به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، آژانسهای سازمان ملل اعلام کردند که یک هفتم جمعیت جهان یا یک میلیارد نفر در حال حرکت هستند، این تعداد شامل رقم بیسابقه ۲۸۱ میلیون مهاجر بینالمللی و ۸۴ میلیون مهاجر دیگری است که بهناچار بر اثر درگیری، خشونت و تغییرات آب و هوایی آواره شدهاند.
به اذعان مدیرکل سازمان بینالمللی مهاجرت، بسیاری از مهاجران در جست و جوی فرصتهای اقتصادی بهتر، پا در مسیر مخاطرهآمیز مهاجرت میگذارد.
البته شمار زیادی نیز برای فرار از بلایای طبیعی و ساخت دست بشر ناچار به ترک خانههای خود میشوند.
بسیاری از مهاجران بهعنوان افراد آسیبپذیر، گرفتار باندهای قاچاقچی میشوند که در مسیرهای مهاجرتی در حال فعالیت هستند.
فراتر از آن چه از مرزهای بسته و خانوادههای از هم جدا شده در تصاویر مربوط به مهاجرت در مرزهای اروپا و آمریکا میبینیم، موج جدید احساسات ضد مهاجرتی است که در ۲ سال اخیر و در پی شیوع کرونا، تشدید شده است.
این امر دولتهای مواجه با بیثباتی اقتصادی را به سمت استفاده ابزاری بیشتر از مهاجران سوق میدهد.
کشورهای اروپایی و آمریکا، بدون توجه به پتانسیل مهاجران اقدام به مقابله با ورود آنان میکنند یا آنها را از برنامههای بهبود اجتماعی و اقتصادی کرونایی خود حذف میکنند.
جدیدترین تحقیقات نشان میدهند که مهاجران در مسیر تلاش برای ورود به آمریکا، در بیابانهای بیآب و علف بر اثر گرما و بیآبی جان خود را از دست میدهند.
این در حالی است که «هیپوترمی» یا همان سرمازدگی، مرگ شمار زیادی از مهاجران را در ماههای سرد سال در مرزهای اروپایی رقم میزند.
البته مهاجران در حال حرکت به سمت مرزهای آمریکا با خاطرات دیگری مانند مارهای سمی نیز مواجه هستند.
بر اساس ارزیابیها، سالانه ۳۵۰ نفر به دلیل خودکشی، خستگی، گرفتار شدن در باندهای جنایات سازمان یافته، تصادف رانندگی، گرمازدگی و مارگزیدگی در مسیر مهاجرت جان خود را از دست میدهند.
ضمن این که شمار قابل توجهی، از ترومای طولانی مدت و پیامدهای استرس شدید رنج میبرند.
در سالهای اخیر، دولتهای مختلف آمریکا به مهاجران بهعنوان هدفی سیاسی نگریستهاند.
مثلاً «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا با اتخاذ سیاست «تحمل صفر»، زندگی آنها را با چالشهای جدی و مرگباری مواجه کرد.
اروپا نیز پس از سر گذراندن بحران مهاجرت ۲۰۱۵، در ماههای اخیر شاهد سیل مهاجران در مرزهای خود بوده است که عدم مدیریت آن سبب رقم خوردن فجایعی انسانی شده است.
اتحادیه اروپا که در مواجهه با این بحران تلاش دارد از رویکرد برون سپاری بهره ببرد، از مهارناپذیر شدن خشونت در سراسر قاره اروپا به ویژه در مرزهای شرقی خود غافل است.
طی چند ماه گذشته، مرز بین بلاروس و لهستان به محل دیگری برای رقم خوردن «بحران مهاجرت»، تبدیل شده و غرق شدن دستکم ۲۷ مهاجر در کانال «مانش» نشان دهنده افزایش هزینههای انسانی ناشی از محدودیتهای مهاجرتی است.
انتقال مسئولیتهای مهاجرت و پناهندگی به کشورهای هم مرز با اتحادیه اروپا به اوایل دهه ۱۹۹۰ برمی گردد و مهر تاییدی بر فرار این اتحادیه از مسئولیت موضوع مهاجرت است.
این رویکرد نه تنها سبب توقف مهاجرت به اروپا نشده، بلکه مرگبار شدن مرزهای این قاره را در پی داشته است؛ در واقع، اتحادیه اروپا به باندهای قاچاق انسان مشروعیت داده و رنج و مرگ انسانها را افزایش میدهد.
نکته قابل توجه در بررسی رویکردهای مهاجرتی آمریکا و اروپا این است، که هیچ یک از این رویکردها نوعی بازدارندگی در مسیر سیل مهاجرتها ایجاد نکردهاند.
اتحادیه اروپا و آمریکا به عنوان مدعیان حقوق بشر، در سالهای اخیر اصلیترین ناقضان حقوق مهاجران در مرزهای خود بودند.
شیوع بیماری «کرونا» در سال ۲۰۲۱ موج احساسهای ضد مهاجرتی را تشدید کرد.
براساس گزارش سازمان ملل، خصومت و بیگانه هراسی علیه مهاجران در حال افزایش است و به حاشیه راندن مهاجران در بحبوحه شیوع کرونا، زندگیهای بسیاری را در معرض خطر قرار میدهد.
از جزایر قناری گرفته تا جنگلهای لهستان و کانال «مانش» و تا مرزهای جنوبی آمریکا، ریشه مشکل یکسان است؛ نگاه به مهاجران به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی، رفاه اقتصادی و هویت اروپایی و آمریکایی؛ بنابراین واکنش نیز یکسان است و در ایجاد فاجعه انسانی خلاصه میشود.
همه آن چه در مرزهای اروپا و آمریکا رخ میدهد، نتیجه منطقی و قابل انتظار بیش از سه دهه سیاست غیرمسئولانه مرزی است.
با در نظر داشتن فهرست عوامل تشدید کننده مهاجرت باید گفت که مقابله با دلایل و عوامل مذکور بیش از هر رویکرد و سیاستی میتواند مانع مهاجرت در مرزهای اروپا و آمریکا باشد.
منبع: میزان
انتهای پیام/ ۹۱۱