حمایت‌های رهبری توطئه‌های گسترده بیگانگان علیه شورای نگهبان را خنثی می‌کند

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، شورای نگهبان در نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین نهادهای حکومتی به شمار میآید. این نهاد شباهت زیادی با بعضی از نهادهای حافظ قانون اساسی در تعدادی از کشورها دارد. در قوانین اساسی برخی کشورها نیز نهادهایی به نام «دادگاه قانون اساسی»، « شورای قانون اساسی»، «دیوان قانون اساسی» و نظایر آن پیش بینی شده است که با وجود برخی تفاوتها، از حیث ساختار و نوع مسئولیتها با یکدیگر شباهتهای فراوانی دارند.

شورای نگهبان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارای جایگاه ویژهای است، به گونهای که نبودن آن در کنار مجلس قانونگذاری، موجب عدم اعتبار مجلس میشود. شورای نگهبان وظیفه دارد تمام مصوبات مجلس را از حیث عدم مغایرت با موازین اسلامی و قانون اساسی بررسی کرده تا در صورت عدم مغایرت، مصوبه مجلس، صورت قانونی به خود گیرد.

علاوه بر این نقش برجسته، شورای نگهبان مأموریت نظارت بر انتخابات را داشته و مرجع رسمی تفسیر قانون اساسی نیز به شمار میآید. از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استفاده میشود که علت اصلی پیشبینی نهاد شورای نگهبان، دو مسأله حراست و نگهبانی از «احکام اسلام» و صیانت از «قانون اساسی» بوده است؛ به همین دلیل از این نهاد به شورای «نگهبان» تعبیر شده است. اصل 91 قانون اساسی در عبارتی کوتاه و گویا به این مطلب اشاره کرده است. در قسمتی از این اصل آمده است: «به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان... تشکیل میشود.»

نوع وظایف و اختیارات شورای نگهبان و اهمیت آن موجب شده است که این نهاد در زمره نهادهای بسیار مهم نظام جمهوری اسلامی ایران در آید.

آیتالله سید محمدرضا مدرسی یزدی، عضو فقهای محترم شورای نگهبان نیز در گفتوگوی تفصیلی و صمیمی با خبرگزاری رسا به تشریح عملکرد این شورا در تصویب قوانین مجلس و نظارت بر انتخابات، مهمترین دستاوردهای این شورا، دلایل هجمه علیه شورای نگهبان و ... و البته شخصیت علمی، سیاسی، اخلاقی و انقلابی آیت الله جنتی پرداخت.

البته آیتالله مدرسی یزدی در بخشی از این گفتوگو ضمن تقدیر و تشکر از عملکرد خبرگزاری رسا در پوشش اخبار اظهار کرد: بنده تشکر میکنم از اینکه زحمت کشیده و آمدهاید تا این نهاد مهم نظام جمهوری اسلامی را که شاید از جنبهای پس از مقام رهبری نهادی به این حساسیت نباشد، را برای مردم بیشتر معرفی کنید. من نیز إنشالله در این سخنان به اندازه اقتضائات زمان و شرایط، مطالبی را بیان خواهم کرد.

علاقهمندان در ادامه متن این گفتوگو را از نظر میگذرانند؛

رسا ـ روند کار شورای نگهبان در چگونگی بررسی قوانین و انطباقدهی آنها با موازین دینی و شرعی چگونه است؟

شما در این پرسش یکی از مهمترین کارهای شورا را مطرح کردید؛ در اصل 94 قانون اساسی آمده «کلیه مصوبات مجلس شورای اسلامی باید به شورای نگهبان فرستاده شود.» پس نخستین مرحله از مراحل کار شورای نگهبان در انطباقدهی مصوبات با قوانین شرع و قانون اساسی از زمانی آغاز میشود که این مصوبات به شورای نگهبان واصل شود.

همچنین در این اصل ـ اصل 94 ـ تأکید شده «شورای نگهبان مؤظف است آن را حداکثر ظرف ده روز از تاریخ وصول از نظر انطباق بر موازین اسلام و قانون اساسی مورد بررسی قرار دهد و چنانچه آن را مغایر ببیند برای تجدید نظر به مجلس باز گرداند. در غیر این صورت مصوبه قابل اجرا است.» بنابراین نخستین لحظه عمل شورای نگهبان از حیث انطباقدهی قوانین با شرع و قانون اساسی از هنگام وصول مصوبات مجلس شورای اسلامی صورت میگیرد. شورای نگهبان نیز براساس وظیفه خود هم از لحاظ انطباق مصوبات با شرع آنها را بررسی میکند که این کار بر عهده شش فقیه شورای نگهبان است و هم از حیث مطابقت آن با قانون اساسی که وظیفه 12 عضو شورای نگهبان ـ فقها و حقوقدانان ـ میباشد.

البته در قانون اساسی پیش بینی شده اگر شورای نگهبان تشخیص دهد مدت 10 روز برای تطبیق مصوبات مجلس شورای اسلامی با شرع و قانون اساسی کافی نیست میتواند با ذکر دلایل مهلت بخواهد و تا 20 روز استمهال کند؛ نوعا و در بسیاری از زمانها ولو با تشکیل جلسات اضافه و غیر عادی شورا مدت 20 روز برای بررسی مصوبات کافی است؛ ولی با وجود این ممکن است در برخی مواقع حتی به اندازهی 10 روز نتوان فرصت داد؛ چرا که قانون فوریت داشته و باید تصویب شود تا رسمیت پیدا کند و در نهایت ابلاغ و اجرا شود. لهذا در قانون اساسی پیش بینی شده اگر قانونی فوریت داشت اعضای شورای نگهبان مؤظفند در مجلس شورای اسلامی حاضر شوند و در همان جلسه مشورت خود را انجام داده و آن چرا که باید تصمیم بگیرند تصمیم گیرند. اینها چیزهایی است که در قانون اساسی رسما آمده است.

گاهی نیز حجم مصوبات مجلس شورای اسلامی به ویژه آن مسائلی که به صورت موقت و در کمیسیونها تصویب میشود، به قدری زیاد و در عین حال زمانبر از حیث بررسی است که نمیتوان در مدت زمان 20 روز به آنها حتی با تشکیل جلسات روزانه رسیدگی کرد؛ شاید بتوانم نمونه آن را قانون مجازات اسلامی بیان کنم که حدود 700 ماده عمدتا فقهی و در برخی مواد دارای پیچیدگیهای خاص است که نمیشود این را ظرف 10 یا 20 روز مورد بررسی قرار داد. در این صورت شورای نگهبان تدبیری را به کار میبرد و آن این است «از زمانی که یک لایحه یا طرح در کمیسیونها مورد بررسی قرار میگیرد، حتی از زمانی که مشغول نوشتن و آماده سازی میشود، اعضای شورای نگهبان به ویژه کارشناسان این شورا در جریان امر قرار میگیرند، مراحل تصویب را پیگیری میکنند و اعضای شورای نگهبان را در جریان امر قرار میدهند، اعضا نیز آمادگیهای قبلی را فراهم میکنند تا وقتی قوانین به صحن عمومی شورا میرسد بتوانند با سرعت بیشتر کارها را انجام دهند.»

ولی اگر احیانا بالاتر از این خواسته باشند قانونی را در مجلس تصویب کنند، چون دیگر در فرصت پیشبینی شده قابل رسیدگی در شورای نگهبان نیست و با سرعت بالاتر رسیدگی امکان ندارد، این نوع تصویبها را حداقل از دیدگاه عدم امکان بررسی در شورای نگهبان، خلاف قانون اساسی میدانیم و اعلام میکنیم بیش از مقدار قابل بررسی در بازهی 20 روز، مجلس نمیتواند قانونی را تصویب کند.

البته افزونبر خود اعضای شورای نگهبان اعم از فقها و حقوقدانان، دو مجلس مشورتی هم وجود دارد که میتواند کارهای مقدماتی و پیشتیبانی را برای بررسی و اظهار نظرهای شورای نگهبان انجام دهد. نخست: مجمع مشورتی در قم است که عدهای از علما و فقها در آن شرکت میکنند و پیش از آنکه لوایح و طرحهای مصوب به صحن رسمی شورای نگهبان بیاید آنها نیز کارهای کارشناسانهای انجام میدهند؛ چنانچه یک مجمع مشورتی حقوقی نیز در تهران وجود دارد که کارهای حقوقی را بر روی قوانین و حتی برخی از امور دیگر انجام میدهد که میتواند کمکی برای تسریع و دقت بیشتر آن چه را که شورای نگهبان اظهار میکند، باشد.

رسا ـ چه نهادهایی در دنیا متکفل انجام اینچنین نظارتهایی هستند؟

قانون اساسی کشور ما که شورای نگهبان را پیش بینی کرده چیز 100 درصد بدیعی نیست. با مراجعه به قوانین اساسی سایر کشورها یعنی کشورهایی که قابل بررسی هستند و به اصطلاح جزو کشورهای پیشرو در مسائل حقوقی به شمار میآیند، اعم از کشورهای اروپایی، آمریکا و یا کشورهای اسلامی، مشاهده میکنیم نهادهای متناظر و مشابه شورای نگهبان دارند. البته این نهادها تحت عنوان دیگری همانند «شورای قانون اساسی» در فرانسه و یا «دادگاه قانون اساسی» در برخی کشورها و یا عناوین دیگر، کارهایی شبیه آن چرا که شورای نگهبان دارد با همان قدرت و صلابتی که این شورا از آن برخوردار است، برای آنها تعریف شده و تنها اختصاص به ما ندارد.

حتی در قانون اساسی پیش از انقلاب اسلامی نیز شورای نگهبان به نوعی وجود داشت؛ در حالی که در آن زمان «دادگاه قانون اساسی» و یا «شورای قانون اساسی» به اندازهای که امروزه در دنیا اهمیت دارد اهمیت نداشت و شاید کشورهای معدودی آن را داشتند. ولی در اصل دوم متمم قانون اساسی زمان مشروطه برای صیانت از اسلام، انطباق قوانین با احکام اسلامی و عدم انحراف قوانین با اسلام، پیش بینی شده بود حداقل پنج فقیه شایسته بر قوانین مصوب مجلس شورای آن زمان نظارت کنند و اگر آنها قوانین مصوب را خلاف شرع تشخیص میدادند آن قانون از قانونیت ساقط میشد. البته اجازه ندادند آن اصل دوم به نحو شایسته انجام شود و جز به نحو جزئی و در دوران خاصی عملی نشد؛ ولی اصل این فکر و اندیشه در قانون اساسی ما حدود 100 سال قبل نیز بوده و امروزه یک امر پیشرفتهای در دنیا به شمار میآید که یک نهادی مسؤولیت حفظ قانون اساسی و انطباق آن را داشته باشد.

این نهادها در فرانسه، آلمان، اتریش، آمریکا و ... وجود دارند. ولی در برخی از کشورها وابسته به قوه قضاییه و در برخی دیگر مستقل و جدای از قوه قضاییه، بلکه به نوعی مستقل از هر سه قوه هستند که وظیفه آنها انطباق قوانین با قانون اساسی، نظارت بر انتخابات ملی و حتی در برخی از موارد وظایفی قویتر از آنچه برای شورای نگهبان قرار داده شده، دارند، برای نمونه مشورتهای الزامی برای رییس جمهور در «شورای قانون اساسی فرانسه» تعبیه شده است.

بحث نظارت در دنیا یک امر عادی بوده و هر کشور دارای قانون اساسی و حقوق پیشرفتهای این موضوع را با خاستگاهها و دیدگاههای خاص خود پیش بینی کرده است.

رسا ـ مهمترین دستاورد شورای نگهبان یا به تعبیری مهمترینهای آن پس از انقلاب اسلامی چه بوده است؟ خروجی چنین نهادی در نظام جمهوری اسلامی چیست که اگر نباشد سبب ایجاد خلأ میشود؟

تعبیر دوم یعنی مهمترینها بهتر است، چرا که تمام وظایف شورای نگهبان مهم بوده و با فقدان هر کدام از اینها یک نقص مهمی برای نظام اتفاق بیفتد. نخستین این دستاوردها صیانت قوانین از مخالفت با اسلام است، مخالفت با اسلام چیز سادهای نیست؛ اگر قانون خلاف اسلامی تصویب شود بزرگترین ضایعه برای کشور است. بحمدالله هر جایی شورای نگهبان قانونی را خلاف شرع اعلام کرد، یا اصلاح و یا رد شد.

چه امری مهمتر از اینکه قانون خدا و حکم قرآن به ویژه در جاهایی که بعد عمومی داشته و مصوبه مجلس شورای اسلامی باشد صیانت شود؟! البته برخی وظایف را نیز قانون عادی بر عهده شورای نگهبان گذاشته است، همانند بررسی برخی از آیین نامهها و امثال آنها از حیث مطابقت و یا عدم مطابقت آن با شرع که آنها نیز مهم هستند. ولی قانون به سبب فراگیری و دوامش مهمتر است.

نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری بر عهده شورای نگهبان است که این کار بسیار عظیمی به شمار میآید؛ چرا که در رأس هرم نظام اسلامی ولایت فقیه و ولی فقیه است، ولی فقیه نیز منتخب مجلس خبرگان رهبری است. سلامت انتخابات و شایستگی افرادی که میخواهند داوطلب شده و آرای مردم را به دست بیاورند باید بخشی از آن از طریق شورای نگهبان و بخش دیگری از طریق خصوص فقهای شورای نگهبان انجام شود؛ بنابراین صیانت از مقام ولایت به نوعی مربوط به شورای نگهبان است که از طریق نظارت و تشخیص صلاحیت دواطلبان خبرگان رهبری صورت میگیرد.

از حیث قوه مجریه نیز تأیید صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری و داشتن معیارهای که در قانون اساسی به صراحت آمده ـ به نص بند نهم اصل 110 قانون اساسی ـ بر عهده شورای نگهبان است. پس اگر شورای نگهبان نبود حتی داوطلب این انتخابات هر فردی ممکن بود باشد؛ آن فرد و یا نهادی که معیارها را کنترل میکند تا ببیند آیا در داوطلبان وجود دارد یا خیر؟ نظارت بر اینکه آیا انتخابات درست صورت میگیرد یا خیر؟ بر عهده شورای نگهبان است. ریاست جمهوری دومین مقام رسمی پس از مقام رهبری است، ولی تضمین صحت و سلامت آن عمدتا بر عهده شورای نگهبان است.

در انتخابات مجلس شورای اسلامی تأیید صلاحیت نامزدها بر عهده شورای نگهبان است، طبق ظاهر قانون اساسی و نصّ قانون عادی باید نمایندگان از سوی این شورا تأیید صلاحیت شوند و سپس این شورا از ابتدا تا انتها بر انتخابات نظارت داشته باشد. اگر شورای نگهبان به وظایف خود عمل نمیکرد ممکن بود تمام اینها ـ انتخابات خبرگان، ریاست جمهوری و مجلس ـ آسیب ببیند. ولی بحمدالله اگر اکنون برکت مقام معظم رهبری را با این عظمت، قدرت و خدمت داریم. اگر مجلس خبرگان شایسته داریم، اگر انتخابات سالم ریاست جمهوری داریم و اگر انتخابات سالم مجلس شورای اسلامی داریم در همه این موارد نقش بیبدیل شورای نگهبان آشکار است. و از موارد بسیار مهم دیگر مربوط به شورای نگهبان، تفسیر قانون اساسی است که ریشهی بسیاری از تردیدها و اختلافات را میخشکاند.

رسا ـ ملاک و معیار شورای نگهبان در رد صلاحیتها چیست؟

شورای نگهبان جز انجام وظیفه چیزی را نمیشناسد. وظایف شورای نگهبان نیز در قانون اساسی و قوانین عادی بیان شده است؛ از اینرو شورای نگهبان در بررسی قوانین، تأیید صلاحیتها و نظارت بر انتخابات، فقط و فقط معیارها را در نظر میگیرد، انجام وظیفه را میشناسد و هیچ ملاحظه دیگری را ندارد.

البته افرادی برخی خواستههایی دارند و شورای نگهبان نمیتواند براساس معیارها با آن خواستهها موافقت کند و این افراد دلخوری پیدا میکنند؛ هستند انسانهایی که تسلیم حق هستند، حتی علیه خودشان هم شهادت دهند و مصداق آیهی شریفهای میباشند که میفرماید «کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ (النساء : 135)» ولی کم هستند. بشر ضعیف است و اگر چیزی مطابق میلش نباشد ناراحت میشود و این ناراحتی را جایی بروز میدهد، نمیشود که همه به خواستههای خود برسند.

طبیعی است در جاهایی حتی اگر قاضی یا شورای نگهبان برحق هم حکم کند، افرادی ناراحت شوند و عکس العمل نشان دهند. ولی شورای نگهبان نهادیست که جز انجام وظیفه و رعایت معیارها چیز دیگری را نمیشناسد و ملاحظه هیچ کس جز وظیفه را ندارد.

البته این را نیز اضافه کنیم علیرغم خواسته شورای نگهبان و اهتمام آن نسبت به وظایفش، ممکن است گاهی اتفاقی بیفتد و این شورا نتواند آنچنان که شایسته است انجام وظیفه کند، ولی این دیگر اتفاقی و ناخواسته است و در عین حال نسبت به نهادهای دیگر چه در سطح دنیا و چه در داخل کشور کوتاهی، عدم توان و عدم قدرت نیست، بلکه لازمه طبیعی کار انسانی است.

رسا ـ مقداری درباره اهداف هجمهها در مقاطع و برهههای مختلف علیه شورای نگهبان به ویژه در بحث نظارت توضیح بفرمایید.

واقعیت امر این است بنده نمیتوانم تفسیر و تحلیل عقلایی از کسانی که چنین برخوردهای میکنند داشته باشم؛ چرا که اینها یا قانون اساسی را قبول دارند و یا اصلا قانون اساسی را قبول ندارند، اگر قانون اساسی را قبول ندارند ما فعلا با آنها صحبتی نداریم حرفهایمان مقداری عمیقتر و دورتر است. ولی اگر فردی قانون اساسی را قبول دارد و باید هم داشته باشد، چرا که میثاق ملی است و براساس معیارهای اسلامی و با حضور نمایندگان مردم در مجالس خبرگان نخست و مجلس بعدی تصویب شده و به آرای عمومی گذاشته شده و مصوب شده است؛ پس باید بپذیرند. اگر با قبول کنندگان قانون اساسی حرف بزنیم روشن است قانون اساسی در بند 9 ماده اصل 110 تصریح میکند صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری با معیارهایی که خود قانون اساسی گفته و حدود 10 تا 11 معیار است باید به تأیید شورای نگهبان برسد. این یعنی چه؟ استصواب یعنی چه؟ یعنی شورای نگهبان باید تأیید کند و اگر تأیید نکرد باید دانست فرد قابلیت نامزدی ندارد؛ چشم بندی که نیست بلکه نص قانون اساسی است.

درباره مجلس شورای اسلامی مضاف بر اینکه نظارت آن هیچ تفاوتی با نظارت ریاست جمهوری ندارد، در نصّ قانون مصوب مجلس شورای اسلامی آمده که شورای نگهبان باید تأیید و احراز صلاحیت داوطلبان نمایندگی را داشته باشد و این قانونیست که به تصویب مجلس رسیده و شورای نگهبان تأیید کرده است. این افراد ـ هجمه کنندگان به شورای نگهبان ـ درباره چه چیزی میخواهند حرف بزنند؟! با چه چیزی میخواهند مقابله کنند؟! واقعا سخنانشان قابل توجیه نیست و هیچ وجههی حقوقی ندارد.

اما آنها چه انگیزهای دارند؟ ما صرف نظر از سخن عدهای فریب خورده یا کج اندیش و یا احیانا خطاکار، میگوییم اکثر چنین افرادی گرفتار انگیزههای خودخواهانه، القائات و تبلیغات دشمن شدهاند. آنچنان که توضیح دادم بحمدالله شورای نگهبان تاکنون یک دژ تسخیرناپذیری بوده که اسلامیت و جمهوریت نظام توسط این دژ محفوظ مانده است. هر تلاشی را گروهها، افراد و اشخاص کردند تا بتوانند در این دژ رخنه کنند و آسیبی به نظام از بُعد اسلامیت، قانون اساسی و یا مردمی بودن وارد کنند، ولی نتوانستند. همچنین این افراد متوجه شدند پس از نقش ولایت فقیه، نقش نخست برای شورای نگهبان است، پس تلاش میکنند تا این شورا را تضعیف کنند و چون میدانند این دژ قابل تصرف نیست حداقل برای رخنه کردن تلاش میکنند؛ تاکنون نیز از هر طریق و یا راهی خواستهاند به شورای نگهبان ضربه بزنند.

شورای نگهبان حافظ اسلامیت نظام، مذهب رسمی کشور، قانون اساسی، صحت انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان است. هر فردی با اسلام مخالف باشد انگیزه پیدا میکند به شورای نگهبان بتازد؛ هر فردی با مذهب رسمی کشور مخالف باشد، انگیزه پیدا میکند به شورای نگهبان بتازد؛ هر فردی با استقلال کشور و قدرتمندی و مورد اعتماد بودن قوهی مجریه مخالف باشد یا خواسته باشد دست اندازی کند، به شورای نگهبان میتازد؛ هر فردی بخواهد در قوهی مقننه خللی وارد کند و یا افراد فاقد صلاحیت را وارد این مجلس نماید تلاش میکند در شورای نگهبان رخنه داشته باشد.

انگیزههای متعددی وجود دارد که افراد علیه شورای نگهبان فعالیت کنند و بحمدالله هوشیاری مردم، حمایتهای امام راحل (قدس سره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) این توطئههای هر چند پر حجم و مورد حمایت بیچون و چرا و گسترده بیگانگان را خنثی کرده و امیدواریم همچنان به لطف خدا این ستیز جوییهای بیحساب و کتاب و معاندانه بیأثر باشد و شورای نگهبان بتواند به وظایف اسلامی و ملی خود براساس قانون اساسی انجام وظیفه کند.

رسا ـ مقداری درباره شخصیت علمی، اخلاقی، انقلابی، سیاسی و دینی آیتالله جنتی بفرمایید.

فقهای شورای نگهبان که بنده با آنان آشنایی بیشتری دارم و همچنین حقوقدانانی که از قبل بودهاند تا به امروز، عمدتا از زبدهترین فقها و حقوقدانان میباشند و در میان این بزرگان آیتالله جنتی شخصیتی ممتاز هستند، دارای سوابق درخشانی قبل از انقلاب هستند، بنده خودم فراموش نمیکنم وقتی ایشان در اسدآباد تبعید بودند خدمتشان رسیدم.

داشتن سوابق طولانی مبارزه با رژیم طاغوت و فداکاری، هوش سیاسی بالا، مدیریت قاطع و شجاعت در دفاع از اسلام و احکام اسلامی، دلسوزی برای مردم، آماده برای خدمت رسانی به مردم از ویژگیهای این شخصیت کهنسال، پرتجربه و دلسوز شورای نگهبان است که امیدواریم خداوند همچنان به ایشان قدرت صلابت دهد و بتوانند در مقام دبیری شورای نگهبان وظایف خودشان را انجام دهند و انصافا در هدایت شورای نگهبان و کمک کردن به اعضا در انجام وظیفه نقش ممتازی داشتند و از این جهت است که همیشه مورد اعتماد رهبری و اکثریت اعضای شورای نگهبان بودهاند، اکنون نیز شاید در مجموع، در انجام وظایف مدیریتی شورای نگهبان شخصیت بی بدیلی باشند.

رسا ـ شیرینترین و تلخترین خاطره شما از حضور در شورای نگهبان چه بود؟

این پرسش شما احتیاج به فرصت و شرایط دیگری دارد؛ ولی در مجموع این را عرض کنم شیرینترین و دلپذیرترین امر در شورای نگهبان برای بنده این است که بتوانم از اسلام و حقوق مردم مسلمان ایران دفاع کنم. هیچ چیزی لذت بخشتر از این نیست که ما در آنجا مواظب باشیم مبادا یک قانونی که انحراف از اسلامی دارد مصوب شود؛ هیچ چیزی از این لذت بخشتر نیست و هر جلسهای که حاضر میشوم از خداوند متعال تقاضا دارم به بنده توفیق دهد تا بتوانم به وظیفه خود از حیث حفظ اسلام و حقوق ملت مسلمان دفاع کنم.

تلخترین امر نیز میتواند این باشد که شرایطی پیش آید که شورای نگهبان نتواند آنچه را وظیفه دارد به طور شایسته انجام دهد و به تکلیفش عمل کند، که اگر احیانا شورای نگهبان نتواند به وظیفه خود عمل کند، اسلام و کشور آسیب میبیند.

مخصوصا با توجه به اینکه آسیبها گاهی موقت است، یعنی یک ساعت، یک روز و یا یک نسل است. ولی اگر اتفاقی بیفتد و قانونی تصویب شود که شورای نگهبان وظیفه شایستهاش را انجام نداده باشد، چه بسا این قانون 100 سال باقی بماند. اکنون قوانینی داریم که رسمیت داشته و حدود 100 سال پیش مصوب شده است؛ بنابراین اهمیت شورای نگهبان از این نظر روشن میشود و دلپسندترین چیز آن است که انسان بتواند وظیفه خود را آنجا انجام دهد و ناپسندترین امر این است شرایطی پیش آید که خود انسان یا دیگران نتوانند آنچنان که شایسته است انجام وظیفه کنند.

رسا ـ در پایان اگر مایل هستید مطلبی را برای علاقهمندان خبرگزاری رسا بیان بفرمایید.

بنده از خبرگزاری رسا تشکر میکنم. البته توفیق اینکه وارد سایتها و شبکهها شوم به واسطه تراکم کارهای علمی و وظایف دیگر بسیار بسیار کم است؛ ولی گاهی برخی از قطعههای مطالب این خبرگزاری برایم ارسال میشود، باید بگویم رویکرد شما و تلاشهایتان برای اطلاع رسانی هوشمندانه برای مردم جای تقدیر دارد. خداوند به شما کمک بیشتری بکند و بدانید انسان است و دادهای که به او میدهند. ذهن مردم به ویژه جوانان خالی است و هر دادهای به آن ذهن رخنه کند تصمیم پشت سر آن میآید؛ اگر شما بتوانید دادههای صحیح و مفید را در این جهان پر آشوب به مردم بدهید و توطئههایی که دشمنان اسلام، کشور، نظام اسلامی و ولایت طراحی کردهاند را بیان کنید؛ حقد، کینه و بغض آنها علیه این نظام را بیان کنید به نحوی که قانع شوند