دلنوشته برگزیده دهمین جشنواره نامه ای به امام رضا(ع) در مازندران

یا امام رضا(ع) مریضای سرطانی را شفا بده

برگزیده دهمین جشنواره نامه ای به امام رضا(ع) در مازندران نوشت: امام رضا جون کمک کن کودکان سرطانی هم زندگی کنند. هیچی از شما نمی خواهم فقط همه مریضان به خصوص مریضای سرطانی را شفا بده.
کد خبر: ۵۱۵۲۹
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۳ - 19August 2015

یا امام رضا(ع) مریضای سرطانی را شفا بده

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از ساری به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران  پنجمین منتخب گروه سنی ۷-۱۰سال دهمین جشنواره بین المللی نامه ای به امام رضا(ع)در مازندران می نویسد: آقاجان با آن­که ما هم تو زندگیمان مشکلات زیادی داریم ولی هیچی از شما نمی­خواهم فقط همه مریضان به خصوص مریضای سرطانی را شفا بده.

یگانه حضرت پور نفرپنجم گروه سنی 7-10سال دهمین جشنواره بین المللی نامه ای به امام رضا(علیه السلام)در استان مازندران با ارسال دلنوشته ای به دبیرخانه این جشنواره موفق شد علاوه بر درد و دل با امام مهربانی ها، نامه خودش را در صفحات کتاب نجوای دل جای دهد.

متن دلنوشته یگانه، دانش آموز ساروی به این شرح است:

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(علیه السلام(

زائری بارانی­ام آقا به دادم می­رسی             بی­پناهم خسته­ام تنها به دادم می­رسی

گرچه آهو نیستم اما پر از دلتنگیم             ضامن چشمان آهوها به دادم می­رسی

با عرض سلام خدمت آقایم امام رضا (علیه السلام). امیدوارم نظر لطف خود را شامل حال ما کنید و این بار هم نامه ­ام را از اعماق وجودم می­نویسم به امید آنکه دوباره قبول فرماید. آقاجان الان که دست به قلم شدم تا درد و دل­های خودم را روی کاغذ بنویسم احساس می­کنم در حرمت هستم با آنکه فرسنگ­ها از شما دورم.

 آقا جان هروقت نام مبارک شما را به زبان می­آورم ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری می­شود. چون من پارسال معجزه­ ای از لطف شما را با چشمان خودم دیدم. آقای من یادت هست پارسال از شما خواسته بودم که مادر دوستم را شفا بدهی؟ درست قبل از عید من عیدیم را که بزرگترین و با ارزش­ترین عیدی بود که در 8 سال زندگیم گرفته بودم، از شما گرفتم. مادر عزیز دوستم با لطف شما شفا پیدا کرده بود و الان مادر و دختر در کنار هم با خوشبختی دارند زندگی می­کنند و من این را مدیون مهربانی شما امام بزرگوارم هستم.

آقاجان، آقای من، رضا جان دوباره می­خواهم پیشت درد و دل کنم. دوباره از شما خواهشی دارم. این روزها خیلی از آدم­ها از بچه تا میان­سال همه دارند از بیماری سرطان رنج می­برند. بچه ­هایی را دیدم که به این بیماری لعنتی دچارند و تمام موهای سرشان و ابروهایشان ریخت و خجالت می­کشند که کسی آن­ها را می­بیند. آقاجان دلم دارد آتش می­گیرد. چرا این بچه­ها باید زجر بکشند؟ مگر از دنیا چی می­خواهند که دنیا باهاشون اینطوری می­کند. یا امام رضا(ع) شاید کسانی باشند که از معجزه ­ات خبر نداشته باشند ولی من خوب معجزه ­ات را دیدم. از شما می­خواهم که دست شفاعت بر سر همه­ کودکان مبتلا به سرطان بکشی و آن­ها را نجات دهی تا اینقدر زجر نکشند و مثل ما راحت زندگی کنند و به مدرسه بروند و هرسال به زیارت شما بیایند.

یا امام غریب چند روز پیش از یکی شنیدم که می­گفت کودکی سرطانی صحبت می­کرد و می­گفت که «آرزو دارم سر آمپول­ها نرم باشد. آرزو دارم من هم دیگر درد نکشم. آرزو دارم دوباره زندگی را زندگی کنم. آرزو دارم موهایم را دوباره روی سرم ببینم، یعنی می­شود؟» آقاجان وقتی که این حرفا رو شنیدم قلبم آتش گرفت و یک دفعه نام شما را به زبان آوردم. بمیرم براش، می­گفتند وقتی که کودک صحبت می­کرد از خجالت اینکه مو نداشت سرش را پایین می­انداخت. رضاجان دستم به دامنت به داد همه­ این کودکان برس. کودکان مثل فرشته­ اند پس به خداوند بزرگ قسمت می­دهم که این فرشتگان پاک و معصوم را نجات بده.

آقاجان با آن­که ما هم تو زندگیمان مشکلات زیادی داریم ولی هیچی از شما نمی­خواهم فقط می­خواهم که همه مریضان به خصوص مریضای سرطانی را شفا بدهی. در پایان از شما امام عزیزم تشکر می­کنم چون امروز به مادرم از طرف فرهنگ و ارشاد زنگ زدند و ما را به پابوست دعوت کردند خیلی خوشحالم چون شب تولدت دعوت شدیم من آرزویم این بود که شب تولدت حرمت باشم. از این­که مرا طلبیدی هزاران بار تشکر می­کنم و از شما می­خواهم که همه­ کودکان سرطانی را شفا

بدهی و آن­ها هم به حرمت برای زیارت بیایند.

یا علی بن موسی الرضا امسال هم مرا ناامیدم مکن

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها