به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، راهیان نور که به مثابه نقطه اتصال نسل جدید با شهدا است، با اعزام کاروانهای دانشآموزی، دانشجویی و همچنین به صورت آزاد، هر ساله شاهد خیل عظیمی از مشتاقان است که به این سرزمین مقدس پا میگذارند.
راهیان نور در واقع نقطه مقابل تهاجم نرم دشمن است که ملت ایران و بالأخص نوجوانان و جوانان را هدف قرار داده تا با استحاله فرهنگی و تغییر مواضع، آنان را از مسیر انقلاب اسلامی منحرف سازد و علیه موازین و ارزشها قدم بردارند و بهجای قدم برداشتن در مسیر استقلال و توسعه و پیشرفت، انحطاط و کج روی و ایجاد هزینههای اضافی را بر کشور تحمیل کنند.
به همین مناسبت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس همزمان با شروع اعزام کاروانهای راهیان نور به مناطق جنگی، برای اولین بار صوتی از سردار شهید «حسن باقری» در رابطه با مسئولیت نوجوانان و جوانان در پشت جبههها منتشر میکند.
در این صوت که حین عملیات رمضان و روز ۲۵ شهریور ۱۳۶۱ انجام شده است، شهید باقری با زبانی آرام و همکلام با نوجوانان بازدیدکننده از آبادان، پند و اندرزهایی داده است که گویی کلام شهید برای نوجوانان اعزامی به راهیان نور است تا توشه راه برگیرند و اکنون در پشت جبههها مثمر ثمر باشند.
در این صوت میشنویم:
«موضوع دیگر این است که کارهای ما در مملکت چند تا چیز است؛ یکی از آنها جنگیدن است، دیگری هم اقتصادمان است، کار دیگرمان هم درس خواندنمان است و یکیش هم رسیدگی به شهرهایمان است. اینها یادمان نرود، یعنی اگر آمدید اینجا جبهه را دیدید، نکند خدایی نکرده احساساتی بشوید، فردا بروید خانهتان هی بگویید من میخواهم به جبهه بروم، همه جا در ایران جبهه است اگر شما در تهران مواظب منافقین باشید، در فلان جا به خانواده شهدا برسید، در یک جای دیگر درستان را بخوانید انگار که در جبههاید هیچ فرقی نمیکند.
ما در جبهه مرغداری نداریم، ما تو جبهه کشاورزی نداریم، پس باید یک عدهای باشند کشاورزی کنند، یک عدهای باشند ماشین درست کنند، یک عدهای باشند لباس بدوزند، اینها را بفرستند، تا در جبهه بشود از اینها استفاده کرد.
این هم یادتان نرود که جبهه وابسته به پشت جبهه هست. اگر در جبهه ما تنها باشیم هیچ کاری از ما برنمیآید. اگر مردم نباشند، اگر بسیجیها و سپاهیها نباشند، جنگ هیچ فایدهای ندارد. پس اگر برگشتید از اینجا باید یادتان باشد که بروید محکم درستان را بخوانید یا هر کار دیگری که دارید انجام میدهید.
اگر مثلاً کارگرید، درس میخوانید، هر کاری میکنید بروید محکم درستان را یاد بگیرید، کارتان را یاد بگیرید. الآن ما کلی مثلاً تعمیرکار داشتیم اینها شهید شدند، حالا یک سری ماشین داریم، میبینید این ماشینهای جبهه قراضه هست، برای اینکه تعمیرکار کم داریم، حالا یک برادری که تعمیرکار است اگر نرود یاد بگیرد ما چهکار کنیم؟ باید برویم از خارجیها بیاوریم بگوییم آقای خارجی! بیا ماشین ما را تعمیر کن. خُب! این خجالت دارد، مسلمانها که نباید وابسته به خارجیها باشند. پس همیشه که برگشتید هر کاری که دارید انجام میدهید با علاقه و محکم دنبال آن میروید .
یادمان میماند که جبهه و پشت جبهه فرقی با همدیگر ندارد. جبهه هم به پشت جبهه بستگی دارد. از که میروید اینجاها را میبینید همیشه یادتان باشد؛ این جبههها حاصل خون برادرهایی است که ما از دست دادیم. اینها برای ما عزیز بودند، اینجاهایی را که گرفتیم باید محکم نگهش داریم.»
انتهای پیام/ 118