به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، پس از یک وقفه پنج ماهه، نمایندگان ایران و گروه ۱+۴ شامل انگلیس، فرانسه، روسیه و چین به اضافه آلمان، در ۲۹ نوامبر، هفتمین دور مذاکرات را در وین آغاز کردند. در این گفتوگوها که اولین بار در دوره ریاست جمهوری حجتالاسلام رئیسی بود؛ هیئت ایرانی دو متن پیشنویس مفصل را ارائه کرد. یکی در مورد لغو تحریمهای آمریکا و دیگری در مورد بازگشت ایران به تعهدات هستهای خود در چارچوب برجام. مذاکرات فشرده پنج روزه در ۳ دسامبر پس از بازگشت دیپلماتها برای مشورت بیشتر به پایتختهای خود با وقفه همراه شد.
اما، ایران و پنج طرف دیگر توافق هستهای، روز پنجشنبه ۱۸ آذر، ادامه دور هفتم مذاکرات وین را از سر گرفتند. ایران بارها تاکید کرده است که در مذاکرات بسیار جدی است و ارائه اسناد نشان از جدیت کشور برای دستیابی به توافق دارد و اکنون نوبت دیگر طرفهاست که عزم خود را نشان دهند. بر همین اساس با «نادر انتصار» استاد علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی به گفتوگو نشستهایم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
در حالی که ایران بارها عنوان کرده که برای یک توافق خوب آماده است، غربیها ایران را به دلیل جدی نبودن برای دستیابی به توافق سرزنش میکنند. نظر شما در این رابطه چیست و به نظر شما یک «توافق خوب» از دیدگاه آمریکا و متحدانش، چگونه توافقی میتواند باشد؟
غربیها بسیار ناامید هستند، زیرا ایران تسلیم هدف اصلی آنها برای بازنویسی مفاد برجام نشده است. «توافق خوب» برای غرب، توافقی است که ایران را وادار میکند در ازای تضمین دائمی و کامل این کشور در قبال تعهداتش تحت توافق هستهای ۲۰۱۵، معافیتهای جزئی و غیرقابل تضمین تحریمها را بپذیرد. علاوه بر این، غرب میخواهد درخواستهای غیر هستهای را نیز به این توافق اضافه کند. این اساساً همان چیزی است که غرب همیشه از آن به عنوان «برد-برد» یا «توافق خوب» نام برده است.
ایران بر حذف تمامی تحریمهای هستهای پافشاری میکند. به نظر شما آیا آمریکا این درخواست ایران را انجام خواهد داد؟ به عبارت دیگر، آیا شما اراده سیاسی واقعی را در آمریکا برای دستیابی به توافق میبینید؟
نه، آمریکا این کار را نخواهد کرد. واشنگتن در این مورد بسیار صریح بوده است. من هیچ تمایل یا اراده سیاسی در آمریکا برای دستیابی به یک توافق پایدار و بلندمدت با ایران نمیبینم. با این حال، واشنگتن با استفاده از ابزارهای رسانهای خود و همچنین خریدن اندیشکده ها، خود را در تنشهای فعلی میان ایران و آمریکا در نقش قربانی جلوه داده است.
ایران میگوید که متن برجام ۲۰۱۵ باید سنگ بنای مذاکرات وین باشد، اما طرف مقابل در واقع دنبال برجام جدید ۲۰۲۱ است. شما این مطالبات بیش از حد را چگونه ارزیابی میکنید؟
در اینجا دو موضوع عمده مطرح است. اول و مهمتر از همه، ایالات متحده قصد ندارد به تعهدات خود در برجام عمل کند. در واقع، واشنگتن هرگز برجام را به عنوان یک توافق پایانی تلقی نکرده است، بلکه آن را به عنوان اولین گام برای افزایش فشار بر ایران از طریق گسترش پارامترهای توافق هستهای در نظر گرفته است. ثانیاً، متن برجام طوری نوشته شده بود که به آمریکا فضای کافی برای تفسیر مجدد تعهدات خود داده است.
تیم جدید مذاکره کننده ایران خواستار تغییراتی در پیشنویس مفاد توافقی که در ۶ دور گذشته صورت گرفته بود، شده است، اما اروپاییها با این موضوع موافق نیستند. درخواست ایران را از نظر حقوقی چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما آیا پیش نویسی که امضاء نشده باشد الزامآور است؟
هیچ پیشنویس قانونی الزامآور در این مورد وجود ندارد. تیم مذاکره کننده قبلی ایران و ۱+۴ پیشنویسهایی درباره موضوعات و موارد اختلافی که برای توافق نهایی احتمالی باید مورد بحث و بررسی قرار گیرند، تهیه کردند.
اکنون دولت جدیدی در ایران وجود دارد که برنامه سیاست خارجی خود را دارد. من مطمئن نیستم که در شش دور گذشته مذاکرات در وین به اروپاییها چه وعدههایی داده شده است، اما هر نکتهای که با آنها مذاکره شده و هر وعدهای که داده شده قطعاً از نظر قانونی الزامآور نیست. در بهترین حالت، آن پیشنویسها میتوانند توسط یک دولت در حال خروج و تیم مذاکره کننده آن به عنوان نقاط گفتوگو در نظر گرفته شوند.
منبع: مهر
انتهای پیام/ ۹۱۱