گروه اجتماعی دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ تاکنون چیزی نزدیک به پانزده بار یا بیشتر مقام معظم رهبری سالهای شمسی ایران اسلامی را با محوریت تولید و اشتغال نام گذاری کردهاند. سال ۱۴۰۰ سال تولید، پشتیبانی و رفع موانع بود و امسال سال تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین است. تاکید مکرر و پیاپی مقام معظم رهبری بر تولید نشان دهنده اهمیت بنیادی و کلیدی این مقوله است.
ایران اسلامی برای گذار از یک کشور مصرف کننده و متکی به نفت به یک کشور صادر کننده و متکی به محصولات متنوع و دانش بنیان نیازمند یک عزم جدی و همه جانبه در حوزه تولید است.
علیرغم تاکیدهای مکرر مقام معظم رهبری در طول سالهای گذشته و تلاشهایی که دولتمردان برای رشد و توسعه و رونق تولید انجام دادهاند این مقوله همچنان با مشکلات و کاستیهای بسیار زیادی دست به گریبان است. به نظر میرسد برای رسیدن به یک تولید صادرات محور و دانش بنیان بیش از آنکه بر محور تولید تکیه شود باید کلید حل این مشکل و فراتر از آن کلید سرمایه گذاری روی تولید پیدا و مانع اصلی تولید برطرف شود.
تاکنون موانع بسیار زیادی برای تولید شمرده شده است، اما به نظر میرسد «احتکار» بزرگترین و اصلیترین مانع تولید است و تا زمانی که این مساله حل نشود هیچ اتفاق مثبتی در حوزه رونق تولید نخواهد افتاد. احتکار زمینهای مسکونی، احتکار زمینهای کشاورزی، احتکار خودرو، احتکارسکه و دلار و. تا زمانی که میتوان به وسیله احتکار سودهای کلان و باد آورده به دست آورد هیچ کس روی تولید سرمایه گذاری نخواهد کرد.
در حال حاضردر بسیاری از شهرهای ایران با انبوه زمینهای خالی مسکونی مواجه هستیم؛ زمینهای مسکونی خالی که تمامی امکانات شهری از قبیل آب، برق، گاز و تلفن برای آنها ایجاد شده، اما صاحبان آن هیچ اقدامی برای ساخت این زمینها انجام ندادهاند.
سالها است که در ایران زمین تبدیل شده است به یک کالای سرمایهای ماندگار. زمینی که باید یک کالای مصرفی باشد و برای ساخت خانه استفاده شود به دلیل خلاء قوانین مالیاتی تبدیل شده است به یک کالای بسیار گرانبها و پر ارزش.
برخی از صاحبان زمینهای موجود با این نیت زمین را خریداری و احتکارکرده اند که فرزندشان یا نوه اشان از این زمین استفاده کند؛ یعنی این زمین قرار است هفتاد سال دیگر همچنان بلااستفاده بماند و هیچ کس از آن استفاده نکند و انشاء الله همه منتظر بمانند و ببینند نوه این آقا چه تصمیمی برای این زمین خواهد گرفت!
تقریبا تمامی کشورهای توسعه یافته با ابزاری به نام مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر زمینهای خالی مساله زمین را حل کرده و آن را از یک کالای سرمایهای به یک کالای مصرفی تبدیل کردهاند.
در حوزه کشاورزی وضعیت زمین بسیار بدتر و اسفبارتر از حوزه مسکن است، بسیاری از زمینهای کشاورزی در طول چند دهه و پس از فوت صاحب زمین به وراث آن رسیده و به دلیل این انتقالهای مکرر زمین بزرگ به چند قطعه زمین کوچک تبدیل شده و قابلیت خود رابرای کشت و کارهای بزرگ و دانش بنیان و اشتغال آفرین از دست داده است.
بسیاری از زمینهای کشاورزی موجود هم خاک حاصلخیز دارند هم آب کافی، اما به دلیل قطعه قطعه شدن و کوچک شدن سالها است که بیکار افتاده اند و هیچ کس از آنها بهره برداری نمیکند.
برخی زمینهای کشاورزی هم هستند که صاحبان آن هیچ انگیزهای برای کار کردن روی آنها ندارند و زمینهای خود را نه میفروشند نه اجاره میدهند نه مشارکت میکنند و نه اجازه میدهند کسی از آنها استفاده کند.
بسیاری از زمینهای کشاورزی موجود در ایران متعلق به افرادی هستند که سالها است در خارج از کشور زندگی میکنند و آنها با این استدلال که با تورمهای سالانه ایران قیمت زمین شان روز به روز بالاتر میرود زمین شان را راکد و بلا استفاده انداخته و هیچ اقدامی برای آباد کردن آن نمیکنند.
این درحالی است که بسیاری از جوانهای تحصیل کرده ایرانی برای داشتن یک زمین حاصلخیز و دارای آب با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند و در برخی موارد حتی زمین برای اجاره کردن هم پیدا نمیکنند.
زمین کشاورزی مانند زمین مسکونی یک کالای مصرفی است و لازم است با ابزار مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر زمینهای خالی آن را از حالت کالای سرمایهای به یک کالای مصرفی و تولیدی تبدیل کرد.
انتهای پیام/ 121