به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات بیتالمقدس روز دهم اردیبهشت در غرب رودخانه کارون و خرمشهر و با رمز «یا علی بن ابیطالب (ع)» با هدف آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه و جاده اهواز - خرمشهر، خارج کردن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جاده اهواز ـ آبادان از برد توپخانه دشمن و همچنین تأمین مرز بینالمللی به صورت مشترک توسط نیروهای سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
طی این عملیات پنج هزار و ۳۸ کیلومتر از اراضی اشغالی ازجمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز خرمشهر آزاد شدند.
بهرهگیری از انگیزههای ریشهدار دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامهریزی شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقهای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیتالمقدس را نسبت به سایر نبردهای دوران هشت سال جنگ تحمیلی متمایز میکنند.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است با تکیه بر آثار و اسناد موجود در این مرکز، همزمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین جلوههای شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان حاضر در عملیات منتشر کند.
روایت سردار حسین علایی
ارتش بعثی در تهاجم قوای ایران به خرمشهر غافلگیر نشد و برای از دست ندادن خرمشهر، تمام تدابیر و توان خود را به کار گرفت.
ارتش عراق مطمئن بود که هدف نهایی عملیات بیتالمقدس، بازپسگیری خرمشهر است و فرصت کافی برای مستحکم سازی جبهه خرمشهر در اختیار داشت.
عراق علاوه بر اقدامات نظامی، دست به تلاشهای زیادی برای بالا بردن روحیه نظامیان خود و افزایش انگیزه آنها برای ماندن در خرمشهر زد.
ارتش عراق در روز دوم خرداد ۱۳۶۱ یعنی یک روز پس از آغاز حمله نهایی رزمندگان اسلام به خرمشهر، اطلاعیهای بین همه نظامیان عراقی مستقر در این شهر و اطراف آن توزیع کرد.
این اطلاعیه دفاع از خرمشهر و حومه آن را مانند دفاع از بغداد و حومه آن و دفاع از همه شهرهای عراق خوانده بود.
در این اطلاعیه نوشتهشده بود: خرمشهر حکم بالشی را دارد که بصره بر آن آرمیده است و اگر خرمشهر به دست نیروهای ایرانی بیفتد، دروازههای نکبت به روی عراق بازخواهد شد.
صدام حسین هم طی نامهای به فرمانده سپاه سوم نوشته بود: امنیت و ثبات بصره بدون خرمشهر در تهدید است.
چند روز بعد امام خمینی در همین باره فرمودند: «آدمی که ملاحظه کردید در آن چیزی که نوشته بود به سران نظامی خودش در شهر خونینشهر، خرمشهر، آنطور سفارش کرده بود که بزنید، بکشید و چه بکنید؛ تا آخر گلوله، تا آخر نفر، این دید که همان نظامیهای او گوش ندادند به او؛ نتوانستند گوش بدهند. اصلاً مجال قرائت این چیزها ر ا به آنها ندادند و فوج فوج تسلیم شدند.»
منبع:
علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلداول)، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر مرزوبوم، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحه ۴۸۱.
انتهای پیام/ 118