به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، سفرهای متعدد مقامات ایران و قطر طی سالهای اخیر موجبات نزدیکی دو کشور را فراهم آورده است. این سفرها که به طور متناوب و متداول صورت میگیرد از سوی تهران و دوحه همواره با اشتیاق خاصی پیگیری میشود. با وجود اینکه قطر کشوری کوچک در پهنه خلیج فارس به شمار میرود، اما نقش بااهمیتی در معادلات منطقهای ایفا میکند.
مناسبات میان دوحه و تهران به ویژه بعد از آغاز بحران خلیج فارس در جریان محاصره قطر توسط عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر در سال ۲۰۱۷، شکل تازهتری به خود گرفت. در این دوره درواقع جمهوری اسلامی ایران به عنوان ناجی قطر نقشآفرینی کرد. درواقع محاصره طولانیمدت قطر نه تنها نتوانست رفتارهای دوحه را مطابق خواست ریاض اصلاح کند بلکه روابط ایران و قطر را برای آینده قابل پیشبینی تقویت کرد.
در حالی که کشورهای عربی و همسایه قطر، این کشور را از هر طرف محاصره کرده بودند، فضای هوایی ایران به عنوان مسیر جایگزین برای رفع محاصره هوایی قطر در نظر گرفته شد و با توجه به بهرهبرداری از میدان گازی مشترک، روابط میان ایران و قطر بیش از پیش افزایش یافت. در واقع نتیجه آن شد که روند محاصره، دوحه را به تهران نزدیک کرد و برداشتهای قطر مبنی بر اینکه تهدید فوری برای امنیت کشورش از همسایگان شورای همکاری خلیج فارس و نه ایران ناشی میشود، را تقویت کرد. حتی قبل از محاصره نیز و از زمان جنگ ایران و عراق، قطر رابطهای صمیمانه با تهران برقرار کرده بود، زیرا این دو کشور بزرگترین میدان گازی طبیعی مشترک جهان (گنبد شمالی/ پارس جنوبی) را دارند که جنس همکاریها را فراتر از ابعاد سیاسی برده است و از نظر اقتصادی به آن وابستگی زیادی دارند. به طور مشخص تضمین امنیت این میدان و دسترسی به آن، همکاریهای قطر با ایران را ضروری میکند.
سفر رئیسجمهوری به قطر از چه جنبههایی دارای اهمیت است؟
از جنبههای مختلف سیاسی و اقتصادی میتوان سفر رئیسجمهور به قطر را حائز اهمیت فراوانی دانست. در این زمینه به چند نکته مهم میتوان اشاره کرد که نخستین آن، سطح روابط دو کشور در سالهای اخیر است. برخلاف ادعای برخی کشورهای حوزه جنوب خلیجفارس، مانند عربستانسعودی، بحرین و حتی امارات که تلاش میکنند ایران را بهعنوان تهدیدی برای امنیت منطقه معرفی کنند، روابط ایران و قطر و حتی روابط ما با عمان و تاحدی کویت، بر چنین ادعایی خط بطلان میکشد و بار دیگر ثابت میکند که جمهوری اسلامی نه تنها تهدیدی برای صلح و ثبات منطقه بهحساب نمیآید، بلکه تمرکز ویژهای را صرف امنیتسازی در خلیجفارس و خاورمیانه کرده است.
در دولت سیزدهم اولویت سیاست خارجی کشور بر بهبود روابط با کشورهای همسایه و همجوار تأکید دارد که راهبرد مهمی است. نکته دوم، اهمیت برگزاری اجلاس کشورهای صادرکننده گاز یا همان «اوپک گازی» است که ایران، قطر و روسیه پایهگذاران آن بهشمار میروند و با توجه به اینکه در این اجلاس موضوعهایی از قبیل سیاستگذاریهای گازی، سهمیهها و نرخ فروش مورد بررسی قرار میگیرد، این سفر از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نکته دیگر در اهمیت سفر رئیسجمهور به قطر، بررسی مسائل مربوط به امنیت منطقه است. با توجه به تحولات اخیر و تنشهایی که بهواسطه حضور رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه بهوجود آمده است، بررسی مسائل مربوط به حوزه امنیت منطقهای بر اهمیت این سفر افزوده است. از سوی دیگر آنگونه که اعلام شده، قرار است چهار توافقنامه در زمینههای مختلف، ازجمله بحث تونلهای بین دو کشور، موضوع کمک در برگزاری جامجهانی در دوحه، مسائل مربوط به حوزه صادرات و واردات و... به امضا برسد. بر این اساس میتوان ادعا کرد که این سفر پربار خواهد بود و در راستای توسعه مناسبات و همکاریهای دوجانبه و البته منطقهای از اهمیت بالایی برخوردار است.
سفر رئیس دولت سیزدهم به دوحه این پیام را برای دیگر کشورهای منطقه به همراه دارد که اگر مشکلی وجود دارد، باید بنشینند و درباره آن صحبت کنند و اگر گلهای هست، مطرح شود. در دولت قبل طرحی ارائه شد بهنام «صلح هرمز» که نشان داد جمهوری اسلامی ایران همواره بهدنبال صلح و ثبات است و در این مسیر حرکت میکند.
قصد ایران برای توسعه همکاریهای منطقهای با این رویکرد بوده است که نباید اجازه داد منطقه همواره روی لبه آتشفشان حرکت کند و درآمدهایی که میتواند در مسیر آبادانی، علم و توسعه مصرف شود، نباید با انعقاد قراردادهای تسلیحاتی ویرانگر هدر برود. توسعه همکاریها میتواند برای منطقه امنیت بیاورد.
گزارش از امیر قشقایی
انتهای پیام/341