به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، انتشارات مرز و بوم در صفحه اینستاگرامی خود روایتی از علی حاجزینعلی آورده است که ماجرای تشر زدن شهید حمید صالحی به کادر اداری مدرسه مفید برای جبهه نرفتن را بیان کرده است.
اول سال سوم از بین بچههای دوره ما فقط حمید صالحی بود که تابستان سال ۶۰ چند هفتهای رفته بود جبهه. حمید خیلی صریح بود و با کسی تعارف نداشت. تازه هم از جبهه آمده بود، سرش داغ بود. یک بار زنگ تفریح رفت توی دفتر مدرسه؛ چند تا از معلمهای ما توی دفتر بودند، آقای مظفرینژاد، رفیعی، صدر، ظفرقندی و دانش داشتند چای میخوردند. حمید برگشت گفت: «من هرچی فکر میکنم به نتیجه نمیرسم؛ ما هم میرویم جبهه، شما چرا نمیروید؟» معلمهای ما جا خوردند؛ خشکشان زد. معلمهای ما آدمهای کمی نبودند؛ بیشترشان از منصوبین شهید رجایی بودند و توی کشور مسئولیتهای بزرگی داشتند؛ حتی بعضیهایشان در جنگ مسئولیت اداری و ستادی داشتند.
خودشان سر کلاس همیشه دروس اسلامی میدادند و میگفتند: «جهاد تکلیفه.» حالا یک بچه ۱۸ ساله آمده بود و این حرف را بهشان زده بود. حمید را دعوا کردند؛ طوری شد که کار داشت به اخراج حمید میکشید. بعد هم توجیهش کردند. گفتند: «برو خونه تا ما فکر کنیم.» بعد از این قضیه چند تا از معلمها جدی به فکر افتادند که بروند جبهه. یکی، دو تا از معلمها مرخصی گرفتند و رفتند؛ حتی آقای کبریایی، معلم ورزش ما در والفجر مقدماتی تیر به پایش خورد و شدیدا مجروح شد. حمید از همان زمان این دغدغه تکلیف و صراحتش را داشت.
انتهای پیام/ 141