به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات خیبر به یک نتیجه سرنوشتسازی نرسیده بود. در صورتی که نیروهای ایران برای تحمیل اراده ملت و حکومت ایران به رژیم متجاوز عراق نیاز به یک پیروزی سرنوشتساز یا حداقل در حد یک پیروزی راهبردی داشتند و تا آن موقع موفقیتهای نیروهای ایران از حد پیروزیهای تاکتیکی موضعی فراتر نرفته بود. (البته منظور در مرحله دوم جنگ و بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر است.) چنین به نظر میرسد که فرماندهی نیروهای ایران تصمیم گرفته بود به هر نحو مقدور به یک پیروزی راهبردی دست یابد.
مقدمه عملیات
در بررسی عملیات خیبر ملاحظه شد که در آن نبرد که به هدف وصول به کرانه غربی رودخانه دجله در غرب هورالهویزه اجرا شد، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به هدف نهائی دست نیافتند، ولی دو منطقه را در وسط باتلاق هورالعظیم که بوسیله حکومت عراق به صورت جزیره درآمده بود، تصرف کردند.
اگرچه این موفقیت نسبی برای نیروهای ایران ارزش نظامی و اقتصادی و روانی خوبی داشت، ولی از جنبه نظامی نگهداری آن با مشکلاتی مواجه بود. چنانکه در طول سال ۱۳۶۳ نیروهای عراق با اجرای پاتکهای مداوم تلاش کردند نیروهای ایران را از جزایر عقب برانند و تا حدودی نیز موفق شدند و قسمتی از مناطق غربی جزیره جنوبی را از تصرف نیروهای ایران خارج ساختند.
در نتیجه نبردهای نسبتاً شدیدی در این منطقه جریان یافت و طبعاً مزاحمتهایی برای نیروهای ایران فراهم کرد و نیروهای ایران برای نگهداری آن جزایر مجبور بودند؛ معمولاً یک لشکر ارتشی و یک لشکر سپاهی را در آن منطقه درگیر سازند که با توجه به کمبود نیرو، این مقدار نیرو برای نگهداری جزایر مجنون بار سنگینی برای نیروهای ایران بود. ضمن اینکه خطر جدی برای عقب رانده شدن نیروهای ایران همیشه وجود داشت.
از طرفی، عملیات خیبر به یک نتیجه سرنوشتسازی نرسیده بود. در صورتی که نیروهای ایران برای تحمیل اراده ملت و حکومت ایران به حکومت متجاوز عراق نیاز به یک پیروزی سرنوشتساز یا حداقل در حد یک پیروزی راهبردی داشتند و تا آن موقع موفقیتهای نیروهای ایران از حد پیروزیهای تاکتیکی موضعی فراتر نرفته بود. (البته منظور در مرحله دوم جنگ و بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر است).
چنین به نظر میرسد که فرماندهی نیروهای ایران تصمیم گرفته بود به هر نحو مقدور به یک پیروزی راهبردی دست یابد و نظر به اینکه در پایان سال ۱۳۶۲ نبرد خیبر به نتایج نسبی مطلوبی رسیده و مسائل عملیاتی مربوط به چگونگی عبور از منطقه هورالهویزه آزمایش شده بود، فرماندهی نیروهای ایران تصمیم گرفت؛ نبرد سرنوشتساز بعدی را نیز در همان منطقه هورالهویزه اجرا کند و راه مواصلاتی بغداد بصره را در غرب آن منطقه تحت کنترل خود درآورد و بدین وسیله شهر بصره از سمت شمال و شرق مورد تهدید نیروهای ایران قرار گیرد.
ضمن اینکه منطقه تصرف شده در جزایر مجنون نیز تأمین شود. درباره زمان و چگونگی تصمیمگیری برای اجرای عملیات آفندی بدر مدارک دقیقی در دسترس ما قرار نگرفت. ولی چنین به نظر میرسد که بعد از عملیات خیبر در پایان سال ۱۳۶۲ همین منطقه برای نبرد گسترده بعدی نیروهای ایران مورد نظر بوده است و با توجه به وسائل عبور از هور و رودخانه دجله که برای عملیات خیبر فراهم شده بود، امکان ادامه حمله در این منطقه به طور نسبی وجود داشت. اما یک مسأله کاملاً تغییر کرده بود و آن آگاه شدن نیروهای عراق از تهدید نیروهای ایران در این منطقه نبرد بود. بنابراین، اصل استفاده از غافلگیری دیگر وجود نداشت و نیروهای عراق با هوشیاری کامل مراقب هرگونه فعالیت نیروهای ایران در این منطقه بودند و احتمالاً طرحهای پاتک را تهیه کرده بودند.
بررسی مدارک در دسترس چنین نشان میدهد که از اوایل دی ۱۳۶۳ نیروهای ایران به طور جدی برای اجرای یک نبرد سرنوشتساز در منطقه عملیاتی جزایر مجنون آماده میشدند. همانگونه که در مسائل کلی جریان جنگ در سال ۱۳۶۳ بیان کردیم این فعالیت نیروهای ایران از چشم عوامل اطلاعاتی عراق مخفی نمانده بود. چنانکه در ۱۶ دیماه یکی از فرماندهان نظامی عراق به احتمال حمله نیروهای ایران در آن منطقه اشاره کرده بود و نیروهای عراق برآورده کرده بودند.
حمله نیروهای ایران در ۲۲ بهمن و سالروز انقلاب اسلامی در شرق بصره اجرا خواهد شد و به منظور بر هم زدن طرحهای عملیاتی نیروهای ایران، نیروهای عراق از اوایل بهمن در منطقه شرق بصره به ویژه در جزایر مجنون عملیات ایذائی و ممانعتی نسبتاً وسیعی اجرا کردند که جریان آن را در مطالب قبل شرح دادیم؛ و بالاخره بر مبنای مدارک در دسترس در اوایل بهمن ۱۳۶۳ تصمیم قطعی برای اجرای عملیات آفندی گسترده در غرب جزایر مجنون اتخاذ شد و فعالیتهای طرحریزی و آمادگی به طور جدی آغاز شد که چگونگی آن را در مطالب زیر بیان میکنیم.
زمین منطقه عملیات
طبق برآورد اطلاعاتی شماره ۲۶ قرارگاه عملیاتی کربلا که روز ۲۰ بهمن ۱۳۶۳ به عمل آمده، منطقهای که برای عملیات بدر انتخاب شده بود، طرفین رودخانه دجله در غرب جزایر مجنون و هورالهویزه از قلعه صالح در شمال تا القرنه و شهرالشاقی در جنوب بود عرض این جبهه نبرد حدود ۷۰ کیلومتر و عمق آن حدود ۲۵ کیلومتر بود.
زمین منطقه مورد بحث از دو قسمت متمایز تشکیل شده بود. یک قسمت آن هور و مناطق آبگرفته و باتلاقی و قسمت دیگر، زمینهای نسبتاً بلند و خشک را تشکیل میداد. حکومت عراق در طول سالهای جنگ و حتی احتمالاً قبل از آن به علت پیدایش نفت در منطقه هور فعالیتهایی انجام داده بود و با ایجاد سدهای خاکی در مناطق داخلی هور مناطق آب گرفته را متناسب با طرحهای اقتصادی تحت کنترل درآورده بود، به نحوی که مناطق آبگیر و خشکی شکل نسبتاً دائمی پیدا کرده بودند و آب منطقه هور در داخل مناطق خشک به نهرهای موجود طبیعی یا احداثی روانه شده بود و این نهرها و آبراهها برای عبور از منطقه، خود معابر وصولی برای نیروهای نظامی بودند که در صورت موجود بودن وسائل شناور و قایق نیروهای حملهور میتوانستند برای نزدیک شدن به منطقه هدف خود از این آبراهها استفاده کنند. ضمن اینکه برای عبور از قسمتهای آبگرفته حرکت با قایق از آبراهها اجباری بود.
حکومت عراق با احداث یک سد خاکی سراسری در حدود پنج کیلومتری شرق دجله گسترش آب هور را تا رودخانه دجله مهار کرده بود. در نتیجه یک منطقه زمین خشک بین هورالعظیم و رودخانه دجله به عرض چهار تا شش کیلومتر ایجاد شده بود که برای سکونت و کشاورزی بسیار مناسب بود و با وجود کانالهای فراوان آب، امکان آبیاری مزارع بسیار آسان بود. در داخل این منطقه که طول آن حدود ۱۵ کیلومتر بود، ۳۲ شاخه نهر شرقی _ غربی بین دجله و هور و ۱۶ شاخه نهر شمالی جنوبی وجود داشت و تعداد زیادی پل برای عبور و مرور بر روی این نهرها احداث شده بود.
سیلبندها و سدهای خاکی ایجاد شده برای کنترل آب هور به ارتفاع دو تا پنج متر بود که هیچ وقت آب هور به این ارتفاع افزایش نمییافت. عرض این سیلبندها به قدری بود که برای حرکت خودروها به عنوان یک جاده درجه ۲ قابل استفاده بود. ارتش عراق از سدهای خاکی ایجاد شده در تمام منطقه به صورت مواضع پدافندی نیز استفاده میکرد. به نحوی که سنگرهای مواضع معمولی یا بتنی مناسب برای نیروهای عراق در عقب این سدها (به طرف غرب) ایجاد شده بود.
نظر به اینکه اراضی غرب دجله نیز مانند شرق آن در این منطقه آبگیر است؛ لذا در غرب رودخانه دجله نیز حکومت عراق با فعالیتهای سدسازی آب منطقه را تحت کنترل در آورده بود و بزرگراه بغداد عماره بصره از هر لحاظ ایمن شده بود.
بزرگراه بصره – عماره به صورت دو باندی و عرض هر باند هشت تا ۱۰ متر بود و زمینهای خشک غرب این بزرگراه به عرض تقریبی چهار کیلومتر بود. عرض رودخانه دجله در منطقه عملیات بدر ۷۵ تا ۲۵۰ متر بود و در کرانههای دو طرف سیل بندهایی به ارتفاع حدود سه متر برای جلوگیری از گسترش طغیان آب رودخانه در اراضی طرفین آن احداث شده بود.
روی رودخانه دجله در منطقه عملیات بدر سه پل ثابت و سه پل نظامی به ظرفیت ۶۰ تن وجود داشت. روی رودخانه فرات نیز در حوالی القرنه دو پل ۶۰ تنی ساخته شده بود.
با توجه به شرح مختصری که درباره زمین منطقه عملیات بیان شد، نیروهای ایران در اجرای عملیات بدر بایستی از دو مانع آبی مهم عبور میکردند که اول منطقه هور و بعد منطقه رودخانه دجله بود. بنابراین عملیاتی که اجرا میگردید، یک عملیات عبور از رودخانه توأم با عبور از مناطق باطلاقی بود. ضمن اینکه خاکریزهای وسیع و مرتفع در تمام طول و عرض منطقه عملیات ایجاب میکرد که نیروهای ایران برای انهدام نیروهای عراق در هر یک از آنها به نبردهای بسیار سختی تن در دهند.
استعداد و گسترش نیروهای دشمن
طبق برآورد اطلاعاتی شماره ۲۶ بعد از عملیات خیبر، وضعیت نیروهای عراق در شرق رودخانه دجله؛ در منطقه هورالعظیم از حالت پوششی و مراقبتی به حالت پدافندی مستحکم درآمده بود.
یک فرماندهی مستقل به نام فرماندهی نیروهای شرق دجله سازمان یافته بود که منطقه مسئولیت آن از حدود قلعه صالح در شمال تا نهر شویب حوالی القرنه در جنوب بود و تعدادی تیپ مستقل برای پدافند از شرق دجله تحت فرماندهی این قرارگاه قرار داشت.
طبق برآورد اطلاعاتی یادشده، قبل از اجرای عملیات بدر، ارتش عراق شش تیپ پیاده و ۱۰ گردان رزمی کماندویی و ارتش خلقی و مکانیزه و پنج گردان توپخانه در منطقه بین غرب جزایر مجنون و شرق دجله گسترش داده بود. (احتمالاً بعضی از گردانهای جزو تیپهای آن منطقه بودند) در این برآورد چنین تحلیل شده بود که فقط در غرب جزایر مجنون از هفت کیلومتری شمال نهر روطه تا جنوب کانال شویب؛ ۲۰ گردان پیاده، دو گردان مکانیزه، دو گردان تانک و سه گردان توپخانه مستقر شدهاند.
لازم بهیادآوری است که در تدبیر اولیه عملیاتی قرارگاه خاتمالنبیاء (ص)، منطقه عملیات بدر به دو قسمت جنوبی و شمالی تقسیم شده بود که مسئولیت قسمت شمالی عموماً به سپاه پاسداران به نام قرارگاه نجف و منطقه جنوبی به ارتش به نام قرارگاه کربلا واگذار شده بود. بدین جهت هر یک از قرارگاههای یاد شده، وضعیت اطلاعاتی منطقه خود را جداگانه مورد بررسی قرار داده بودند.
مطالبی که در بالا بیان شد، مربوط به منطقه جنوب بود و قرارگاه نجف نیز در برآورد اطلاعاتی خود چنین نتیجهگیری کرده بود که در مقابل آن، قرارگاه نیروهای دشمن شامل سه تیپ پیاده و کماندویی و دو گردان زرهی و مکانیزه هستند که با دو گردان توپخانه پشتیبانی میشوند. بنابراین پدافند اصلی دشمن در این منطقه در غرب جزایر مجنون بود و در قسمت شمالی منطقه دشمن نیروی کمتری گسترش داده بود.
در این برآوردها اظهار نظر شده بود که علاوه بر نیروهای مستقر شده دشمن در خط مقدم پدافندی بین هورالعظیم و رودخانه دجله، ارتش عراق به محض مشخص شدن حمله نیروهای ایران، میتوانست ۲۱ تیپ دیگر پیاده و زرهی و مکانیزه را از مناطق دیگر عملیاتی شرق بصره و عماره به منطقه هورالعظیم تغییر مکان دهد.
این تیپها دارای ۴۵ گردان پیاده، ۱۴ گردان تانک و ۱۰ گردان مکانیزه بودند. این یگانها میتوانستند به فاصله زمانی چهار تا ۱۰ ساعت وارد منطقه نبرد بدر شوند و علاوه بر آنها ارتش عراق توانایی آنرا داشت که چهار تیپ پیاده با ۱۲ گردان را از منطقه غرب اروندرود برداشت کند و به منطقه القرنه گسیل دارد. بنابراین جمع کل نیروهایی که ارتش عراق میتوانست برای مقابله با نیروهای ایران در عملیات بدر وارد عمل سازد ۵۷ گردان پیاده، ۱۴ گردان تانک و ۱۰ گردان مکانیزه برآورده شده بود. دشمن میتوانست با ۱۰ گردان توپخانه از این یگانها پشتیبانی کند. در منطقه شمال (منطقه قرارگاه نجف) نیز توانائیهای دشمن ۱۴ گردان مانوری و دو گردان توپخانه برآورد شده بود.
از نظر گسترش خطوط پدافندی دشمن، برآورد شده بود که با توجه به سدهای خاکی موجود در شرق دجله، دشمن میتواند حداقل سه خط پدافندی متناوب سازمان دهد و در هر خط پدافندی، نیروی کافی برای مقابله با نیروهای حملهور ایران مستقر سازد و در آخرین خط دفاعی که خط چهارم بود، در کرانه رودخانه دجله پدافند نماید.
طبق برآورد یاد شده، ارتش عراق علاوه بر تهیه و تحکیم مواضع پدافندی درپنج خط یاد شده، در تمام عرض جبهه دکلهای ایذائی تهیه کرده بود که میتوانست تمام منطقه هورالعظیم را تحت دیدبانی و مراقبت قرار دهد. به علاوه شش محل فرود بالگرد، یک فرودگاه دو باندی با شش آشیانه جهت هواپیماهای شکاری در قلعه صالح و یک باند فرود جهت هواپیماهای سنگین در غرب دجله و جنوب القرنه ساخته بود. بنابراین اقدامات پدافندی ارتش عراق در منطقه عملیات مورد بحث چنانچه اطلاعات بهدست آمده دقیق باشد، در سطح کمال مطلوب بود.
چنین به نظر میرسد که ارتش عراق از نظر اطلاع از وضعیت نیروهای ایران در شرایط مطلوبی قرار داشت. زیرا در عملیات آفندی محدود که در اوایل بهمن انجام داد، موفق شد؛ ضمن باز پس گرفتن قسمتی از مناطق اشغالی جزایر مجنون، تعدادی از افراد نیروهای ایران را به اسارت بگیرد که از جمله یک افسر بود. بنابراین به احتمال زیاد ارتش عراق موفق شده بود؛ اطلاعات کافی از وضعیت نیروهای ایران به دست آورد.
به همین جهت از اوایل دهه دوم بهمن تلاش شدید زمینی و هوایی عراق برای بر هم زدن طرح حمله احتمالی نیروهای ایران و همچنین تقویت مواضع پدافندی واحدهای عراق آغاز شد.
از جمله فعالیتهای باز دارنده ارتش عراق، بمباران مواضع نیروهای ایران، فعالیت هواپیماهای شناسایی و عکاسی، گلولهباران مواضع نیروهای ایران به وسیله توپخانه و اعزام گشتیهای رزمی و کمین و دستبرد به نیروهای ایران بود. به عنوان نمونه از ۱۲ تا ۲۵ بهمن نیروی هوایی عراق تعداد ۳۷ پرواز شناسایی و حدود ۳۰ پرواز بمباران در منطقه عملیات بدر اجرا کرد. در برآورد اطلاعاتی قرارگاه کربلا نتیجه این فعالیتهای دشمن چنان برآورد شد که اطلاعات دشمن از وضعیت نیروهای ایران در سطحی عالی است و تمام منطقه نبرد در تحت کنترل مراقبت نیروهای عراق قرار دارد و از نظر عملیات پدافندی نیز نیروهای عراق در چهار رده پدافندی آماده مقابله با نیروهای حملهور ایران خواهند بود.
تنها نقطه ضعفی که برای نیروهای عراق منظور بود، آن بود که به علت کم بودن عرض منطقه عملیات در طرفین رودخانه دجله که حدود سه تا ۱۰ کیلومتر بود، ارتش عراق نمیتوانست به طور وسیع از مانور نیروهای زرهی و مکانیزه خود بهرهبرداری کند، اما در عمل این تصور نیز صحت پیدا نکرد.
از نظر امکانات هوایی و کاربرد سلاح شیمیایی نیز برتری مطلق از آن دشمن برآورد شده بود. بالاخره نتیجهگیری نهایی از این برآورد اطلاعاتی آن بود که زمین برای پدافند دشمن عالی است. در حالیکه برای آفند نیروهای ایران مناسب نیست و هرگونه عملیات آفندی نیروهای ایران نیاز به بررسیهای عمیق و طرحریزیهای دقیق و کنترل و فرماندهی عالی و غافلگیری صد درصد دارد. مهمترین کار دشمن آن است که با کلیه امکانات زمینی و هوایی و شیمیایی خود در منطقه پدافند خواهد کرد.
منبع:
نبردهای سال ۱۳۶۲ تا پایان سال ۱۳۶۴، حسینی، سید یعقوب، ۱۳۸۹، ایران سبز، تهران
انتهای پیام/ 118