به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد، دو روز مانده به نیمهٔ شعبان سال ۱۳۲۹فرزندی در خانوادهٔ غلام نبی یعقوبی در روستای علیک از شهرستان زاوهٔ تربتحیدریه چشم به جهان گشود و این بهانهٔ خوبی بود تا پدر نام «مهدی» را بر او بگذارد. مهدی در دامان مادر رشد یافت تا به سن چهارسالگی رسید نخست به مکتب و پسازآن به مدرسه رفت دورهٔ ابتدایی را در روستای علیک سپری کرد. پدر، خوب به یاد دارد که مهدی تابستانها در کار کشاورزی به او یاری میرساند، دستههای گندم را جمعآوری میکرد، بهاندازهٔ قدرتش مزرعهها را آبیاری میکرد و در بقیهٔ اوقات سال فکر و ذکرش درس و مدرسه بود. مادر از آرامش او خاطرههای بسیار در ذهن دارد و اینکه او بزرگتر که شد اذان میگفت و نمازش را اوّل وقت میخواند.
تحصیل علوم دینی
یازدهساله بود که به تربتحیدریه رفت، سالهای نوجوانی مهدی در تربتحیدریه سپری شد وقتیکه او به مدرسهٔ هراتی و حوزهٔ علمیهٔ تربت آمد و پدر برایش یک زیرزمینی با ماهی دو تومان کرایه کرد و او در تنهایی و دور از پدر و مادر همه توانش را به کار برد تا بخواند و بیشتر بداند. پدر از قول صاحبخانهاش نقل کرده است که او شبهای زیادی را شاهد خوابیدن مهدی روی کتابها بوده است. پس از چند سال بهرهگیری از محضر استادان و روحانیون مدرسهٔ علمیهٔ هراتی تربتحیدریه، در سال 1346 مهدی به مشهد رفت و به جمع طلاب مدرسهٔ علمیهٔ نواب مشهد پیوست.
پس از دو سال حضور در مدرسهٔ علمیه نواب مشهد و آشنایی بیشتر با ریزودرشت مسائل موجود در کشور فعالیت مذهبی شهید یعقوبی آغاز شد. از سال ۱۳۵۲به بعد وارد مرحلهٔ تازهای در زندگی خویش شد در همین سالها بود که با دختر یک روحانی ازدواج کرد و چند ماهی را با همسرش در روستای علیک زندگی کرد.
وجود انگیزهای قوی برای انتقال ارزشهای اسلامی به مردم و بیداری آنها
با پخش اعلامیههای حضرت امام توأمان وارد فعالیتهای سیاسی و مذهبی شد. سالهایی که در مشهد بود اقدام به تشکیل یک گروه تحقیقی پژوهشی نمود که حاصل کار این گروه چاپ کتابی بود به نام «اسلام در مقابل پیشرفتها و نیازها». علاوه بر این به اقتضای شغل روحانیت در کار تبلیغ نیز بود. باخرز، تایباد و برخی از شهرهای شمال ایران ازجمله شهرهایی بودند که پذیرای او در کار تبلیغ بودند. در همین سالها بود که میل به دانش او را به پای دروس خارج آقای «علم الهدی» و نیز بحثهای فلسفی کشاند. سالهای بعد که با اوجگیری حرکتهای انقلابی مردم همراه بود شهید یعقوبی نیز با تمام وجود در این جهت تلاش میکرد، دوستانش از پشتکار و انگیزهٔقوی او برای انتقال ارزشهای اسلامی به مردم و ایجاد بیداری در آنها خاطرات بسیار به یاد دارند. سالهای نزدیک پیروزی انقلاب را همراه خانوادهاش در مشهد زیست با قناعتی که هنر زندگی زاهدان و مردان خداست.
حضور در دستگاه قضا و اجرای دقیق احکام
پیروزی انقلاب اسلامی به سال ۱۳۵۷گشودن دفتری تازه بود، در زندگی زاهدانهٔ شهید یعقوبی که او باید بر برگ آن دفتر نقشهای دلانگیز یک زندگی توأم با شرافت و عزت را میکشید. حالا او باید پای در فعالیتهای اجرایی مینهاد. ضرورت تشکیل دادگاهها و اجرای احکام شرع سبب شد تا او نخست بهعنوان حاکم شرع تربتجام و پسازآن بهعنوان حاکم شرع تربتحیدریه و سپس حاکم شرع دادگاه ناحیه ۴خراسان برگزیده شود. سعی و تلاش او در اجرای دقیق احکام که با نکتهسنجی و ظرافت و دقت همراه بود از او یک قاضی نمونه در سطح کشور ساخت و در آن زمان از سوی آیتالله موسوی اردبیلی که ریاست قوهٔ قضائیه را بر عهده داشتند بهعنوان قاضی نمونهٔ کشوری انتخاب شدند. در این سالها علاوه بر انجام کار قضاوت از شرکت در جبهههای جنگ نیز غافل نبود و هرگاه فرصتی دست میداد به جبهه میشتافت.
کسب اکثریت آرا به عنوان نماینده مردم تربت حیدریه در مجلس شورای اسلامی
در سال ۱۳۶۲شهید یعقوبی به توصیهٔ برخی از افراد و ازجمله آیتالله معصومی امامجمعه آن زمان تربتحیدریه برای شرکت در انتخابات مجلس ثبتنام کرد و با اکثریت آرا بهعنوان نمایندهٔ تربتحیدریه در مجلس انتخاب شد. به دلیل آشنایی با مسائل قضایی عضو کمیسیون قضایی مجلس گردید. بااینهمه، حضور در مجلس مانع از آن نشد که او عشق به جنگ و حضور در جبهه را به فراموشی بسپارد، تجلیل او از شخصیت شهید چمران و حضور مداوم در جبههها گویای این حقیقت است. او خلوص را مستلزم حضور در جبههها میدانست چراکه دریکی از نطقهای قبل خود گفته بود: «وای به حال ما اگر جنگ تمام شود و ما زنده بمانیم، آنوقت معلوم میشود که چقدر ناخلفیم.»
همسفر شدن با شهید محلاتی در آخرین سفر
روز اول اسفند سال ۱۳۶۴شهید یعقوبی بهاتفاق شهید محلاتی و جمعی دیگر از فرماندهان ارتش و سپاه برای بازدید از جبههها به سمت اهواز پرواز میکنند در آسمان، هواپیمای ایشان در محاصرهٔ هواپیماهای عراقی قرار میگیرد و از مسافران خواسته میشود میان اسارت و شهادت یکی را انتخاب کنند و همهٔ آنها ازجمله شهید یعقوبی شهادت را برمیگزینند و بهاینترتیب هواپیمای حامل آنها هدف تیر دشمن قرار میگیرد و سقوط میکند. پیکر پاک آن شهید باشکوهی خاص بر فراز انبوه دستانی که هنوز زبانزد مردم است تشییع و در بهشت عسکری شهرستان تربتحیدریه در کنار دیگر شهدای دفاع مقدس به خاک سپرده شد.