گروه اجتماعی دفاعپرس- سرهنگ «علی صباحی» رئیس اداره اطلاع رسانی پلیس پایتخت؛ میتوان اذعان داشت که امروز یکی از مشکلات اصلی کشور ما ارائه آمارهای غیر علمی و سطحی و اظهارنظرهای غیرکارشناسانه در مسائل مختلف از سوی افراد غیر مسئول است.
اظهارنظرهای غیر کارشناسانه و برآوردهای غیر منطقی و غیر اصولی در همه عرصهها و موضوعات میتواند نتایج ناگوار و ناخوشایندی را به همراه داشته باشد؛ نباید فراموش کرد که اظهارنظر یک مقام مسئول در یک جایگاه کلیدی در خصوص هر مسئلهای میتواند تاثیرات مختلفی را به همراه داشته باشد و بار روانی آن بسیاری از موضوعات دیگر را تحت الشعاع خود قرار دهد.
قدر مسلم اینکه اعلام مسائل مختلف و حوادث گوناگون در رسانهها هر چند که مستند و واقعی هم باشد، کاری پسندیده نیست؛ چرا که جدای از اطلاع رسانی و شفاف سازی، اما روی دیگر سکه اطلاع رسانی خبر حوادث در حقیقت ترویج ناامنی و زیر سوال بردن امنیت و آرامش یک جامعه است از این رو در یک حساب سر انگشتی میتوان متوجه شد که نگفتن برخی مسائل بهتر از گفتن و اطلاع رسانی کردن آن است همچنان که سعدی میگوید «جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت». از این رو برای مطرح کردن خود، فروش بیشتر یا هر دلیل و علت و بهانه دیگری برخی از مسائل را نباید در بوق و کرنا کرد؛ بلکه باید با طرح آن در جمع مسئولان مربوطه به حل و فصل آن پرداخت؛ چرا که اعلام و عنوان برخی از اخبار تا مدتها میتواند جامعه را ملتهب سازد؛ به عنوان مثال اعلام خبرهای قتل و خبرهای جنایی بیش از هر چیزی میتواند جوی از نگرانی و احساس نا امنی را در جامعه تزریق نماید.
ملتهب کردن جامعه، جوی از نا امیدی، اضطراب، ترس، یاس، نگرانی، سردرگمی، شایعه پراکنی و به قول گفتنی یک کلاغ چهل کلاغ کردن و تشویش اذهان را موجب میشود؛ به نوعی که تا مدتها فکر و خیال افراد یک جامعه درگیر تحلیل، تشریح، واگویه کردن و... این گونه مسائل میشود و در آخر آنچه عاید مردم خواهد بود نوعی سردرگمی و نگرانی است که در ناخودآگاه آنان جا خوش میکند و در پس ذهن مردم موجب تقویت بیش از پیش ناامنی و عدم وجود امنیت را ایجاد میکند.
شکی نیست که در ابرشهری، چون تهران که دارای هزاران هزار کوچه و پس کوچه، خیابان و میلیونها شهروندی است که از جای جای کشور به هزار امید و آرزو به این شهر مهاجرت کرده اند و هزاران نفر اتباع بیگانه از کشورهای دیگر و... همگی از این تهران، شهری با تنوع فرهنگ ها، آداب ها، قومیتها و حتی ملیتهای مختلف ساخته اند.
روزانه اتفاقات گوناگون بسیاری در این شهر به وقوع میپیوندد که مقتضای این شهر بزرگ است؛ مثل تصادفات رانندگی که با توجه به تراکم خودروها و موتورسیکلت ها، عابران پیاده و تنگی معابر عبور و مرور، آسفالت معابر، آلودگیهای هوا، مشکلات فردی و اجتماعی رانندگان و... که همه و همه میتوانند تاثیر مستقیم و یا غیر مستقیمی بر وقوع تصادفات داشته باشندرا شاهد هستیم.
یا در وقوع یک سرقت هم امروزه دلایل مختلفی وجود دارد که به عنوان مثال به مشکلات اقتصادی میتوان اشاره کرد؛ به عنوان مثال افزایش قیمت گوشی تلفن همراه و در دسترس بودن آن یکی از دلایل عمده افزایش سرقت گوشی همراه شده است؛ یا مسئله اعتیاد به مواد مخدر یکی از دلایل عمده وقوع سرقتهای خرد از جمله سرقت تجهیزات شهری مثل دریچههای آب و فاضلاب، سیم برق و ... شده است؛ چرا که معتادان برای تامین مخارج مصرف مواد مخدر روزانه خود به پول کافی نیاز دارند که این پول را از طریق سرقتهای خرد از جمله سرقت لوازم و تجهیزات شهری انجام میدهند؛ از این رو جمع آوری معتادان متجاهر و ساماندهی آنها به طور حتم در کاهش سرقتهای خرد تاثیر گذار باشد موضوعی که نیازمند ورود سازمانهای مختلف است.
همچنین در همه حوادث اجتماعی و... نیز عوامل مختلفی باید دست به دست هم بدهند تا آن حادثه بوجود آید.
همه این مسائل موید این موضوع است در وقوع هر مساله علتهای مختلفی وجود دارد که نباید به قولی یک تنه به قاضی رفت.
در وقوع جرایم مختلف عوامل محتلفی وجود دارد که در این بین پلیس مسئول کشف جرم است و وقوع جرم دلایل و علتهای مختلفی دارد که مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، تربیتی، اعتقادی و... همه و همه در این امر تاثیرگذار میباشد.
پلیس همه تلاش خود را شبانه روزی در حد توانایی و عده و عده خود بکار گرفته است تا با مجرمان و متخلفان برخورد و مقابله کند، اما سوال اینجاست که آیا دیگر سازمانها و نهادهای مسئول که عملکرد بهینه آنها میتواند مانع از وقوع بسیاری از جرایم و تخلفات شوند به درستی به مسئولیت خود عمل کرده اند؟!
انتهای پیام/ 241