به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهناز اشکیان امدادگر و جانباز شیمیایی دفاع مقدس با یادآوری خاطراتی از حضور برخی مردم عراقی به عنوان رزمنده در دفاع مقدس و سختی و مشکلات آنان و خانوادههایشان در همراهی با رزمندگان ایرانی، به روایت خاطرهای از یکی از فرماندهان لشکر بدر عراق پرداخت که در ادامه آن را میخوانید.
در زمان صدام همسر من فرمانده لشکر بدر بود، لشکر بدر متشکل از مجاهدان عراقی بودند که به ایران آمده و مقابل صدام مبارزه میکردند. ما در کرمانشاه با خانواده این عزیزان همسایه بودیم و خاطرات زیادی با همسران این مجاهدان دارم. زنان عراقی همدوش با همسران و پدران و برادرانشان با رژیم صدام مبارزه میکردند و در این راه رنجهای زیادی کشیدند. زندانی، شکنجه و حتی شهید شدند، داغ پدر، برادر و همسر دیدند. با فقر و محرومیت زندگی کرده و سختیها را تحمل کردند حتی از کشور خودشان مهاجرت کردند و دور شدند سپس به ایران آمدند. آنان به معنای واقعی مجاهدین در راه خدا بودند.
ما در کرمانشاه با خانواده ابومهدی و ابوزهرا همسایه نزدیک بودیم. ابوزهرا یکی از فرماندهان عراقی لشکر بدر بود و برایم تعریف میکرد صدام ۱۲ نفر از خانواده اش را دستگیر کرده و به زندان انداخته بود، آنوقت شرط آزادی را تحویل ابوزهرا گذاشته بودند. از خواهر ۱۴ ساله تا مادربزرگ ۸۰ سالهاش در زندان بودند. همسر ابوزهرا همیشه ناراحت بود و گریه میکرد که خانوادهاش در شکنجه هستند، اما او راحت در ایران زندگی میکند.
الحمدلله که دستاورد این صبوریها سقوط صدام و برپا شدن اسلام در عراق شد.
انتهای پیام/ ۱۴۱