به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد، به مناسبت فرارسیدن سالروز عملیات کربلای یک که منجر به آزادسازی شهر مهران شد مراسم گرامیداشتی با حضور اقشار مختلف مردم و ایثارگران و خانواده معظم شهدا در حسینیه این شهرستان برگزار شد.
در این مراسم رضا عارفی در خصوص عملیات کربلای یک و آزادسازی شهر مقاوم مهران مطالبی را عنوان و یاد و خاطره شهید محمدعلی حدادیان کاخکی، اعزامی از گناباد که در این عملیات به درجه رفیع شهادت نائل آمد را گرامی داشت.
در این مراسم از خانواده شهید کاخکی تجلیل شد و در ادامه این مراسم رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران گناباد به همراه تنی چند از معاونان خود با خانواده این شهید والامقام دیدار کردند.
زندگینامه شهید محمدعلی حدادیان کاخکی
شهید محمدعلی حدادیان کاخکی در اول فروردین 1343 در شهر کاخک در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در کاخک گناباد گذراند.
علی ازنظر اخلاقی بسیار خوشبرخورد و بشّاش و به مسائل مذهبی بسیار پایبند بود. فعالیتهای سیاسی وی از زمان تبعید حضرت امام در پاریس شروع شد. در این زمان او تحصیلات ابتدایی را طی میکرد. باوجود سن کمی که داشت در فعالیتهای سیاسی شرکت میکرد. در کلاس چهارم و پنجم ابتدایی سخنانی را در مورد انقلاب و امام مطرح میکرد.
برای مبارزه با بیحجابی با همکاری خواهرش و چند تن از خواهران دیگر روسریهایی را تهیه و بین دانشآموزان پخش کردند. با این کار رئیس مدرسه تحقیقاتی برای پیدا کردن شخصی که به چنین کاری دستزده را شروع کرد و سرانجام در آخر سال متوجه شد که این کار با همکاری علی انجامگرفته است. درنتیجه وی را از جلسه امتحان اخراج کرده و به باد کتک و ناسزا گرفت. ضرب و شتم به حدی زیاد بود که علی برای چند روز در بیمارستان بستری شد.
با ورود علی به دوره راهنمایی فعالیتهای وی جنبه عملیتر پیدا کرد، بهطوریکه با پخش اعلامیه و نوارهای امام هدایتگر دانشآموزان و مردم بود. دیری نپایید که مأموران رژیم از فعالیتهای او آگاه شدند و با حمله به منزل و دستگیری وی به آزار و اذیت و شکنجهاش پرداختند، اما علی بازهم دست از فعالیت برنداشت بهطوریکه فعالیتهایش تا زمان پیروزی انقلاب ادامه یافت. به ثمر رسیدن انقلاب در سالهای آخر دبیرستان، مایه شور و شادی وی را فراهم نمود.
با اتمام تحصیلاتش در مقطع متوسطه، جهت ادامه تحصیل در مقطع کاردانی تربیتمعلم گناباد پذیرفته شد. تحصیل او در این مرکز، همزمان با جنگ تحمیلی شد، لذا وظیفه خود دانست تا برای در دفاع از مرزهای کشور اسلامیمان به یاری دیگر مدافعان این مرزوبوم بشتابد. او در زمان حیات دنیایی خود 52 ماه در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور فعال داشت و فقط برای شرکت در امتحانات به گناباد میآمد و دوباره به جبهه برمیگشت.
آرزوی همیشگی علی شهادت، و رسیدن به مقام لقاء قرب الهی بود و سرانجام در تاریخ 21 تیر 1365 به آرزوی خود رسید و در جریان عملیات کربلای یک که منجر به آزادسازی مهران شد به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید
بیشک وقتی انسان خود را بهطور واقعی شناخت رب حقیقی را شناخته و به مصداق (قد افلح من زکیها) میشود چون حقیقت را شناخته و ابتدا و انتهای وجودی خویش را دید. پروردگار قادر دید که مرحله دگرگونش را ستیز مداوم و مستمر بر ضد هر چه از خدا بیخبر آغاز کند و اینجاست که جهانبینی مکتبی واقعی آغاز گردد و خود در این مرحله فداکار و جانبرکف و ایثارگر میشود، زیرا اسلام برتر از هر چیز و هیچچیز از اسلام برتر نیست.
پدر و مادر گرامی و برادران و خواهرانم من به میل خود به جبهه رفتم و این راه را انتخاب کردم و با آزادی کامل این راه را رفتم و هیچکس به من اجبار نکرد که به جبهه بروم. وظیفه شرعی و دینی خود دانستم که به جبهه بروم مگر خون من از خون اینهمه، سرختر است ما همه میگوییم اسلام دین حق است، دین آزادی است، پیام خداست. پس چرا جواب حسین زمان را ندهیم و به ندای (هل من ناصر ینصرنی) حسین لبیک نگونیم و روز قیامت جواب حسین (ع) و خدا را چه خواهیم داد. آیا خواهیم توانست در برابر حسین (ع) سربلند کنیم؟...
از شما میخواهم باخدا باشید امام را تنها نگذارید. امام را دعا کنید و از خدا بخواهید فرج امام زمان حضرت مهدی (عج) را نزدیک کند.... مواظب منافقین داخلی باشید زیرا امام عزیزمان فرمودند: «منافقین از کفار بدترند». بهراستی هم بدترند نمونههای آن را در یکساله اخیر دیدید.
