به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، متن زیر از کتاب «این مرد پایان ندارد» زندگی جهادی سرباز اسلام، سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» نوشته «سید علی بنیلوحی» است که انتشارات «راه بهشت» آن را منتشر کرده است.
متنی که از این کتاب انتخاب شده است، مربوط به جنگ ۳۳ روزه لبنان و تعابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از این جنگ است:
حضور نزدیک به ۲۰۰ هزار نیروی آمریکایی در منطقه به خاطر تصرف افغانستان و عراق باعث شد که دشمنان جهان اسلام نقشه جدیدی برای خاورمیانه طرحریزی کنند که یکی از ابعاد آن تصرف جنوب لبنان، مجازات اعضای حزبالله و کوچ دادن شیعیان جنوب لبنان به چند کشور شمال آفریقا بود به منظور تأمین امنیت همیشگی دولت صهیونیستی.
در چنین شرایطی که دولت غاصب برای حمله به جنوب لبنان آماده میشد، حزبالله به فرماندهی «عماد مغنیه» دو سرباز آنها را به اسارت گرفت تا حکمت الهی باعث شود حمله دشمن زودتر از زمان مقرر آغاز شود.
حاج قاسم در برنامهای تلویزیونی به شرح ما وقع در لبنان پرداخت:
«مسأله جنگ ۳۳ روزه یک عوامل پنهانی داشت که درواقع عوامل واقعی جنگ بود و یک عوامل ظاهری و آشکار داشت که بهانه آن درواقع اهداف پنهانی بود. ما اطلاعاتی نسبت به آمادگیهای رژیم داشتیم، اما اطلاعاتی نسبت به اینکه دشمن میخواهد در یک غافلگیری، هجومی انجام بدهد نداشتیم.
بعداً از دو وضع و دو موضع به این جمعبندی رسیدیم که قبل از شروع این جنگ، بنا بود جنگی با سرعت و غافلگیری انجام شود و در آن غافلگیری «حزبالله» منهدم شود.
این جنگ در شرایطی اتفاق افتاد که دو اتفاق مهم یکی مربوط به کل منطقه و دیگری مربوط به خود رژیم صهیونیستی اختصاصاً وجود داشت...»
تقریباً هفته اول بود که داشت سپری میشد، از تهران اصرار داشتند که من برای توضیح بیایم. آن وقت مقام معظم رهبری در مشهد بودند. خدمت ایشان رسیدم. برای این جلسه سران سه قوه و مسئولین اصلی که عضو شورای امنیت ملی هستند، از بخشهای امنیتی و اطلاعاتی هم دعوت شده بودند.»
در آن جلسه پس از آنکه گزارش حاج قاسم از شرح ما وقع در جنگ لبنان به اتمام رسید، رهبر معظم انقلاب اسلامی به بیان نکاتی پرداختند که به شرح زیر است:
«این جنگ، جنگ بسیار سخت و شدیدی است، اما من تصور میکنم که این جنگ شبیه جنگ خندق است.»
حضرت آقا آیات جنگ احزاب یا همان جنگ خندق را قرائت فرمودند و حالت مسلمانان، اصحاب و یاران پیامبر (ص) و حالتی که بر صف آنها حاکم بود را بیان فرمودند. بعد فرمودند: «اما من تصورم این است که پیروزی این جنگ همانند پیروزی جنگ خندق خواهد بود.»
آقا فرمودند: «من تصورم این است که اسرائیل این طرح را از قبل آماده کرده بود و میخواست همین طرح را در یک غافلگیری کامل اجرا کند و حزبالله را در غافلگیری نابود کند.»
چنین موضوعی که حزبالله با گرفتن یک یا دو اسیر نه تنها خودش را بلکه ملت لبنان را از یک نابودی کامل نجات داد و این خیلی نویدبخش و مهم بود.
نکته سومی که حضرت آقا در آن جلسه فرمودند، جنبه معنوی داشت و آن این بود که: «به اینها بگویید که دعای جوشن صغیر را بخوانند. دعای جوشن صغیر حالت یک انسان مضطر است؛ حالت کسی که در یک اضطرار شدید است و میخواهد با خدا حرف بزند.»
دعای جوشن صغیر دعای الهی و عرفانی است و متعلق به یک طایفه نیست یعنی هر کس که عبودیت و درواقع تعبد داشته باشد، به موضوعات به قدرت الهی و خداوند سبحان این در او تأثیر میگذارد.
این شروعی شد برای تحرک دیگری و درواقع میتوان گفت که یک خون تازهای در وجود حزبالله دمید که حزبالله با یک امید بیشتری به اعتماد به نفس بیشتری وارد معرکه با دشمن شد.»
انتهای پیام/ 118