به گزارش دفاعپرس از اصفهان، عملیات آبی – خاکی «کربلای ۴»، یکی از عملیاتهای گسترده و غیرکلاسیک جمهوری اسلامی ایران است که توسط قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (ص) سپاه پاسداران با رمز محمدرسولالله (ص) طراحی شد. این عملیات شامگاه سوم دی سال ۱۳۶۵ در محور «ابوالخصیب» واقع در جنوب عراق، به صورت گسترده و با هدف آمادهسازی مقدمات فتح «بصره»، توسط نیروهای مسلح ایران آغاز شد و در پی لو رفتن طرح عملیات و با تحمل تلفات بالای انسانی، در ساعات نخست پایان یافت.
فرماندهان ایرانی به منظور بهبود شرایط سیاسی نظامی کشور و انجام عملیات اصلی سال ششم جنگ، از ماهها قبل این عملیات را طراحی کردند تا با ورود به خاک عراق، شهر مهم و اقتصادی بصره را مورد تهدید قرار دهند. رزمندگان اسلام قصد داشتند تلفات گستردهای را به ارتش عراق وارد و جزایری مهمی همچون «امالرصاص» و «ابوالخصیب» را در اختیار بگیرند، همچنین با ورود به خاک عراق، نیروهای آنان را در شبه جزیزه «فاو» محاصره و از حمله احتمالی به شبه جزیره فاو جلوگیری کنند.
منطقه عملیاتی «کربلای ۴» در جنوب غربی کشور ایران و جنوب شرقی شهر بصره عراق قرار داشت. این منطقه از شمال به آبگرفتگیهای جنوب زید، از شرق به رودخانه اروند کبیر و اروند صغیر و از غرب به کانال زوجی و شهر تنومه عراق منتهی شد.
نیروهای ایرانی برای اینکه بتوانند اهداف خود را در این عملیات کسب کنند، باید از رودخانه وحشی اروند عبور و بعد از تصرف جزایر کشور عراق، خود را به شهر بصره نزدیک میکردند، عبور از رودخانه و ورود به خشکی نشان از پیچیدگی و اهمیت منطقه عملیاتی «کربلای ۴» داشت و سختی کار را برای رزمندگان دوچندان میکرد.
قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هدایت قرارگاههای «نجف»، «قدس»، «کربلا» و «نوح (ع)» را برعهده داشت که هر کدام از این قرارگاهها در عملیات «کربلای ۴» مسئولیتهای زیر را برعهده داشتند؛ اما بهدلیل تراکم دشمن و نزدیکی منطقه «پنجضلعی» به شهر بصره، فقط قرارگاههای نجف و قدس توانستند بهطور کامل درگیر عملیات شوند.
خط قرارگاه نجف: منطقه «پنجضلعی» تا جزایر بوارین، امالطویله.
خط قرارگاه قدس: عبور از تنگه و پیشروی تا ابوالخصیب.
خط قرارگاه کربلا: تأمین منطقه و مقاومت با پاتکهای دشمن از مقابل جزیزه امالرصاص.
خط قرارگاه نوح (ع): تأمین جناح جنوبی منطقه و پیشروی به جزیره مینو.
با توجه به اطلاعات ارسالشده توسط کشور آمریکا و منافقین به عراق، دشمن موانع وسیعی را ایجاد و در حالت آمادهباش و کمین قرار داشت، همین علت باعث شد اهداف نهایی عملیات کسب نشود.
کشور عراق با طراحی پنج خط دفاعی که هر کدام از این خطوط شامل سیمخاردارهای حلقوی، میادین مین و ایجاد آبگرفتگی در میادین، میلگردهای خورشیدی، تلههای منور بود، مانع ورود نیروهای ایرانی شد، از میان این موانع میتوان به ۹ ردیف سیمخاردار و ایجاد دژهای هلالی شکل به شعاع ۲۰۰، عرض ۳ و ارتفاع ۶.۵ متر اشاره کرد که بین خط اول و دوم (کانال جنوبی پنج ضلعی) قرار داشت و دشمن به راحتی از طریق کانالهای به هم مرتبط دژها، نیروهای خود را انتقال میداد و بر حرکت قایقسواران و غواصان مسلط بود.
غواصهای خودی ساعاتی قبل عملیات به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند، ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای ایرانی شلیک میکردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری، یگانها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکسالعمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز میکردند. در این حال، رمز عملیات «کربلای ۴» اعلام شد و نیروهای عملکننده فقط توانستند در جزایر «سهیل»، «قطعه»، «امالرصاص»، «امالبابی» و «بلجانیه» نفوذ کنند. در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر «عرایض» (عقبه برخی از یگانها) و همچنین اجرای آتش موثر روی رودخانه اروند، عملا سازمان غواصها و نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد.
یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره امالرصاص و نوک بوارین بود که به رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت. دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیروها از تنگه امالرصاص – بوارین جلوگیری کرد. به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به امالرصاص داشت، در پدافند آن از ۹ رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره میبرد، به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده میشد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت میکرد. در نهایت به منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.
عملیات «کربلای ۴» هیچگاه مظلومیت و شجاعت رزمندگان را فراموش نمیکند. عملیاتی که رادارهای آمریکائی به جبران قضیه «مک فارلین»، تمام جزئیات عملیات را به عراقیها داده بودند. مظلومیت شهدای عملیات «کربلای ۴» تداعیکننده غربت و مظلومیت حضرت اباعبداللهالحسین (ع) و یاران باوفایش در روز عاشوراست.
۲۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۴ در مراسم ورود پیکر شهدای تازه تفحصشده به کشور بود که یک خبر از شهدا، بمب خبری بزرگی ایجاد کرد و منشأ یک تحول و آگاهی عظیم در میان مردم شد. خبر این بود: «کشف پیکر مطهر ۱۷۵ شهید غواص دفاع مقدس با دستان بسته» این شهدا که جمعی از غواصان و خطشکنان شهید عملیات «کربلای ۴» بودند دی سال ۶۵ در جریان عملیات این کربلای که طرح آن توسط آواکسهای آمریکایی لو رفته بود، خط عملیاتی اروند را شکستند و حتی از جزیره امالرصاص هم عبور کردند. طبق شواهد موجود، این رزمندگان در حالی که بیشتر آنها مجروح بودند، جلوتر از خط مقدم به اسارت دشمن درآمدند و پیکرشان با دستها و بعضاً با پاهای بسته شده در یک گور دستهجمعی دفن شده و بعد از ۳۰ سال توسط تیم تفحص پیکر مطهر شهدا کشف شده بود. نقطهای که شهدا در آن پیدا شدند، ۱۵ کیلومتر جلوتر از خط مقدم یعنی ابوفلوس در منطقه ابوالخصیب عراق بود.
در سالهای بعد از جنگ، بارها مراسم تشییع پیکر شهدا برگزار شده بود؛ اما آنچه باعث شد مردم نسبت به این مراسم واکنش احساسی و حساسیت بیشتر و متفاوتتری نشان دهند، این بود که خبر دادند شهدای کشف شده غواصانی هستند که توسط دشمن دستشان بسته شده و در همین حال به شهادت رسیدهاند.
اما بار دیگر نیز در دی سال ۱۳۹۷ نام این عملیات با توییت «محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس، در بین مردم بحثبرانگیز شد و خیلیها در مورد چگونگی انجام آن بحث میکردند. محسن رضایی نوشته بود: «با عملیات کربلای ۴ به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ۱۰ روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای ۵ را انجام دادیم. عملیات کربلای ۴ برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او».
پس از این خبر، موجی از نگرانی در میان مردم و خانوادههای شهدا ایجاد شد که چرا پس فرزندان ما در این عملیات شهید شدهاند، هرکسی سعی میکرد از نگاه خودش در مورد عملیات چیزی بگوید تا اینکه سردار شهید «قاسم سلیمانی» که در جریان عملیات «کربلای ۴» فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله (ع) استان کرمان را بر عهده داشت، پیرامون این موضوع، توضیحاتی در یکی از برنامههای تلویزیونی داد که برای اولینبار چنین چیزی اتفاق میافتاد. حاج قاسم گفت: «عملیات کربلای چهار به هیچ وجه عملیات فریب نبود و این عملیات یکی از عملیاتهای اصلی ما محسوب میشد؛ اما موفقیت در عملیات کربلای ۵ باعث شد عراقیها فکر کنند که کربلای ۴ عملیات فرعی ما بوده است».
وی همچنین گفت: «اگر قرار بود به خاطر بخشی از لورفتگی، کربلای ۴ انجام نشود، نمیتوانستیم هیچ عملیاتی را در جنگ اجرا کنیم». این جمله سردار برمیگردد به همان موضوعی که ما در جنگ همیشه دشمنی داشتیم که از آنها به عنوان ستون پنجم یاد میشد. افراد نفوذی که بعضاً با چهره متفاوت در میان رزمندگان و حتی فرماندهان نفوذ میکردند و سعی میکردند اخباری را به دست آورند و به دشمن مخابره کنند.
آنچه مهم است، این است که این ماجرا بار دیگر توانست مظلومیت شهدای هشت سال دفاع مقدس را به یاد مردمی آورد که شاید سالها در میان روزمرگیهای خود، این واقعیتهای جنگ را فراموش کرده بودند.
انتهای پیام/