به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، سال گذشته «مهدی ورشابی» از فرماندهان جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس دار فانی را وداع گفت و به همرزمان شهیدش پیوست. به همین منظور روابط عمومی موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مصاحبهای با «یدالله شمایلی» از فرماندهان جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس انجام داده است که به شرح زیر است:
مرحوم ورشابی در دوران دفاع مقدس و پس از آن چه نقشی در جبهههای جنگ تحمیلی و سازندگی کشور داشت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. یاد و خاطره شهدای دوران انقلاب اسلامی و شهدای دوران دفاع مقدس را گرامی میدارم. مرحوم ورشابی یکی از شخصیتهای برجسته و اثرگذار جهاد سازندگی و مهندسی رزم بود. خداوند توفیق داد که بنده از سالهای ابتدایی دفاع مقدس با وی آشنا شدم و این دوستی و رفاقت ۴۰ سال طول کشید. ما وی را به عنوان یکی از بزرگان جنگ و جهاد میشناختیم و مرحوم ورشابی نقش پدری نسبت به همه دوستان و خانوادههای شهدای جهاد سازندگی داشت.
وی در نخستین روزهای جنگ تحمیلی از جهاد استان خراسان به مناطق عملیاتی جنوب آمد و با شهیدان طرحچی، ناجیان، رضوی و... آشنا شد و پس از مدتی از جهاد سازندگی خراسان به قرارگاه کربلا جهاد آمد و فرمانده آن قرارگاه شد. اما از اواسط سال ۶۵ که در تشکیلات جهاد سازندگی تغییراتی به وجود آمد و سازماندهی آن متفاوت شد، ورشابی فرمانده قرارگاه مرکزی جهاد شد که قرارگاههای عملیاتی کربلا، حمزه، رمضان و... زیرنظر آن قرارگاه قرار داشتند.
باید گفت که از عملیات ثامنالائمه (شکست حصر آبادان) در سال ۶۰ جهاد سازندگی به طور سازمان یافته در جبهههای جنگ حضور پیدا کرد، اما از سال ۶۵ به دلیل تغییراتی که در سازمان رزم جنگ و به خصوص سازمان رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به وجود آمد، جهاد سازندگی تغییر ساختار داد و اقدام به تشکیل قرارگاهها و یگانهای مهندسی کرد. مسئولیت قرارگاه مرکزی که در جهاد به وجود آمد، ایجاد هماهنگی با قرارگاههای سپاه و قرارگاههای پنجگانه جهاد بود. این تغییرات پس از پیروزی ایران در عملیات والفجر هشت به وجود آمد.
مرحوم ورشابی در بیشتر عملیاتها در هر منطقهای که برگزار میشد، حضور داشت. وی مسئول انجام اقدامات مهندسی و عملیاتی بود. تمامی فرماندهان بزرگ جنگ در سپاه و ارتش، ورشابی را میشناختند و وی پا به پای آن فرماندهان در عملیاتها حضور پیدا کرد و به هماهنگی نیروها برای انجام اقدامات مهندسی پرداخت.
ارتباط این فرماندهِ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس به دلیل موقعیت و جایگاهی که داشت، با بخشهای مختلف جهاد همچون دفتر مرکزی، شورای مرکزی و شورای استانها (که مسئولیت پشتیبانی از یگانهای مهندسی از شمالغرب تا خلیج فارس و تنگه هرمز را برعهده داشتند) تنگاتنگ و نزدیک بود.
وجه برجسته ارتباطات مرحوم ورشابی با رزمندگان جهاد، معنوی و انسانی بود. نیروها، وی را بسیار دوست داشتند. ورشابی فرماندهای محبوب در جهاد سازندگی بود. مرگ شهادتگونه این سردار جهادگر که چندی پیش رقم خورد، برای بسیاری از پیشکسوتان جهاد و شهادت غمانگیز بود.
حاج مهدی همیشه دلتنگ شهدا به خصوص شهیدان طرحچی، ناجیان، رضوی و همچنین سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود. همواره غبطه میخورد که از قافله شهدا جا مانده و به شهادت نرسیده است. به هر حال از میان ما رفت و امیدواریم که میهمان دوستان شهیدش باشد.
آشنایی شما با مرحوم ورشابی از چه زمانی شکل گرفت و چگونه با یکدیگر آشنا شدید؟
من تا زمستان سال ۶۱ که عملیات والفجر مقدماتی اجرا شد در تیپ مهندسی جهادِ استان فارس بودم. تا آن دوره ارتباطاتی با ستاد مرکزی و قرارگاه کربلای جهاد سازندگی در جبهه جنوب داشتم و طی آن ارتباطات چند بار مرحوم ورشابی را دیدم و گفتوگوهایی با وی داشتم، اما از سال ۶۲ و از عملیات خیبر ارتباطات بنده با ورشابی نزدیکتر و دوستی ما شکل گرفت.
من تصمیم گرفته بودم از جهاد به مهندسی سپاه بروم و در آنجا مشغول به کار بشوم، اما مرحوم ورشابی وقتی از تصمیم من باخبر شد، به طور مفصل با من صحبت کرد و بنده را متقاعد ساخت تا در جهاد بمانم. پس از آن به قرارگاه کربلا رفتم و در کنار وی، آقایان «حجتی» و «روحالامین» به فعالیت پرداختم و جانشین معاون عملیات قرارگاه شدم.
پس از آن هم که آقای ورشابی به قرارگاه مرکزی رفت، من فرمانده قرارگاه کربلای جهاد سازندگی شدم. مهندسی جهاد در تمام عملیاتها به خصوص در عملیاتهای بزرگی همچون خیبر، بدر، والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج که در منطقه عمومی خوزستان اجرا شد، نقش داشت.
ارتباطات و دوستی بنده با مرحوم ورشابی پس از دفاع مقدس نیز ادامه یافت. بعد از پایان جنگ ما مدتی در مناطق عملیاتی برای انجام عملیاتهای مهندسی و بازسازی حضور داشتیم. در سال ۶۹ که زلزله رودبار و منجیل رُخ داد، همراه با ایشان به آن شمال کشور رفتیم و به بازسازی مناطق زلزلهزده و کمک به زلزلهزدگان پرداختیم.
بعد از آن بنابر فرمایش رهبر معظم انقلاب و باتوجه به شناختی که نسبت به آب و خاک خوزستان داشتیم، پیگیر شدیم تا کشاورزی را در آن منطقه احیا کنیم و توسعه بخشیم. پس از پیگیریهای فراوان موفق به اجرای طرح احیای ۵۵۰ هزار هکتاری دشتها و اراضی خوزستان و ایلام شدیم. در آن پروژه نیروهای جهاد سازندگی و شرکت جهاد نصر اقدامات ارزندهای انجام دادند که نقش مرحوم ورشابی در اجرای آن طرح بسیار تعیینکننده بود.
پس از آن مرحوم ورشابی برای مدتی مدیرعامل شرکت مهندسی آب و خاک کشور شد و در کشور پروژههای مهمی را به سرانجام رساند. وی پس از آن معاون موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ستاد کل نیروهای مسلح شد. آن موزه قرار بود در جنوب تهران و در جوار حرم مطهر امام خمینی (ره) ساخته شود که سپس با باغ موزه و ترویج فرهنگ مقاومت تهران ادغام شد.
مهمترین ویژگی مرحوم ورشابی که دیگران نیز از آن یاد میکنند، چیست؟
یکی از خصوصیات مرحوم ورشابی رسیدگی به امور ایثارگران، جانبازان و خانوادههای شهدای جهاد سازندگی بود. آنها اگر مشکلاتی در حوزههای مختلف همچون درمان، مسکن و... داشتند، حاج مهدی پیگیری میکرد. البته مرحوم ورشابی عضو کمیسیون ایثارگران جهاد سازندگی که پس از جنگ تشکیل شد نیز بود، اما بیش از دیگران دغدغهمند و پیگیر بود.
شیرینترین و تلخترین خاطراتی که از مرحوم ورشابی دارید، چیست؟
از ۴۰ سال همکاری، رفاقت و دوستی با مرحوم ورشابی خاطرات تلخ و شیرین بسیاری دارم. بالاخره مجموع خاطرات تلخ و شیرین، زندگی انسانها و تاریخ بشریت را میسازد. پیروزیها و موفقیتهایی که در جنگ به دست آوردیم، شیرینترین خاطرات و ناکامیهایی که حاصل شد، تلخترین آنها بود. یکی از سختترین لحظات دوران جنگ، شهادت دوستانمان بود. آنها به آرزویشان که شهادت بود، میرسیدند و ما در حسرت میماندیم و غبطه میخوردیم.
جهاد سازندگی چند سال پس از پایان جنگ در وزارت کشاورزی ادغام شد. این اتفاق موافقان و مخالفانی داشت. نظر مرحوم ورشابی در مورد این ادغام چه بود؟
پس از دفاع مقدس به دلایلی تشکیلات مهندسی رزمی جهاد حفظ نشد و در وزارت کشاورزی ادغام شد. آن ظرفیت میتوانست خدمات بسیاری به مردم در مناطق محروم ارائه کند. مرحوم ورشابی بسیار تلاش میکرد تا از آن ظرفیت برای توسعه کشور استفاده شود، اما متاسفانه موفق نشد و از این بابت خیلی ناراحت بود.
وی معتقد بود که از تجربه ذیقیمت جنگِ جهاد باید برای سازندگی کشور استفاده کرد، اما آنگونه که باید بشود، نشد. مرحوم ورشابی حتی در دورهای پیگیر بود تا جهاد سازندگی را در قالب سازمان دفاع غیرنظامی یا سازمان مدیریت حوادث غیرمترقبه (مدیریت بحران) احیا کند، اما این پیگیری هم به نتیجه نرسید.
نهادهای انقلابی باتوجه به اهداف و شرایطی که دارند در چارچوب اداری و دست و پا گیر نمیگنجند. انتظار امام خمینی (ره) از جهاد و سپاه نیز این بود که معطل ساختارهای اداری نمانند و به صورت انقلابی به حل مشکلات مردم بپردازند.
انقلاب اسلامی دو بال مهم در موضوعات امنیتی و سازندگی داشت که بال امنیتی و نظامی انقلاب، «سپاه پاسداران» و بال سازندگی و تولید آن، «جهاد» بود، اما برخی از ساختارهای اداری و سازمانهای سنتی فعالیتهای جهاد را برنمیتابیدند و سنگاندازیهایی انجام میدادند.
جهاد سازندگی در هر بحران و اتفاقی که حضور داشت به صورت خودجوش به مردم کمک میکرد، اما برخی این را نمیپسندیدند و تصمیم به ادغام آن در وزارت کشاورزی گرفتند. جهاد سازندگی باید به الگویی برای کشورهای منطقه و جبهه مقاومت تبدیل میشد تا آنها نیز بتوانند مسائل و مشکلاتشان را در حوزه تولید و سازندگی رفع کنند.
بالاخره اگرچه رزمندگان جهاد سازندگی از جمله مرحوم ورشابی و بنده مخالف ادغام این دو جهاد بودیم و در این رابطه پیگیریهای بسیاری هم انجام دادیم، اما در نهایت این اتفاق رخ داد و در سال ۷۹ با مصوبه مجلس شکل قانونی به خود گرفت و جهاد سازندگی در وزارت کشاورزی ادغام شد.
این ادغام یا بهتر بگویم انحلالِ جهاد، ضربه سنگینی به نظام جمهوری اسلامی ایران وارد کرد و مردم از خدماتی که این نهاد انقلابی میتوانست ارائه دهد، محروم شدند. اکنون پس از گذشت ۲۱ سال بیشتر مسئولان به این موضوع رسیدند که آن ادغام نباید صورت میگرفت و آن تصمیم خسارت به همراه داشت. جهاد سازندگی اگر احیا شود، امروز میتواند امنیت غذایی مردم را تامین کند.
با ادغام و انحلال جهاد سازندگی، آن روحیه و مدیریت جهادی فروکش پیدا کرد. برخی از مشکلات موجود در کشور به دلیل حاکم نبودن آن روحیه جهادی است. مرحوم ورشابی در دوران دفاع مقدس و پس از آن، همواره پیشرو و در خط مقدم بود و به ما میگفت که بیایید. وی ابتدا کارزار و صحنه را میدید، بررسیهای میدانی را انجام میداد و سپس دستور میداد که چه فرمانده، یگانی و چه تجهیزاتی پای خط برود.
جهاد در دوران دفاع مقدس نقش مهم و ارزندهای داشت که به طور مثال میتوان به احداث پلهای «خیبری» و «بعثت» در عملیاتهای خیبر و والفجر هشت اشاره کرد. نقش مرحوم ورشابی در اجرای این طرحها چه بود؟
مرحوم ورشابی فرماندهای توانمند و کارآمد در جهاد سازندگی بود و فرماندهان در انجام طرحهای مهندسی نقش سازندهای داشتند.
همانطور که اشاره کردید، جهاد سازندگی از ابتدای جنگ تحمیلی نقش ارزندهای ایفا کرد. در ماجرای حصر آبادان در سال ۵۹، نیروهای جهاد با ابتکار، پلهای بشکهای را بر روی رودخانه «بهمنشیر» احداث کردند. در عملیاتهای رمضان و والفجر مقدماتی که در سال ۶۱ اجرا شدند، پلهای نفررو و نردبانهای عبور از مواضع ساخته و برخی از ماشینها برای عبور از تپههای رملی شنیدار شدند.
در عملیات خیبر با فرماندهی مرحوم ورشابی و دیگر سرداران جهاد، «پل خیبری» و «جاده سیدالشهدا (ع)» برای عبور خودروهای سبک از هورالعظیم ساخته شد. در عملیات والفجر هشت نیز پلهای خضر و بعثت بر روی اروندرود ساخته شد. در جبهه شمالغرب نیز از «پلهای قادری» استفاده شد. در جریان عملیات والفجر ده نیز زیر دید و تیر دشمن، جادهای احداث شد که در هنگام احداث به دلیل شدت سرما، تجهیزات و دستگاهها یخ میزدند.
همچنین زمانی که دشمن جزیره خارک (پایانه نفتی ایران) را هدف قرار داده بود، قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا (ص) از جهاد سازندگی خواست تا در آن جزیره اقدامات مهندسی انجام دهد و سکوی پرتاب موشکهای پدافندی ایجاد کند. جهاد سازندگی در خلیج فارس اقدامات مهمی برای مقابله با حملات دشمن انجام داد و بخشی از یگانهای جهاد سازندگی را در آنجا درگیر بودند.
جهاد سازندگی برای مقابله با دشمن بعثی در جبهه خوزستان، اقدام به پمپاژ آب کرد و در این راستا گردانهایی تشکیل داد. ایجاد گردانهای پمپاژ آب، پل و...، آموزش نیروها و فراهم آوردن امکانات و تجهیزات در مدت زمان کوتاهی از مهمترین اقدامات مرحوم ورشابی و دیگر فرماندهان جهاد سازندگی بود؛ بنابراین ابتکاراتی که توسط جهاد سازندگی در جبهههای جنوب و غرب رقم خورد، با محوریت مرحوم ورشابی بود. لقبی هم که امام خمینی (ره) مبنی بر «سنگرسازان بیسنگر» به نیروهای جهاد سازندگی دادند، بر مبنای تلاشها و اقداماتی بود که جهادگران و فرماندهان جهاد همچون مرحوم ورشابی در جبهههای جنگ انجام دادند.
مرحوم ورشابی تجربیاتی را که در دوران دفاع مقدس و پس از آن کسب کرده بودند را چگونه به صورت عملی و نظری به نسل جوان و آیندگان انتقال داد؟
مرحوم ورشابی خیلی کم جلوی دوربین میآمد، اما در همایشهای علمی که برگزار میشد و در مدت زمانی که در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود، تلاش بسیاری برای انتقال تجربیات انجام داد. ضمن اینکه وی، بنده و دیگر دوستان را تشویق میکردند تا با حضور در برنامههای تلویزیونی و مراسمهای مختلف به نقش جهاد سازندگی در دفاع مقدس و انتقال تجربیات بپردازیم.
آیا ورشابی در رابطه با مبارزه با داعش در عراق و سوریه نیز فعالیتی داشت؟
ما در این رابطه جلساتی با فرماندهان سپاه داشتیم و وی نکاتی را که در بحثهای مهندسی داشت به فرماندهان منتقل میکرد. ضمن اینکه در جلسات پیشکسوتان جهاد که با محوریت آقایان شمخانی و رضایی در دفترهایشان برگزار میشد، حضور پیدا میکردیم و بحثهایی در رابطه با عراق و سوریه و مبارزه با داعش مطرح میشد.
در پایان اگر بخواهید مرحوم ورشابی را توصیف بفرمایید، چه خواهید گفت؟
در ۴۰ سالی که با مرحوم ورشابی بودم، وی را عاشق امام، انقلاب و شهدا یافتم. حاج مهدی از برخی مسائل که پس از انقلاب پیش آمد، بسیار رنج میبرد و ناراحت بود. مرحوم ورشابی از اینکه دوستانش به شهادت رسیدند و خود باقی مانده است، غبطه میخورد. طرحچی در کنار وی به شهادت رسید و اتفاقا در آن حادثه، جانباز نیز شد.
مرحوم ورشابی پس از جنگ پیگیر تحصیل و اشتغال نیروهای جهاد سازندگی که سالها در جبهههای جنگ متحمل سختیهای بسیاری شده بودند، بود. او پس از پایان جنگ پیشنهادات بسیاری برای پذیرش مسئولیت در سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح دریافت کرد، اما هیچ کدام از آن پیشنهادها را نپذیرفت و ترجیح داد در جهاد بماند. او مَرد جهاد بود، با جهاد زیست و مجاهدانه از دنیا رفت. خداوند انشاءالله وی را با دوستان شهیدش محشور فرماید.
انتهای پیام/ 118