف بیاندازیم.
عملیات به یاری خداوند متعال و همت رزمندگان اسلام به خوبی انجام شد و بخش عمدهای از منطقه در همان شب اول آزاد شد. اما وضعیت بسیار نگران کننده بود، تلفات سنگینی بر ما متحمل شده و نیرویی که بخواهد جایگزین این برادران اعم از ارتشی و سپاهی بشود، وجود نداشت. شاید به خاطر زیر آتش بودن در آن محور، ما بیشتر از ۱۸۰۰ نفر شهید دادیم فقط برای اینکه خط را نگه داریم. برای رهایی از این بن بست، شب قرار گذاشتیم که یک جلسه فوقالعاده بین ارتش و سپاه یعنی قرارگاه خودمان در سوسنگرد داشته باشیم. بیش از سه چهار ساعت بحث ادامه پیدا کرد، ولی هیچ نتیجه مثبتی از بحثها گرفته نشد.
شهید غیرتمندی داشتیم که طلبه جوانی بود به نام «مصطفی ردانیپور». او گفت: برادرها، شما حرفهایتان را زدید، دیگر فکر نمیکنم چیز جدیدی داشته باشید. اگر موافق باشید یک دعای توسل بخوانیم. باز هم همان کسانی که در نزد خدا آبرویی و عزتی دارند مثل ائمه اطهار (ع) هستند که باید دستمان را بگیرند. چراغها خاموش شد، خود ردانیپور دعا را شروع کرد. همه به شدت برانگیخته شده بودند و دلشان شکسته بود. متوجه شدم پشت سرم یکی بیشتر از همه با شدت گریه میکند.
سرتیپ شهید نیاکی فرمانده لشکر ۹۲ زرهی ارتش بود که ۵۴ سال داشت. آن موقع چند سال اضافه بر خدمت متعارف ۳۰ ساله، خدمت کرده و به خوبی پا بر جا مانده بود. دیدم دستمال بزرگی را روی صورتش گذاشته و چنان گریه میکند که من در خودم احساس حقارت کردم. به خودم گفتم: خوش به حال این افراد. اینها وضعشان خیلی بهتر از ماست! خاطره این دعای توسل در ذهنم مانده بود. مدتی بعد به تهران آمدم، فرصت شد که به طور خصوصی خدمت امام (ره) برسم. این خاطره را به محضر ایشان تعریف کردم. امام (ره) حرف بنده را قطع کردند و مطلبی فرمودند که هیچ وقت از ذهن و قلبم پاک نمیشود. فرمودند: «این اصل رجعت انسان است به فطرتش».
نتایج عملیات
در مجموع، عملیات طریقالقدس در حدود یک هفته به طول انجامید و پس از نبردهای مستمر شبانهروزی، دشمن به پشت رودخانه نیسان در جنوب منطقه عملیاتی رانده شد و ۶۰۰ کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغالی از جمله شهر بستان آزاد شد.
با انجام این عملیات برای اولین بار قوای اسلام توانستند خود را به مرز بینالمللی برسانند که از نظر سیاسی اهمیت زیادی برای ایران داشت. تهدید دشمن از محور سوسنگرد - حمیدیه به سمت اهواز مرتفع و احتمال اشغال اهواز و سوسنگرد از سوی ارتش عراق منتفی شد.
پیوستگی خطوط دفاعی ارتش عراق که از مهران در غرب کشور تا خرمشهر در جنوب کشور برقرار بود گسسته شد و به ناچار خطوط تدارکاتی دشمن طولانی گشت و موجب شکاف بین نیروهای شمال به جنوب یعنی بین سپاه چهارم و سوم ارتش عراق شد؛ بنابراین ارتش بعثی مجبور شد که از جاده بصره- عماره برای تدارک نیروهای موجود خود در خاک ایران استفاده نماید و جادهای را که در خاک ایران برای تدارک و پشتیبانی از نظامیانش، احداث کرده بود به دست قوای ایران افتاد و بدین صورت دسترسی رزمندگان اسلام به منطقۀ عملیاتی «فتح مبین» در غرب شهر شوش و غرب رودخانه کرخه با سهولت بیشتری انجام شد.
همچنین دسترسی به منطقه اشغالی ایران در غرب رودخانه کارون و جنوب کرخه کور که بعدها عملیات بیتالمقدس در آن انجام شد با سهولت بیشتری صورت گرفت و این عملیات صد درصد به اهداف خود رسید و استعدادی در حدود ۵/۱ لشکر عراقی در جریان آن منهدم شد.
از سوی دیگر طول خطوط پدافندی ایران کاهش یافت و از دو لشکر ۱۶ و ۹۲ که قبل از آغاز عملیات که در این منطقه پدافند میکردند، لشکر ۹۲ آزاد و برای شرکت در عملیات فتحالمبین عازم منطقه عمومی دزفول شد و پیرو این پیروزی، جلسه شورای عالی دفاع در ساعت ۱۰ صبح روز یکشنبه ۱۵ آذر سال ۱۳۶۰ در حضور حضرت امام خمینی در جماران تشکیل شد.
غنایم جنگی بهدست آمده از ارتش عراق
در این جلسه از سوی فرماندهان سپاه و نزاجا، گزارش عملیات تقدیم امام شد و براساس این گزارش در جریان این عملیات، قوای اسلام موفق شدند یکصد دستگاه تانک و نفربر سالم و نیز یکصد دستگاه ماشینآلات مهندسی و راهسازی از دشمن را به غنیمت گرفته و حدود ۲۵۰۰ نفر از نظامیان دشمن را به هلاکت رسانده و ۵۰۰ نفر آنها را اسیر نمایند. همچنین ارتش در هفته اول عملیات ۱۲۵ شهید و ۴۰۰ مجروح و نیروهای سپاه و بسیج ۷۰۰ شهید و ۱۸۰۰ مجروح داشتند.
در مجموع در این عملیات، ۱۹ عراده توپ ۱۵۲ م م، ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر، ۷۰ قبضه توپ ضدهوایی ۲۳ و ۱۴ م م و ۲۵۰ دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد و ۵۴۶ نفر از نظامیان عراقی نیز اسیر گردیدند. همچنین ۱۸۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۰۰ دستگاه خودرو، ۴ بالگرد جنگی و ۸ فروند هواپیمای ارتش عراق منهدم شد و از جمله یک فروند هواپیمای میراژ ساخت فرانسه مورد اصابت قرار گرفت که خلبان آن نیز اسیر شد. همچنین ۳۵۰۰ نظامی عراقی کشته یا زخمی شدند.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۹۱۱