در نشست نسبت ژئوپلیتیک مقاومت با جبهه مقاومت مطرح شد؛

تاثیر جغرافیا در روابط بین‌الملل/ تعریف انقلاب اسلامی در منظومه مقاومت

در نشست ژئوپلیتیک مقاومت در منطقه غرب آسیا، پیشینه تاریخی ژئوپلیتیک، تداوم آن و ارتباطش با جبهه مقاومت بررسی شد.
کد خبر: ۵۲۴۴۷۲
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۹ - 24May 2022

تاثیر جغرافیا در روابط بین‌الملل/ تعریف انقلاب اسلامی در منظومه مقاومتگروه بین‌الملل دفاع‌پرس: نشست ژئوپلیتیک مقاومت در منطقه غرب آسیا با حضور «بهرام فرجی» استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه امام حسین علیه السلام و «سید محمدتقی رییس السادات» دبیر انجمن ژئوپولیتیک ایران و «محمد کرمی» مدیر تاریخ سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس برگزار شد.

در این نشست محمد کرمی ضمن گرامیداشت سالروز آزادسازی خرمشهر و همچنین روز مقاومت مردم شریف شهر دزفول وجه تسمیه این نشست را با این مناسبات دفاعی و مقاومت در ارتباط دانست و اظهار داشت: کشور ایران به‌عنوان یکی از دیرپاترین کشور‌های دنیا که از پیشینه دیپلماسی و روابط هزاران ساله برخوردار است که تاکنون با فراز و نشیب‌های بسیاری مواجه شده است و بخش بزرگی از فلات ایران را تشکیل داده که با ۱۳ کشور مرز مشترک دارد. ایران با جنوب غرب آسیا، خاورمیانه، قفقاز، آسیای مرکزی و خلیج‌فارس پیوند ژئوپلیتیک دارد. یکی از عواملی که سیاست خارجی یک کشور را در هر شرایطی تحت شعاع قرار می‌دهد، جغرافیای آن کشور است.

وی افزود: سوالی که در اینجا به وجود می‌آید این است که جغرافیا چه تاثیری در روابط بین‌الملل دارد؟ اندیشمندان به این سوال اینگونه پاسخ داده‌اند که اگر اهمیت جغرافیا را نادیده بگیریم، ژئوپلیتیک در روابط بین‌الملل جنبه سوری پیدا خواهد کرد؛ چرا که ژئوپلیتیک بر چشم انداز جغرافیایی روابط بین‌الملل تمرکز و تاکید دارد.

مدیر تاریخ سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس گفت: در این میان یکی از واژه‌هایی که اخیراً وارد ادبیات سیاسی کشورمان شده است واژه «ژئوپلیتیک مقاومت» است که در مجامع عمومی و دانشگاهی بحث‌های فراوانی پیرامون آن شکل گرفته است. سوال اساسی این است که ژئوپلیتیک مقاومت به لحاظ تاریخی چگونه شکل گرفته است و مبانی نظری آن کدام است؟

سید محمدتقی رئیس السادات دبیر انجمن ژئوپلیتیک ایران در پاسخ به سوال فوق گفت: بحث و ریشه تاریخی ژئوپلیتیک و ژئوپلیتیک مقاومت به اندازه تاریخ مقاومت انسان‌ها در برابر قدرتهاست. هر زمانی که انسان‌ها به مقاومت پرداخته‌اند ژئوپلیتیک مقاومت نیز شکل گرفته است. ژئوپلیتیک مقاومت از نظریات انتقادی شروع می‌شود. نظریات انتقادی برخاسته از مکتب فرانکفورت است. این نظریات از قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مطرح شد و ادبیات انتقادی وارد ادبیات سیاسی و جغرافیایی شد. بعد از جنگ جهانی دوم که ژئوپلیتیک در چارچوب نظام‌های سیاسی منفور شد، این ادبیات وارد جغرافیای ژئوپلیتیکی شد و ژئوپلیتیک انتقادی از آن نشأت گرفت. افرادی مثل ژئوراید اتوتایل و سیمون دالبی، پاول روتلج و جان اگنیو آن را مطرح کردند.

دبیر انجمن ژئوپولیتیک ایران افزود: در راستای ژئوپلیتیک انتقادی مباحثی مطرح می‌شود که بحث نابرابری‌های اجتماعی، تلاش برای عدالت و آزادی، روابط اجتماعی، محیط زیست التزام به قانونمندی و نفی سرمایه داری را مطرح می‌کند که از این مبحث، مباحث مختلفی مثل ژئوپسیفیک، ژئوپلیتیک محیط زیست، ژئوپلیتیک رسانه، ژئوپلیتیک احساسات و ژئوپلیتیک عامه پسند به وجود می‌آید.

وی در خصوص ژئوپلیتیک مقاومت گفت: یکی از شاخه‌های مهم ژئوپلیتیک، ضد ژئوپلیتیک یا ژئوپلیتیکِ مقاومت است. ژئوپلیتیک در راستای رویکرد سیاسی افرادی مثل میشل فوکو، ادوارد سعید و آنتونیو گرامشی است. این اندیشمندان ساختار را به نوعی ساختار ضد دولت و حکومت در ژئوپلیتیک مطرح می‌کنند. ژئوپلیتیک واژگون ساختن مفهوم ژئو قدرت است و بستر و چشمه‌های اجتماعی این نوع ژئوپلیتیک طبقه‌های زیرین جامعه هستند.

رئیس السادات گفت: جنبش‌های ضد استعماری در چارچوب ژئوپلیتیک مقاومت قرار می‌گیرند. در دوران جنگ سرد اتفاقاتی مثل انقلاب کوبا، انقلاب نیکاراگوئه، انقلاب اسلامی ایران و جنبش ملی ویتنام در برابر اشغال آمریکا و همچنین جنبش اسلامی افغانستان در برابر اشغال شوروی در همین چارچوب قرار می‌گیرند.

وی افزود: یکی از عوامل مهم در ژئوپلیتیک، بحث اقتصاد و ژئواکونومی است. طیف‌های ژئوپلیتیک مقاومت را طرفداران محیط زیست، مدافعان حقوق بشر، جامعه زنان، گروه‌های عمومی مذهبی و جنبش‌هایی صلح طلب و ضد سرمایه داری تشکیل می‌دهند، که میتوانند مبارزات را از پایین یعنی از توده مردم در بر داشته باشند.

دبیر انجمن ژئوپلیتیک در پایان گفت: مبنای فکری ژئوپلیتیک مقاومت بر مبنای ژئوپلیتیک انتقادی است. از لحاظ تاریخی هم در منطقه جنوب غرب آسیا و هم ایران می‌توان به مقاومت‌های زیادی اشاره کرد که به ژئوپلیتیک مقاومت می‌پردازند.

در ادامه این نشست بهرام فرجی استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه امام حسین علیه السلام با اشاره به اینکه ژئوپلیتیک مقاومت همواره به مناسبات قدرت و بحران چشم دارد، گفت: ژئوپلیتیک مقاومت با رویکرد جبهه مقاومت که در ادبیات سیاسی معاصر مصطلح شده است، محور مقاومت و جبهه مقاومت نام گرفته است. ابتدا هسته‌های مقاومت در صور لبنان شکل گرفت که بعد‌ها تحت عنوان جنبش امل نامگذاری شد و اولین گام‌های ساختارمند در مقابل رژیم صهیونیستی بود که در واقع نقطه آغازین تشکیل جبهه مقاومت و حزب الله کنونی لبنان بوده است. 

استاد دانشگاه امام حسین (ع) افزود: در ارتباط با محور مقاومت و شکل گیری جبهه مقاومت، اگر یک بررسی علمی و تاریخی انجام شود، می‌توان دید که سر منشاء این گفتمان انقلاب اسلامی و تحولات پس از انقلاب اسلامی است، که خود انقلاب اسلامی هم در منظومه مقاومت تعریف می‌شود. اگر بخواهیم یک مقطع تاریخی را برای شکل‌گیری ژئوپلیتیک مقاومت که بیشتر به جبهه مقاومت مصلح است، بیان کنیم باید به سال ۱۹۷۳ و یا ۱۹۷۵ و شکل‌گیری جبهه مقاومت در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی در لبنان اشاره کنیم. کشوری با ۷ میلیون جمعیت و با ویژگی‌ها و جغرافیای سیاسی منحصر به فرد خودش و با قومیت‌ها و مذاهب مختلف و جریان‌های سیاسی متفاوت و رویکرد‌ها و منافع بعضاً متعارض!

وی افزد: این شرایط باعث دعوت شخصی مثل امام موسی صدر از طرف جریان‌های سیاسی شیعی لبنان شد. با توجه به عدم انسجامی که در جریان‌های سیاسی شیعیان در جنوب لبنان به مرکزیت شهر «صور» وجود داشت، بعد‌ها امام موسی صدر از شهید مصطفی چمران که مبدع جریان‌های پارتیزانی بود، دعوت می‌کند در جبهه مقاومت در مقابل رژیم تمامیت خواه صهیونیست، شیعیان منطقه را آموزش دهد. شهید چمران با ابتکارات خاص خودش در مقابل رژیم اشغالگر قدس رزمندگان آنجا را سازماندهی می‌کند در سال ۱۹۷۵ اصطلاح جبهه مقاومت مطرح می‌شود.

استادیار جغرافیای سیاسی در ادامه گفت: یک سوال مهم در ماه‌های اخیر مطرح شده، که آیا نیاز به تداوم این جبهه هست یا خیر؟ آیا بعد از پیروزی حقیقی جبهه مقاومت و گفتمان مقاومت بر گفتمان تروریستی و تکفیری ضرورت دارد جبهه مقاومت ساختار و سازمان خود را حفظ کند و یا نیازی به تداوم این گفتمان نیست؟

فرجی افزود: همه ما تحولات اوکراین و جنگ روسیه را دنبال می‌کنیم! شاید در نگاه اول تحولات خیلی با جریان مقاومت مرتبط نباشد. اما یک شیوه جدید از برخورد‌های ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا تحت عنوان جنگ‌های نیابتی که عمده سربازان این جنگ نیابتی مزدوران جنگجو هستند، شکل گرفته است. سربازان اصلی این جریان را همین جریان‌های تروریستی - تکفیری تشکیل می‌دهند. اخیرا روسیه به صراحت اعلام کرده که شواهد و قرائن بسیاری وجود دارد که آمریکایی‌ها در بخش‌هایی از سوریه حدود دو هزار نفر از نیرو‌های تکفیری را برای بهره‌گیری در میدان اوکراین آموزش می‌دهند. این موضوع در واقع خلق کانون‌های بحران در منطقه غرب آسیا است که به تصور من غربی‌ها این جریان را هدایت می‌کنند.

انتهای پیام/ 411

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار