خبرگزاری دفاع مقدس: مباهله در لغت به معنای واگذاشتن و رها کردن می باشد. وقتی در مثال گفته می شود که فلان حیوان را بهل کرده اند، بدین معناست که به حال خودش واگذاشته اند.
اینکه در معنای اصطلاحی از آن به دوری از رحمت الهی و لعنت تعبیر شده، ناظر به معنای واگذاشتن بنده به حال خویش از سوی خدای متعال است. مباهله زمانی کاربرد دارد که میان دو شخص یا گروه اختلافات شدید مذهبی وجود داشته باشد.
در آن هنگام آن دو شخص یا گروه یکدیگر را لعنت می کنند و از خدا می خواهند که شخص یا گروه دروغگو را ضمن دور ساختن از رحمت خود رسوا نماید.
در بیست و چهارم ذی الحجه ی سال دهم هجری قمری، پیامبر گرامی اسلام (ص) با "مسیحیان نجران" به علت آنکه مسیحیان حضرت عیسی بن مریم (س) را پسر خدا می پنداشتند و بر این عقیده ی غلط پای می فشردند، قرار مباهله گذاشتند تا هرکس که بر حق است بماند و آنکه بر باطل است با عذاب الهی از بین برود.
علمای مسیحی به یاران خود گفتند که اگر پیامبر اسلام با جمعیت زیادی آمد، بمانید و مباهله کنید؛^ ولی اگر وی با عزیزان خود آمد مباهله را ترک کنید که این باعث هلاک شما خواهد بود.
عده ای از مسیحیان معاند، در محل حضور یافتند. حضرت رسول اکرم (ص) نیز با اهل بیت خویش (حضرت صدیقه ی طاهره فاطمه ی زهرا (س)، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع)، امام حسن مجتبی (ع) و حضرت سید الشهدا امام حسین (ع) به محل مباهله آمدند.
همینکه مباهله گران نصارا اهل بیت پیامبر را مشاهده کردند، آنان به هم کیشان خود گفتند که ما با استفاده از نشانه های دقیقی که در انجیل درباره پیامبر اسلام (ص) و اهل بیتش آمده است به این نتیجه رسیدیم که این مرد بر حق است و اگر دست به دعا بردارد همگی هلاک خواهیم شد.
مسیحیان نجران با مشاهده ی این جریان اعلام کردند که از مباهله دست کشیدند و حاضر به پرداخت جزیه هستند. این عقب نشینی مسیحیان نجران، باعث دو اتفاق بزرگ در تاریخ اسلام گردید.
اول اینکه حقانیت اسلام از جهت مبانی نظری بر مسیحیان اثبات شد و دیگر آنکه با در نظر گرفتن این احتمال که خبر این واقعه به مسیحیان امپراتوری روم شرقی نیز رسیده باشد، هم از جهت عقیدتی و هم از لحاظ سیاسی برای آنان تهدیدی به شمار می رفت.
در تقویم کشورمان، از روز مباهله به عنوان روز خانواده یاد شده است و در این روز نسبت به گرامیداشت جایگاه خانواده فعالیتهایی از سوی فعالان فرهنگی صورت می گیرد.
خانواده اصلی ترین بنیان هر جامعه می باشد. اگر این بخش استحکام لازم را داشته باشد، می توان سلامت اجتماعی آن جامعه را تضمین نمود. ما با داشتن آداب و سنن غنی، ظرفیتهای بسیار زیادی برای فرهنگ سازی و حتی گسترش فرهنگ اسلامی و ایرانی در عمق جهان داریم.
احترام به بنیانهای تشکیل دهنده ی کوچکترین واحد جامعه، در میان ملت ما با قوت پیگیری می شود و نسبت به بزرگان هر خانواده تبعیت وجود دارد، نشان دهنده ی ثبات در عرصه های اجتماعی و فرهنگی در جامعه ی ما است.
جوامع غربی به علت سستی بنیانهای خانواده با وجود پیشرفتهای فزاینده ی تکنولوژیکی و اصرار آنان مبنی بر گسترش مبانی نظری و عملی آنگلوساکسون در دنیا، حتی با آنکه بخش عظیمی از کشورهای دنیا ظاهراً با تفکر غربی همراهی می کنند، لیکن هرجا فرصتی برای ملل اصیل پیش آمده نسبت به بازگشت به سنتها اصرار نموده و با تلاش فراوان سعی در اجرایی نمودن سنتهای پیشین آن قوم در کشورهای خود داشته اند. امروز تحکیم پایه های خانواده بهترین راهکار برای گسترش اسلام در جهان است.
ما مکلف هستیم که تمامی اعمال و برنامه های خود را در جهت اعتلای فرهنگ اسلام در سراسر جهان تنظیم کنیم و با بهره گیری از همه ی ظرفیتها خود را به سطح قابل قبولی جهت الگو برداری جهانیان از یک خانواده ی معتقد به اسلام ناب محمدی (ص) برسانیم.