در بخشی از وصیتنامه شهید باقی‌زاده آمد؛

نگرانی شهید «قاسم باقی‌زاده» برای آینده سیاسی برخی نهادهای انقلابی + تصاویر

شهید قاسم باقی‌زاده از شهدای دفاع مقدس در بخشی از وصیتنامه خود خطاب به دستگا‌ه‌ها و نهادهای انقلابی توصیه‌هایی کرده و به ارائه تذکراتی پرداخته است.
کد خبر: ۴۹۴۳۵۶
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۵ - 15December 2021

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «قاسم باقی زاده» در سال ۱۳۳۶ در روستای ابراهیم آباد از توابع اراک به دنیا آمد. دوران طفولیت و تحصیلات ابتدایی و دوره اول دبیرستان را همان جا گذراند و در طول مدت تحصیل جزو شاگردان ممتاز مدرسه بود. وی در این دوران به قدری از نظر اخلاقی و نیز از لحاظ درسی مورد اعتماد معلمین بود که اگر معلمی به مرخصی می‌رفت، کلاس را به او می‌سپرد. وی دوران تحصیل را به صورت جهشی گذراند.

نگرانی من از نهادهایی است که کم و بیش تابع هوای نفس شده‌اند + عکس

شهید باقی‌زاده علاقه زیادی به روحانیت داشت و یکی از بزرگترین آرزوهایش، تحصیل در قم بود و مقدمات فقه را خودش مطالعه می‌کرد و می‌گفت: «فیضیه را فراموش نکنید، چون تربیت یافتگان فیضیه نجات‌بخش اسلام و مملکت هستند»؛ یکی دیگر از خصوصیات شهید، توجه او به صله‌ ارحام بود و به همین جهت بین فامیل و آشنایان محبوبیت خاصی داشت. حافظ قرآن بود و در استفاده از وسایل اسراف نمی‌کرد.

پس از اتمام دوره‌ راهنمایی برای اینکه باری از دوش خانواده بردارد، به تهران رفت و روز‌ها در باطری‌سازی کار می‌کرد و شبانه درس می‌خواند. بعد از اتمام دوره‌ دبیرستان در رشته فیزیک دانشگاه تبریز قبول شد و در آنجا ادامه تحصیل داد. در طول دوران دانشگاه، ضمن اینکه یکی از شاگردان ممتاز رشته‌ خود بود، فعالیت‌های مذهبی و سیاسی خود را از پی گرفت. بعد از تعطیلی دانشگاه به علت انقلاب فرهنگی، در حالی که یک ترم از درسش مانده بود، در سپاه پاسداران مشغول به خدمت شد.

شهید قاسم باقی زاده پشتکار عجیبی در کار‌ها داشت و خوب برنامه ریزی می‌کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در اوج تحرکات جریانات ضد انقلابی حزب خلق مسلمان در شهر تسوج از توابع استان آذربایجان شرقی، به کار تدریس مشغول بودن و برنامه قرآن هم در دبیرستان جامی برگزار می‌کرد که از طرف عناصر وابسته معلوم‌الحال تکفیر و تهدید به مرگ شد.

وی در اولین فرصت مورخ دهم آبان سال ۱۳۶۰ عازم جبهه شد و در عملیات طلوع فجر (مطلع‌الفجر) شرکت کرد. در جریان فتح تپه‌ چرمیان حضور داشت و مدتی نیز در محاصره‌ دشمن بود. مدت هفت ماه خبری از وی نشد تا اینکه دهم تیر سال ۱۳۶۱ پیکر مبارکش تحویل خانواده‌اش شد. چون امامش نه سری به پیکر داشت و نه دستی به تن.

نگرانی من از نهادهایی است که کم و بیش تابع هوای نفس شده‌اند + عکس

فرازی از وصیتنامه شهید

«به پدر و مادرم سلام دارم و بعد از امید به بخشش و حلالیت، سفارش می‌کنم به صبر، مخصوصا مادرم و خواهرانم بی‌تابی نکنند. خدا را یاد کنند که «الا بذکر الله تطمئن القلوب» آرامش بخش دل‌ها است... ناراحتی و نگرانی من از اختلافی است که در بیشتر این نهاد‌هایی که همه را در حفظ انقلاب سهیم می‌دانم و کم و بیش تابع هوای نفس شده‌اند، پیدا شده است. امیدوارم بر نفس خود مسط شوند و برای الله کار کنند و اختلاف را کنار بگذارند.»

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها