ماجرای شهادت سه برادر در یک عملیات

نجفعلی، قدرت الله و، ولی الله کریمی سه برادری بودند که در عملیات خیبر شهید شدند و پیکرشان تا مدت‌ها مفقودالاثر بود.
کد خبر: ۴۹۷۸۵۳
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۴ - 18March 2022

ماجرای شهادت سه برادر در یک عملیاتبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، دفاع مقدس صحنه اتفاقات و حوادث کمتر دیده شده بود. اتفاقاتی که مردم بیشتر آن را در قصه‌ها و اسطوره‌ها شنیده بودند تا آنکه از نزدیک ببیند و لمس کنند. انقلاب اسلامی به مردم ایمان و مبارزه با تزریق کرد و این روحیه شکست ناپذیری و اقتدار چند ماه بعد در میدان دفاع مقدس خود را به گونه‌ای ویژه‌تر نشان داد. شهادت چند برادر در یک روز بارها در میدان نبرد دوران دفاع مقدس تکرار شد و آنچه آن را بزرگ و باعظمت می‌کرد پدران و مادرانی بودند که در این مصیبت بزرگ صبوری کرده و هیچگاه اظهار پشیمانی و ندامت نداشتند، بلکه بارها در مصاحبه‌ها و صحبت‌ها خود را مشوق حضور فرزاندشان در جبهه معرفی کردند. آن‌ها اسلام و مبارزه در راه عقیده را مهمترین دلیل این فداکاری می‌دانستند.

در ادامه روایتی از شهادت سه برادر همزمان در جبهه‌ها دفاع مقدس را می‌خوانید.

بعدازظهر روز اول عملیات خیبر در سوم اسفند ماه، مرتضی بختیاری (فرمانده گردان چهارده معصوم) در کانالی نزدیک نهر سوئیب به طور مداوم با گردان انبیا به فرماندهی نجف‌علی کریمی تماس می‌گرفت تا از اوضاع عملیاتی مطلع شود. تا بعدازظهر منتظر ماند؛ اما خبری از گردان کریمی نبود. ناگهان بی‌سیم‌چی گفت: «با بی‌سیم‌چی کریمی تماس برقرار کردم.» مرتضی گوشی بی‌سیم را گرفت و خطاب به بی‌سیم‌چی کریمی گفت: «چه خبر؟» بی‌سیم‌چی چند لحظه صبر کرد، سپس گفت: «نجف‌علی کریمی به طرف موقعیت حسن روشنایی و سلحشور رفت.» این جمله رمزی، نشان از شهادت کریمی داشت. گوشی بی‌سیم از دست فرمانده رها شد.

مرتضی به ناگاه برادران کریمی را در حال نزدیک شدن دید. قدرت‌الله فرمانده دسته و، ولی الله که از نیرو‌های گردان او بودند، به سوی او آمدند. نمی‌دانست به آن‌ها چه بگوید. به هر حال نزد مرتضی آمدند. قدرت‌الله گفت: «برادر بختیاری با نجف‌علی تماس گرفتی؟» مرتضی پاسخ داد: «بله.» قدرت‌الله ادامه داد: «نجف‌علی شهید شده؟ درست است؟» مرتضی انکار کرد؛ اما دو برادر، او را در آغوش گرفتند و گفتند: «برادر بختیاری، نجف‌علی شهید شده است، ما از دور نگاه می‌کردیم که تو گوشی بی‌سیم را چگونه رها کردی.»

غم همه جا را فرا گرفت. آن دو برادر، فرمانده را دلداری دادند. همه نیرو‌ها در اطراف آنان جمع شده بودند و اشک می‌ریختند. اندکی گذشت، مرتضی به برادران کریمی گفت: «حال اگر نجف‌علی شهید شده باشد، بیایید شما دو نفر برگردید یا حداقل بروید در پشتیبانی خدمت کنید.» آن دو برادر شجاع و دلیر پاسخ دادند: «ما برای نجف‌علی نیامده بودیم که حالا برگردیم. او شهید شد؛ چون آرزویش همین بود. ما نیز برای خودمان آرزو داریم؛ پس هرگز چنین درخواستی نکن. ما تا آخرین قطره خون با بقیه نیرو‌های گردان تو هستیم.» بدین ترتیب، برادران کریمی ماندند و عملیات را ادامه دادند. آن دو شب دوم عملیات تا صبح جنگیدند، تا اینکه صبح روز ۵ اسفند ۱۳۶۲ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. سه نفر شهید از یک خانواده در یک عملیات و از آن هم مهم‌تر اینکه هر سه تا چند سال مفقودالجسد بودند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها