همسر شهید "حسن تهرانی مقدم":

اخلاص و اخلاق شهید تهرانی مقدم قابل برابری با مسایل ظاهری نبود

همسر شهید تهرانی مقدم گفت: صداقت خاصی را در وجود ایشان دیدم که با هر جلسه رفت و امد صداقتش برایم ثابت شد. او گفت هیچی ندارد اما سعی میکند زندگی خوبی فراهم کند و اهل این نیست که اجازه دهد به همسر و فرزندش فشار بیاید.
کد خبر: ۵۰۰۱۹
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۸ - 22July 2015

اخلاص و اخلاق شهید تهرانی مقدم قابل برابری با مسایل ظاهری نبود

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، مراسم تجلیل و تقدیر از "الهام حیدری" همسر سردار شهید "حسن تهرانی مقدم" با عنوان "فرشتگان بال گشودند" عصر دیروز به همت موسسه فرهنگی هفت آسمان و با حضور خانواده شهدا برگزار شد.

در این مراسم الهام حیدری به بیان خاطراتی از دوران کودکی و نوجوانی خود پرداخت و صحبت های خود را اینگونه آغاز کرد: متولد سال 43 و فرزند چهارم خانواده ای مذهبی هستم. دوران کودکی را در تهران گذراندم و دوران ابتدایی را در منطقه رسالت درس خواندم. پدرم مسئولیت بانک های جنوب تهران را برعهده داشت اما به خاطر ابتلا به بیماری ریوی مجبور به نقل مکان به کرج شدیم و پدر مسئولیت بانک های شهریار و اطراف را بر عهده گرفت.

فعالیت های انقلابی و حمله ساواک به مدرسه

همسر شهید تهرانی مقدم همچنین به فعالیت های انقلابی خود در دوران نوجوانی اشاره کرد و گفت: ما چند خواهر بودیم که طبعا پدر مایل نبود تنها در تظاهرات ها حضور داشته باشیم چون بچه سال بودیم ولی با پدرم در راهپیمایی ها شرکت میکردیم. سال سوم راهنمایی ساواک به مدرسه حمله کرد من و خواهرم به خاطر فعالیت های انقلابی که در مدرسه داشتیم و اعتراضاتی که ما مسئولیت آن را برعهده داشتیم چند روزی را در منزل عمه ماندیم.



تاکید شهید تهرانی مقدم به بیان خاطره ی شفا گرفتنم با توسل به امام رضا(ع)

حیدری در خاطره ای به دوران 14 سالگی خود که مبتلای به بیماری حصبه  شد اشاره کرد که پس از چند ماه با توسل به امام رضا(ع) از مرگ حتمی نجات یافت و در ادامه توضیح داد: این ماجرا را قبل از ازدواج به همسرم نگفتم. 6 ماه که از ازدواجمان گذشت این خاطره را برای شهید نقل کردم که ایشان تاکید کردند در هر محفلی این خاطره را نقل کنم چرا که این واقعه به بزرگواری امامان ما باز میگردد که هر کس در حالت مضطر به ایشان متوسل شود حتما جواب خواهد گرفت.

اخلاص شهید قابل برابری با مسایل ظاهری نبود

وی در پاسخ به سوال مجری که چه چیز را در وجود شهید تهرانی مقدم دیدید که او را برای ازدواج قبول کردید گفت: اخلاصی که در جلسه اول دیدم ظاهر او را کاملا محو کرد احساس کردم اخلاق ایشان قابل برابری با مسایل ظاهری نیست و دیگر اینکه صداقت خاصی را در وجود ایشان دیدم که با هر جلسه رفت و امد برایم ثابت شد اینکه گفت هیچی ندارد اما سعی میکند زندگی خوبی فراهم کند و اهل این نیست که اجازه دهد به همسر و فرزندش فشار بیاید.



ازدواج ما سه مراسم بله بران داشت. بار اول هم خانواده شهید و هم خانواده ما در مراسم حاضر بودند اما ایشان خیلی دیر رسیدند. آن شب حاج حسن هیچ حرفی نزد فقط معذرت خواهی کرد بعدها پس از ازدواج عکسی را به پدرم نشان داده بود و گفته بود آن شب جلسه ای با اقا که رییس جمهور بودند داشت. بار دوم در بین راه مستضعفی را دیده بود و رفته بود دنبالش که کمک کند و کاملا مراسم را از یاد برده بود. پدرم از این موضوع خیلی ناراحت شد و گفت که اجازه نمیدهد این جریان ادامه پیدا کند من هم به واسطه پدرم قبول کردم. یک بار که حاج حسن قرار بود به جبهه برود همراه یکی از دوستانش پیش پدرم می ایند و او را بغل میکنند و معذرت میخواهند از این بابت که اگر پدرم کدورتی دارد از دلش برود پدرم این روحیه ی زیبای حاج حسن را که دیدند اجازه دادند دوباره مساله ازدواج مطرح شود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها