به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، دفاع مقدس گنجینهای ماندگار از حضور عارفانه انسانهای برگزیده خداست که شهادتطلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را میتوان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقیشان نام برد.
همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزشها و آرمانهای این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسههای بیبدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدامشان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.
«فتحعلی گلیج» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «عباس آباد» است که در ادامه زندگینامه و وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید
طلوع آفتاب زندگانیاش در ۲۷ اسفند ۱۳۳۱، شادی را برای «اللهیار و معصومه» به ارمغان آورد. کودکانههایش، در کوچه پسکوچههای روستای «دراسرا» از توابع عباسآباد و در دامان پدر و مادری فداکار و زحمتکش خاطره شد. تحصیلات «فتحعلی» به مقطع ابتدائی در دبستان «عباسآباد» ختم میشود.
زمزمههای انقلاب که به گوش رسید، او نیز به صفوف انقلابیون پیوست و همگام با آنها، فریاد تظلّم سر داد. «تیمور»، از فعالیتهای انقلابی برادرش میگوید: «اواخر سال ۱۳۶۵، در شرکتی واقع در جادّه عباسآباد، به اتفاق یک مهندس مشغول به کار بود. فتحعلی اعلامیههای امام خمینی و کتابهای دکتر شریعتی را، بهوسیله او، به صورت محرمانه، در روستاها و شهرها توزیع میکرد.»
او با تشکیل طرح جنگل، عضو آن شد و جهت سرکوب منافقان کوردل، به سیاهکل رفت. سپس، از طریق همین طرح، به جبهه کردستان عزیمت کرد. فتح خرمشهر نیز، یکی از آوردگاههای حضور این فرزند نیکسیرت وطن به شمار میرود که در کِسوت بسیجی انجام داده بود.
عاقبت، فتحعلی عزیز در ۱۳۶۲/۱۱/۲۸ در منطقه «تَشکاش» مریوان و در جامه پاسداری، به فیض والای شهادت نائل آمد؛ و سپس با وداع همسرش «گلنساء» و چهار یادگاران خویش «هما، آزاده، مصطفی و عادله»، در بوستان شهدای عباسآباد آرام گرفت.
فرازی از وصیتنامه شهید
همسرم! تو مرا بهتر میشناسی و میدانی که به دنیا پشت کردم با آنکه در راه عقیده و مسلکم که از هر راه بهتر میشناسمش همچنان استوار و پابرجا خواهم بود. البته از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از دگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردایی بماند و باید بمانیم تا فردا شهید بشویم. عجب! عجب! چه میشد امروز شهید میشدیم و فردا زنده میشدیم تا دوباره شهید شویم. آری، همه یاران به سوی مرگ رفتند درحالی که نگران فردا بودند. باید به امام وفادار ماند زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار مانده است. باید راه سعادتمند حسین (ع) را ادامه داد و خواهیم داد.
پروردگارا! به روان مقدس محمد (ص) رحمت فرست و مرزهای اسلام را از حمله دشمنان در پناه خود مصون و محفوظ بدار و مرزبانان ما را در ایفای وظایفش که به عهده دارند، حمایت کن و عطایا و مواهب خود را درباره آنان تکمیل فرمای و بر شمار سربازان مرزهای ما پاس میدارند بیفزای و حربه آنان را بر ضد دشمن کارگر کن و سنگرشان را از آسیب شکست درامان گیر و جمعیتشان را به هنگام دفاع از پریشانی ایمن ساز و با تدبیر خویش صفوفشان را به هم بپیوند و رشته وحدت و وصلتشان را از هم مگسل و هدفشان را همواره یکتا گردان و در سایه صبر و صولت پیروزشان فرمای و حیلههای نظامیشان را با پیروزی [] و جان سربازان را با فروغ علم بیافروز و آنچه نمیدانند به آنان بیاموز و آنچه نمیشناسند به آنان بشناسان و چشمانشان را در بینایی توانا گردان تا آن حقایقی را که نمیتوانند دید، ببینند و چنان کن که همواره دشمن خویش را اندک ببینند و سلحشورانه حمله آورند. پروردگارا اینان که به ناحق بر مرزهای ما هجوم آوردند دشمن تو هستند و با تو جنگ دارند پس تو هم با آنان بجنگ و سربازان ما را حمایت کن و بر آنان فایق آور.
پروردگارا! به این وسیله کشورهای اسلامی را تقویت کن به همان نسبت که نعمت خویش را از بلاد کفر دریغ میداری بر بلاد اسلام نعمت و برکت فرو بار و خاطر سربازان، اسلام را از آسیب دشمن آسوده کن تا به عبادت تو فراغت یابند و به جای پیکار در میدانهای نبرد به محراب عبادت بایستند و با تو و فرشتگان خلوت کنند.
انتهای پیام/