شهید «محمود عالیشوندی»:

فتح و رستگاری از آنِ حزب‌الله است

شهید «محمود عالیشوندی» در وصیت سوم خود می‌نویسد: به برادران حزب الهی که با من همسنگر بوده اند از کوچک و بزرگ سلام می‌رسانم و امیدوارم به راه خود ادامه دهند و مأیوس و دلسرد نشوند که فتح و فلاح با برادران حزب الهی می‌باشد.
کد خبر: ۵۱۳۱۶۹
تاریخ انتشار: ۰۶ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۱ - 26March 2022

امام خامنه‌ای در خواب شهید «محمودعالیشوندی»به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از شیراز، شهيد «محمود عاليشوندی» یکم مرداد سال 1335 در فراشبند ديده به جهان گشود. هفت ساله بود که راهی مدرسه شد و دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه شوريده فراشبند گذراند. وی دوران دبيرستان را در شهرستان کازرون و فيروزآباد سپری کرد و موفق به کسب دیپلم علوم تجربی شد. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه جنگ شد.

این شهید بزرگوار 15 بار عازم جبهه جنگ شد و به عنوان فرمانده در عملیات‌های طريق‌القدس، فتح‌المبين، بيت‌المقدس، محرم، والفجر يک و... نقش‌آفرینی کرد. وی سرانجام در غروب سوم اسفند سال 1362 در حالی که با دوستان شب قبل حنا بسته بودند و شادی حضور در عمليات خيبر وجودشان را پر کرده بود، به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود رسيد.

در قسمتی از وصیت‌نامه این شهید آمده است:

سخنی با خانواده و مادر و برادران و خواهران و همسرم که همان طور که مرا می شناختيد، دوستدار همه شما بوده و هستم و خواهم بود. ان شاءالله که در آخرت همگی با دست پُر در بهشت مانند اين دنيا در کنار هم تشکيل خانواده بدهيم. من از همه شما بسيار راضی و خوشبختم و از شما می‌خواهم که شما هم از من راضی باشد و مرا حلال کنيد که دير يا زود اجل همه ما را فرا خواهد خواند و به ديار حق خواهيم شتافت.

يدالله جان! ديشب تو را در خواب ديدم که شهيد شده‌ای و حجت الاسلام خامنه‌ای به منزل ما آمده بود و مرا بوسيد و خداحافظی نمود. اميدوارم که اين شهادت، شهادت من باشد. چندی پيش نيز حسن عاليشوندی خواب ديده بود که سيد احمد خمينی فرزند عزيز امام به منزل ما آمده و سراغ مرا گرفته بود و رمضان در حالت ناراحتی بوده. باز اميدوارم که اگر بنا باشد مساله ای باشد شهادت من باشد. ان شاءالله. يادت نرود هرگاه که بزرگ شدی اسلحه را بردار و از خط امام دفاع کن دفاع از اسلام است.

مادرم! شير پاک‌ات و زحمت‌های طاقت‌فرسای شبانه‌روزی‌ات را بر من حلال کن و ببال بر خودت که دسترنجت و دست‌پرورده است و امانت سپرده شده به تو از طرف خداوند را به خودش بازگردانيدی و در دنيا و آخرت ان شاءالله با زنان مجاهد و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) محشور خواهيد شد.

خواهرانم مرا حلال کنيد و صبر حضرت زينب را پيشه کنيد و بچه های خود را مواظبت کنيد و همانند مجيد، محمد زمان، خسرو و محمدرضا به جبهه بفرستيد تا راه حضرت علی اکبر (ع) و قاسم (ع) را ادامه دهند.

به دوستان و برادران حزب الهی که با من همسنگر بوده اند از کوچک و بزرگ سلام می رسانم و اميدوارم به راه خود ادامه دهند و مأيوس و دلسرد نشوند که فتح و فلاح با برادران حزب الهی می باشد و به آنها که در کارها سهل انگاری می کنند، گوشزد کنيد و بگوئيد مثل اين که الان امام زمان (عج) ظهور فرموده اند آيا نائبی و فرمانده کل قوا بجز امام عزيز پيدا می کند و فرمانده ای را جز به او محول می کند. آيا رئيس جمهوری بهتر از رئيس جمهور محبوب ما و سيدی بزرگوارتر پيدا می شود جز برادر خامنه ای.

پس چه می گويند و چه فرق می کند و به قول شهيد عزيز صدرالله رضانژاد خواهرزاده ام بيائيد و آستين ها را بالا بزنيد و با کافران بجنگيد و از کافران و شهيد شدن هراسی به دل راه ندهيد و اگر شهيد شدم سلام همه شما را به حاج نعمت الله و ديگر برادران شهيد خواهم رساند. خداوند همه ما و شما را ببخشد و پايان عمر همه ما را شهادت قرار دهد. والسلام.

29 آبان ماه 1362
محمود عاليشوندی

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها