گروه بینالملل دفاعپرس- خسرو هداوندخانی؛ در منطق روابط بینالملل، تامین امنیت و منافع ملی بهعنوان دو هدف مهم در این حوزه، با تکیه بر قدرت ملی و بکارگیری همه ظرفیتها و توانمندیهای موجود در یک کشور حاصل میشود که بر اساس آن میتوان از موضع قدرت در تعامل و روابط با سایر کشورها، حقوق کشور و ملت خود را تامین کرد. پس از روی کار آمدن دولت جدید، شاهد این هستیم که دستگاه دیپلماسی کشور براساس همین اصل و منطق در تعامل با کشورهای منطقهای و قدرتهای بین المللی، در راستای تحقق مطالبات و حقوق قانونی ملت ایران حرکت میکند.
از جمله موضوعات مهم و پیچیدهای که از چندین سال گذشته در عرصه روابط خارجی جزء موضوعات و برنامههای اساسی جمهوری اسلامی بوده، بحث مذاکرات با گروه ۱+۵ و اکنون نیز ۱+۴ در چارچوب برجام، به منظور رسیدن به یک توافق کلی بر سر فعالیتهای هستهای صلح آمیز جمهوری اسلامی است؛ موضوعی که در دو دهه گذشته با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده و علیرغم اعطای امتیازاتی به طرفهای غربی از سوی جمهوری اسلامی، متاسفانه نتایج مثبتی را برای ایران در جهت رفع تحریمهای ظالمانه به همراه نداشته است.
این در حالی بود که دولتمردان ایران با تعلیق فعالیتهای هستهای خود و رساندن آن به پایینترین سطح از غنی سازی اورانیوم، امیدوار بودند که تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران در حوزه انرژی و نفت، مراودات بانکی با سایر کشورها و ... برداشته شود که عملا جزء موارد محدودی این امر میسر نشد. این در حالی بود که در همین سالها رژیمها و گروههای معاند وابسته به این دول غربی، گستاخانه در جهت ضربه زدن به ظرفیتها و سرمایههای هستهای جمهوری اسلامی اقدام کردند که نمود بارز آن در نفوذ در سایت هستهای نطنز و خرابکاری در آن و همچنین ترور و به شهادت رساندن دانشمند هستهای کشورمان، محسن فخری زاده در اواخر عمر دولت گذشته بود.
با روی کار آمدن دولت جدید مشاهده میشود که علیرغم اینکه تا کنون هیچ امتیاز خاصی توسط جمهوری اسلامی به طرفهای غربی در چهارچوب مذاکرات ۱+۴ اعطاء نشده است، اما نرمش خاصی از سوی آنها در مذاکراتشان با ایران دیده میشود که رفع محدودیت سهمیهای برای فروش نفت توسط ایران از جمله این نرمشها و امتیازات اعطایی به جمهوری اسلامی است.
امروز شاهد این هستیم که دولت انگلیس بهعنوان یکی از اعضای گروه ۱+۴ در اقدامی بیسابقه، بدهی ۵۳۰ میلیون دلاری خود به ایران را که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی از دادن آن امتناع ورزیده بود، پرداخت میکند.
چند روز گذشته نیز سخنگوی وزارت خارجه از پرداخت قریب الوقوع بدهی ۷ میلیارد دلاری به ایران خبر میدهد که در سالیان گذشته و علیرغم همه مماشاتها و سازشها از پرداخت آن امتناع میورزیدند.
البته باید واقع نگر بود و تحولات جاری نظام بینالملل و بویژه بحران و جنگ روسیه و اوکراین و تاثیرگذاری آن بر امنیت و اقتصاد بین الملل را نیز در این تغییر رویکرد غربیها نسبت به کشورهای همسو با روسیه از جمله ایران مورد توجه قرار داد.
در واقع آنان میکوشند با افزایش تولید نفت در سطح جهانی، بحران ناشی از افزایش قابل توجه قیمت انرژی بویژه نفت و گازرا که در اثر جنگ روسیه و اوکراین ایجاد شده و دامن اقتصاد آنان را نیز گرفته است، جبران کنند.
از حیث امنیتی نیز میکوشند با اعطای امتیازات به متحدین روسیه، موقعیت این کشور را در حوزه بینالملل با دور کردن متحدین خود به انزوا بکشانند.
اما آنچه مسلم است این است که جمهوری اسلامی از آنچنان مولفههای مهم و تاثیرگذار قدرت ملی و فراملی از حیث نظامی، اقتصادی، موقعیت ژئو استراتژیکی، ایدئولوژیکی و فرهنگی برخوردار است که با تکیه بر آنان میتواند بدون تاثیرپذیری از شرایط حاکم بر نظام بین الملل حقوق حقه ملت خویش را از موضع قدرت مطالبه نماید. کما اینکه در صدور قطعنامههای سازمان ملل علیه روسیه در ماههای اخیر، با دادن رای ممتنع عدم تاثیر پذیری خود از قدرتهای بزرگ را نشان داده است.
امروز اکثر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دست دوستی خود را به سمت ایران دراز کردهاند. عربستان پس از سالها تنش با جمهوری اسلامی، از ضرورت همزیستی مسالمت آمیز با ایران بهعنوان کشور همسایه یاد میکند، امارات هم بعد از سالها جنگ بدون نتیجه با یمن در کنار عربستان، بهدنبال آغاز مراودات سیاسی خود با ایران درسطح بالاتری است و همه این تحولات، نوید بروز و ظهور نوعی از دیپلماسی عزتمندانه را در دکترین سیاست خارجی ایران میدهد. دیپلماسیای که میتواند در جهت رفع بحرانهای منطقهای همچون جنگ یمن و تحقق صلح منطقهای فعالانه و اثر بخش عمل نماید.
انتهای پیام/ ۱۳۴