بخشی از وصتنامه شهید مدافع حرم؛

کسب فیض شهادت با دعای مادر/ مهم‌ترین کار هر مسلمان از دیدگاه شهید «میلاد بدری»

شهید میلاد بدری از جمله رزمندگان مدافع حرم بود که در نبرد با تکفیری‌ها در سوریه به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۹۵۲۲۱
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۴۰۰ - ۰۰:۲۷ - 24December 2021

شهید میلاد بدریبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید مدافع حرم «میلاد بدری» روز ششم فروردین سال ۱۳۷۴ در شهرستان امیدیه استان خوزستان به دنیا آمد و روز ۱۱ آذر سال ۱۳۹۴ مصادف با روز اربعین حسینی (ع) در سن ۲۰ سالگی به شهادت رسید. پدرش بازنشسته شهرداری بود و شهید غیر از خودش یک برادر دیگر داشت.

شهید بدری از سن ۱۰ سالگی رفتن به مسجد را شروع کرد و شاگرد هیئت مسجد صالحین شد. بدون اینکه خانواده از او بخواهد که به مسجد برود، خودش اهل این برنامه‌ها بود و سالی دو بار با بچه‌های هیئت به زیارت امام رضا (ع) مشرف می‌شد.

وی با آنکه خودش رشته تجربی را انتخاب کرده بود، بعد از دیپلم تغییر عقیده داد و سراغ درس طلبگی رفت و در حوزه علمیه «سفیران هدایت حضرت ابوالفضل (ع)» شهرستان امیدیه ادامه تحصیل داد.

هنگامی که موضوع دفاع از حرم پیش آمد، برای رفتن به سوریه لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. یک سال در تلاش بود تا بتواند اعزام شود و پنج جا هم نامش را ثبت کرده بود. از تابستان سال ۱۳۹۴ هم شروع به تلاش برای جلب رضایت مادرش برای اعزام به سوریه شد. یکی از کارهایی که شهید بدری برای جلب رضایت مادرش، عکس شهدای مدافع حرم را به وی نشان می‌داد و به او می‌گفت: مادر ببین این‌ها به خاطر عشق به اهل بیت (ع) رفتند.

شهید بدری مربی حلقه‌های صالحین بسیج بود و همیشه صحبت‌هایش سرشار از عشق به اهل بیت (ع) بود. روزی که می‌خواست برود، نزد مادرش رفت و به او گفت: مادر من دارم به رزمایش می‌روم تا لباس نظامی بگیر.

آن موقع مادرش متوجه تصمیم جدی پسرش شد و برگشت و به مادرش گفت: مادرجان، چند جا ثبت نام کرده‌ام اما اسمم درنیامده است و شما باید برایم دعا کنید که این دفعه مقدمات سفرم فراهم شود.

خون میلاد برای رفتن می‌جوشید. در نهایت روز ۲۲ آبان ۹۴ اعزامش به سوریه از تیپ امام حسن مجتبی (ع) بهبهان فراهم شد. زمانی که شهید بدری متوجه شد که مادرش با رفتن او خیلی بی‌تابی می‌کند، به وی گفت: مادر جان، شهادت هم بدون رضایت مادر مورد قبول واقع نمی‌شود و از شما می‌خواهم برای رفتنم رضایت کامل داشته باشید.

شب پیش از آنکه به شهادت برسد، نوبت دوست وی بود که سر پست بایستد در آن حال اذان صبح را گفتند و میلاد رفت تا نماز خود را اول وقت بخواند اما متاسفانه از دسته جا ماند. بعد از نماز خواست که دنبال دوستانش برود اما نه راه را بلد بود و نه بیسیم یا وسیله ارتباطی داشت؛ بنابراین به داخل خانه‌ای که مستقر بودند برگشت. همشهری‌های امیدیه‌ای که آنجا بودند، به وی گفتند پیش ما بیا. صبح فرمانده شهید بدری از دستش گله‌مند بود که چرا از دسته جا مانده است و گفت: باید همان جا بیایی و پست بایستی. آنها باید برای کسانی که می‌خواستند شب پست بایستند، روی تپه الوار سنگ درست می‌کردند.

نزدیک ظهر بود که بیسیم فرمانده به صدا درآمد که خودتان را سریع برسانید. ماشینی را با یک موشک زده بودند. حاج رضا ملایی و سروان مجتبی زکوی زاده همانجا شهید شدند و میلاد مجروح شد که یک روز بعد یعنی اربعین سال ۹۴ به شهادت رسید.

سرانجام پس از گذشت ۲۰ روز از شرکت در دفاع از حریم اهل بیت (ع)، این مجاهد غیور و سرباز مطیع ولایت در جنگ علیه تکفیری‌ها شب اربعین سالار شهیدان امام حسین (ع) در منطقه جنوب حلب به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

بخشی از وصیتنامه شهید به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

با هدف نابودی دشمن ان شاء الله راهی سرزمین سوریه و دفاع از حرم عمه سادات (س) هستم. اگر توفیق شهادت داشتم، از همه دوستان و آشنایان حلالیت می‌طلبم. از پدر و مادرم معذرت می‌خواهم که در طول ۲۰ سال زندگی بچه خوبی برایشان نبودم. برای دوستان، آشنایان و کسی که از من توصیه‌ای بخواهد می‌گویم که رضایت «الله» تبارک و تعالی از رضایت هر کس مهمتر است و بر آن اولویت دارد. به عبارتی دیگر اصلا قابل مقایسه نیست. پرهیز از کار شبهه‌ناک واقعا هنر است و دعا کنیم که نصیبمان شود. از شما می‌خواهم که برای نابودی استکبار جهانی (آمریکا، اسرائیل، عربستان) دعا کنید که ان شاء الله با نابودی این‌ها ظهور زمینه سازی خواهد شد...»

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار