به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ارومیه، «عوض عاشوری» فرزند حسنقلى و فاطمه در اول شهريور 1340 در شهرستان خوى در آذربايجان غربى متولد شد.
وی که پنجمین فرزند خانواده بود دوران ابتدایی را در دبستان فردوسی خوی گذراند. بعد از آن وارد دوره راهنمایی شد و همزمان برای کمک به خانواده به کارگری پرداخت.
عاشوری از همان دوران کودکی به مسائل عبادی مخصوصا نماز بسیار اهمیت می داد و به همراه ریش سفیدان محل در مسجد حضور می یافت و مورد عنایت و ارادت آنان بود.
او که عاشق امام و انقلاب بود با چند تن از مسئولین مدرسه که مخالف انقلاب بودند و با سواک همکاری می کردند درگیر شد و در نتیجه به همراه یکی از دوستانش از مدرسه اخراج می شود و بعد از آن فعالیتش را در مسجد حاج بابا که مرکز انقلابیون خوی بود متمرکز می کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، عوض عاشوری به سپاه پاسداران خوی پیوست. آنگاه برای مقابله و مبارزه با عناصر ضد انقلاب داخلی به منطقه قطور اعزام شد و پس از اینکه در امور نظامی تجربیات کافی به دست آورد داوطلبانه به جبهه های پیرانشهر ، گیلان غرب و کردستان رفت.
از سال 1361 به مدت شانزده ماه معاونت گردان المهدی (عج) را بر عهده داشت.آنگاه به شهرستان خوی مامور شد ولی چون نمی توانست دوری از جبهه را تحمل کند برای چندمین بار به جبهه ها شتافت و به مسئولیت گردان حر در جبهه جنوب برگزیده شد.
سرانجام عاشوری در عملیات والفجر 1 زمانی که تصمیم به شکستن خطوط پدافندی دشمن می گیرد در اثر اصابت تیر دوشکای دشمن فرق سرش شکافته و به شهادت می رسد.شیخ عل رضا زاده یکی از دوستان این شهید در خاطره ای نقل کرده است:
قبل از اعزام به جبهه در سال 1361 خدمت خانواده عاشوری رفتم . مادرش به من گفت «عوض با حالتی مجروح رفته و الان نزدیک به هفت ماه است که به خانه سری نزده است اگر او را دیدی بگو چند روزی به مرخصی بیاید» من پس از اعزام به لشکر عاشورا به دشت عباس که گردان حر در آنجا مستقر بود رفتم . پس از سلام و احوالپرسی با عاشوری پیام مادرش را به او رساندم. جواب داد «حاج آقا به مادرم سلام برسان و بگو که یک ماه بعد به خانه خواهم آمد» و چنین شد. پیکر او یک ماه بعد از عید سال 1362 در شهرستان خوی تشییع شد و من در آن لحظه متوجه معنای عمیق جواب شهید عاشوری شدم.
پیکر مطهر شهید عوض عاشوری در گلزار شهدای شهرستان خوی به خاکسپرده شده است.
انتهای پیام/